کتاب چین باستان
معرفی کتاب چین باستان
کتاب چین باستان نوشتهٔ النور ج. هال و ترجمهٔ مهدی حقیقت خواه است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعهٔ تاریخ جهان است.
درباره کتاب چین باستان
در چین باستان هر که قویتر بود، رهبر میشد. طایفههای قدرتمند بر سر تسلط بر قلمروهای گسترده باهم رقابت میکردند. طایفههای شکستخورده به دولتهای زیردستی تبدیل میشدند که نقششان پشتیبانی از طایفه پیروزمند از راه پرداخت خراج و تأمین کارگر و سرباز برای خدمت به فاتحان بود. با دولتهای خراجگزاری که سبب مزاحمت میشدند یا نشانههایی از شورشگری از خود بروز میدادند با شتاب و خشونت برخورد میشد.
طایفههای پیروزمند غالباً دودمانهایی را برپا میداشتند؛ اصطلاح دودمان (یا سلسله) به این معناست که فرمانروایی بهطور موروثی از پدر به پسر یا به فردی از همان خاندان منتقل میشد. با آن که دودمان فرمانروا قدرت برتر بود، اما دولتهای زیردست، مادامی که فرمانبردار باقی میماندند، اجازه داشتند هویت خود را حفظ کنند. نتیجه مجموعهای از دولتهای نیمهمستقل بود که یک دودمان مقتدر بر آنها تسلط داشت.
برخی از دودمانها تنها بر بخشی از آنچه چین امروزی را تشکیل میدهد حکومت میکردند، در حالی که دیگران بر بخش عمده کشور فرمانروایی داشتند و آنچه را که پیشتر مجموعهای از قلمروهای جداگانه بود، یکپارچه میساختند. برخی از دودمانها صدها سال دوام آوردند، در حالی که برخی دیگر عمر کوتاهی داشتند.
کتاب چین باستان تمام رمز و رازهای این کشور افسانهای را توضیح میدهد.
خواندن کتاب چین باستان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر میخواهید چین باستانی را بهتر بشناسید این کتاب را حتما بخوانید.
بخشی از کتاب چین باستان
«در ادبیات نخستین چین، یکی از ارجمندترین قهرمانان هوانگ تی، امپراتور زرد است، نامی که احتمالا از رنگ خاک چین برگرفته شده است. تاریخنگاران، ادموند کپون و ویلیام مک کوئیتی مینویسند: «فهرست دستاوردهای او بیپایان است. چنین مینویسند که او وسیله نقلیه چرخدار، زره، کشتی و سفالگری را اختراع کرده، همچنین مقررات مربوط به مراسم مذهبی و قربانی کردن را تدوین نموده است.»
امپراتور زرد یکی از بسیار رهبران افسانهای است که در فرهنگ عامه توصیف شدهاند. گمان میرفت که اینان به کارهای شگفتانگیزی چون پدید آوردن آتش و اختراع نگارش دست زدهاند. این که آیا این چهرههای دور و ناآشنا به کلی افسانه بودهاند یا اشخاصی واقعی که صرفاً در ویژگیهایشان اغراق شده، طی قرنها در محافل پژوهشگران مورد بحث بوده است.
حتی سوماچیین، نخستین تاریخنگار چین، در قرن نخست پیش از میلاد که نوشتن تاریخ چین را به نام گزارش تاریخی آغاز کرد، با همین مشکل روبرو شد. او، پس از بررسی عمیق اسناد و دیگر شواهد درباره گذشته که در دسترسش بود، بر آن شد که داستانهای امپراتور زرد را در تاریخش بگنجاند. او در گزارش تاریخی مینویسد که امپراتور زرد چندین همسر و پسران زیادی داشته، اما در آن هنگام هیچ الگوی مشخصی برای جانشینی سلطنت وجود نداشته است. در نتیجه، چندین نسل پس از مرگ امپراتور زرد، تاج و تخت در میان فرزندگانش دست به دست شده است.
در حدود میانه قرن بیست و سوم پیش از میلاد، یک نبیره امپراتور زرد به نام یائو در شانزده سالگی به سلطنت رسید. یائو نیز، مانند نیای پرآوازهاش، به سبب فرمانروایی توأم با خردمندی و مهربانیاش، از عشق و احترام مردم برخوردار شد. اما بعدها، در دوران سلطنت یائو، سیل و طوفان آن سرزمین را ویران کرد، و سبب آشفتگی شد و خطر فروپاشی امپراتوری را پیش آورد. یائو با ناامیدی به جستجوی فرد لایقی پرداخت که بتواند با یافتن راههایی برای مهار سیل به او کمک کند.
یائو گزارشهای مثبتی در مورد مردی به نام شوین شنیده بود و او را راضی کرد که دستیارش باشد. یائو برای اینکه شوین را بیازماید، به دفعات کارهای سختی را به او واگذار کرد و شوین در همه موارد آنها را با موفقیت به انجام رساند. یائو که متقاعد شده بود شوین کسی است که میتواند امپراتوری را نجات دهد، از او خواست که در امپراتوری با او شریک شود. تاریخدان ک. سی. وو شرح میدهد:
قرار شد به طور همزمان دو امپراتور وجود داشته باشد: یکی سلطنت کند و یکی حکومت. یائو امپراتوری بود که سلطنت میکرد، هر فرمانی به نام او صادر میشد و اجرا میگردید. اما شوین امپراتور مشترکی بود که فرمان میداد و اجرا میکرد. به دیگر سخن، قرار بود شوین، در واقع، مسئولیت امپراتوری را به تنهایی بر عهده گیرد. او و تنها او بود که میبایست مراقبت میکرد که سیل مهار شود، امنیت و رفاه مردم تأمین گردد، و امپراتوری کارآمدی و شکوه خود را بازیابد.»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه