کتاب مقلدها
معرفی کتاب مقلدها
کتاب الکترونیکی «مقلدها» نوشتهٔ گراهام گرین با ترجمهٔ محمدعلی سپانلو در نشر افق چاپ شده است. داستان این کتاب در هائیتی میگذرد. هرچند گراهام گرین این اثر را در کهنسالی و در زمانی نگاشت که منتقدان و مخاطبان او را بازنشسته میپنداشتند، توانست با این رمان بار دیگر قدرت قلمش را به رخ بکشد.
درباره کتاب مقلدها
آقای اسمیت در سال ۱۹۴۸ نامزد انتخابات ریاست جمهوری بودهاست. آقا و خانم اسمیت زن و شوهری آمریکایی هستند که آمدهاند تا در کشور قحطیزدهٔ هائیتی، یک مرکز گیاهخواری راه بیندازند. کشوری که مردم آن بهطور عادی نیز در اثر فقر توان خوردن گوشت را ندارند. سرگرد جونز از دیگر شخصیتهای کتاب از مسافران کشتی مدهآ است که قصد سفر به هاییتی دارد. شخصیت دیگر مارتا پیندا است که معشوقهٔ آقای براون و همسر سفیر اروگوئه در هاییتی (لوییس پیندا) است. آقای براون که راوی داستان است صاحب هتلی به نام تریانون در پایتخت هاییتیپرتو پرنس است. داستان مقلدها هائیتی را از جنبهای جدید به مخاطب مینمایاند.
کتاب مقلدها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دوستداران رمانهای انگلیسی و آثار گراهام گرین پیشنهاد میشود.
درباره گراهام گرین
گراهام گرین در ۲ اکتبر ۱۹۰۴ به دنیا آمد. او رماننویس، نمایشنامهنویس، منتقد ادبی و سینمایی و نویسندهٔ پرکار داستانهای کوتاه انگلیسی بود. او نویسندهای با اندیشۀ ضدآمریکایی بود و مدتی هم به کمونیسم گرایش داشت، اما از این ایدئولوژی دچار سرخوردگی شد و از آن بازگشت و دیگر به هیچ اندیشه سیاسیای متمایل نشد. ماجراهای داستانهای گرین، عمدتاً در متن وقایع سیاسی و اجتماعی قرن بیستم میگذرند. آثار گرین، طنز، ملال، اندوه، شاعرانگی، خیر و شر را با هم دارند. گرین، زیاد سفر میکرد تا بتواند زیستِ تودههای دردکشیده را همدلانه و همدردانه تجربه کند. این تجربهها و تجربههایی چون تماشای خودکشی ۶ کارگر درمانده که در پرتگاه یک کانال دورافتاده، همه با همدیگر با دشنه خودکشی کرده بودند، روح بیآرام او را بیآرامتر میکرد.
این نویسنده را جمع اضداد مینامند؛ تضاد روح و رفتار او این بود که بسیار مرگاندیش بود و درعینحال بسیار شوروشوق زندگی داشت. تضاد دیگر او این بود که فرهنگ را دستکم میگرفت، ولی کار فرهنگی خود را که البته فرهنگی نمیدانسـت و همهٔ آثارش را داستانهای سادهٔ سرگرمکننـده بهشمار میآورد، جدی میگرفت. او حتی در مصاحبهای اقرار کرد که کلماتِ داستانهای کوتاه یا بلندش را بهدقت میشمرده است. گراهام گرین، در مصاحبهای گفته است: «من مینویسم تا خودم تسکین یابم. تنها خوانندهام، خودم هستم.»
او ۶۴ کتاب، مشتمل بر ۲۸ داستان، ۸ نمایشنامه، ۵ فیلمنامه و ۲ «زندگینامهٔ خودنوشت» نوشت؛ نخستین زندگینامۀ او «نوعی زندگی» (۱۹۷۱) و دومی «راههای فرار» (۱۹۸۰) نام دارند؛ همچنین، از بیش از ۲ اثر او (بعضی فیلمنامه و بعضی داستان) برای تولید فیلم اقتباس شده است. جان فورد، کارگردان بزرگ امریکایی، فیلم «فراری» را با اقتباس از داستان «قدرت و جلال» ساخته است. گرین نهفقط در زندگی عادی و عرفیاش، بلکه در زندگی فکریاش هم اهل خطرکردن بود؛ گویی فقط بر لبهٔ پرتگاه بود که آرامش داشت.
گراهام گرین در ۳ آوریل ۱۹۹۱ درگذشت.
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه