دانلود و خرید کتاب گفتاری درباره اقتصاد سیاسی ژان ژاک روسو ترجمه سیدمهدی یوسفی
تصویر جلد کتاب گفتاری درباره اقتصاد سیاسی

کتاب گفتاری درباره اقتصاد سیاسی

معرفی کتاب گفتاری درباره اقتصاد سیاسی

«گفتاری دربارۀ اقتصاد سیاسی» نوشته ژان ژاک روسو(۱۷۷۸-۱۷۱۲)، فیلسوف و جامعه‌شناس فرانسوی است. گفتار درباره اقتصاد سیاسی رساله‌ای است که ژان ژاک روسو آن را در سال ۱۷۵۵ نوشت. این متن در واقع ورود روسو به عرصه نظریه یا فلسفه سیاسی بود. این کتاب علاوه بر ترجمه متن این نوشتار کلاسیک در حوزه علوم سیاسی، مقدمه مفصلی به قلم مترجم کتاب، مهدی یوسفی، در خود دارد که به بررسی جایگاه و اهمیت آثار روسو در فضای علمی و دانشگاهی ایران پرداخته است. در بریده‌ای از کتاب می‌خوانیم: هر جامعه سیاسی از جوامعی کوچک‌تر تشکیل شده‌است که انواع متفاوتی دارند و هر یک منافع و آیین‌های خود را دنبال می‌کنند؛ اما در واقع، درون دولت جوامع دیگری نیز وجود دارند. افرادی که به واسطه منفعتی مشترک با جمعی دیگر، خواه گذرا و خواه پایدار، متحد می‌شوند؛ اینکه این جوامع آشکار نیستند چیزی از واقعیت اثرگذاری آن‌ها نمی‌کاهد. مشاهده صحیح روابط گوناگون آن‌ها به شناخت حقیقی اخلاقیات و رفتار عمومی می‌انجامد. اراده تمامی این اجتماعات رسمی یا غیررسمی، تغییرات بسیاری را در اراده عام پدید می‌آورد. اراده این جوامعِ خاص همواره در دو نسبت قرار می‌گیرد: نسبت به اعضای اجتماع، اراده‌ای عام است و نسبت به جامعه بزرگ‌تر، اراده خاص؛ این اراده غالباً در رابطه اول محق است و در دومی مخل. فرد ممکن است کشیشی معتقد، سربازی شجاع و یا وکیلی غیور در مجلس باشد ولی باز شهروند بدی باشد. یک تصمیم جمعی ممکن است برای اجتماع کوچک‌تر نافع باشد و برای جامعه بزرگ‌تر، مضر. این حقیقت دارد که چون جوامع خاص همواره تابع جامعه عامی هستند که آن‌ها را در بر گرفته‌است، وظیفه شهروندی بر وظیفه وکالت مجلس اولویت می‌یابد. وظیفه انسانی بر وظایف شهروندی رجحان دارد اما متأسفانه منافع شخصی همواره نسبتی معکوس با وظیفه دارد. هر چه اجتماع نحیف‌تر شود و تعهد تقدسش را از دست بدهد، سهم منافع افزایش می‌یابد؛ این مسئله به‌روشنی اثبات می‌کند که تبعیت بیشتر از اراده عام همواره به عدالت بیشتر می‌انجامد، و اینکه در حقیقت صدای مردم صدای خداست.
انسان در مقابل دولت
هربرت اسپنسر
کارل مارکس: سرمایه
حسن عرب
کارل مارکس در ترازو
اویگن بوم باورک
اشرافیت، سلطنت، دموکراسی: داستان حماقت و تباهیِ اخلاقی و اقتصادی
هانس هرمان هوپ
تاریخ اقتصاد مارکسی، جلد دوم؛ ۱۹۹۰ ـ ۱۹۲۹
مایکل چارلز هوارد
قدرت و بازار: دولت و اقتصاد
مورای ان. روتبارد
سوسیالیسم و سرمایه‌داری: رساله‌ای روش مند درباره‌ی اقتصاد، سیاست و اخلاقیات
هانس هرمان هوپ
اقتصاد چگونه کار می‌کند
راجر فارمر
خاستگاه سرمایه داری از چشم اندازی گسترده تر
الن میک سینزوود
دگرگونی اقتصادی
داگلاس نورث
آزادسازی و عملکرد اقتصادی
موسی غنی‌نژاد
قانون، قانون‌گذاری و آزادی (جلد ۳: نظم سیاسی مردمان آزاد)
فریدریش فون هایک
حقایق و مغالطه‌ها در اقتصاد
توماس ساول
قانون، قانون‌گذاری و آزادی (جلد ۲: سراب عدالت اجتماعی)
فریدریش فون هایک
بزرگان مکتب اتریش
رندال جی. هولکام
دست نامرئی
آدام اسمیت
اندیشه آزادی: نگاهی از منظر اقتصاد سیاسی به تجربۀ ایران معاصر
محمد طبیبیان
معمای هابرماس
لاسه توماسن
بازار آری، کاپیتالیسم نه: آنارشیسم فردگرا در برابر مدیران، نابرابری‌ها، قدرت شرکت‌‌ها و فقر ساختاری
گری چارتیه
Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
۱۴۰۰/۰۱/۱۵

این رساله، مقدمه‌ای بر قرارداد اجتماعی روسو است و بهتر است پیش از آن مطالعه شود. در ظاهر روسو به نکاتی اشاره می‌کند که عمدتاً واضح هستند، اما به ندرت به کار بسته می‌شوند. اما از این حیث که در

- بیشتر
زهرا موحد
۱۴۰۲/۰۹/۳۰

کتاب ساده و روان برای تمام طیفهای سنی قابل استفاده است

کاربر 308643
۱۳۹۶/۰۱/۱۴

اثار روسو همگی عالی هستند

حامد
۱۳۹۹/۰۱/۱۵

برای همه افراد با هر سن و دانشی قابل فهم و مفید است 🌹

در واقع اگر صدای طبیعت بهترین مشاور برای پدری است که برای درک وظایف خود به آن گوش می‌سپارد، برای زمامدار، راهنمای دروغینی است که مدام او را از ایفای نقشش باز می‌دارد و اگر متعالی‌ترین فضیلت‌ها بر او مهار نزنند، دیر یا زود او را به ویرانی خویشتن و دولت می‌کشاند. پدر خانواده صرفاً باید احتیاط کند که به دام فساد نیفتد و سیرت طبیعی خود را از تباهی دور بدارد، حال آنکه همین سیرت طبیعی مایه تباهی زمامدار است. اولی برای درست عمل کردن فقط باید به ندای قلب خود گوش کند اما برای دومی گوش دادن به این ندا خیانت است. او حتی باید به خرد خود ظنین باشد. او نباید از هیچ قاعده‌ای پیروی کند جز خردِ عمومیِ عصرش که قانون نامیده می‌شود
Omid
خدمتگزاران، استران، اثاثیه گران‌قیمت، لباس‌های فاخر، باغ‌ها و بناهای مجلل، انواع سرگرمی‌های جمعی، مشاغل غیرضروری، مثل رقاصی، خوانندگی، نوازندگی و در یک کلمه، هر مجموعه‌ای از متعلقات زینتی، سرگرم‌کننده و بیهوده که پیش چشم همه قرار دارد و پنهان‌کردنش کار آسانی نیست، چون نیتی جز اینکه در دید قرار بگیرد در پس آن نیست، باید مالیات‌های سنگینی داشته‌باشد. نباید ترسید از اینکه گفته شود این مالیات‌ها خودسرانه و به‌دلخواه وضع شده‌اند چون این تجملات مطلقاً ضرورتی ندارند.
Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
باید مردمی بسازیم که کشور خود را دوست داشته‌باشند: اما چگونه چنین علاقه‌ای ممکن می‌شود، وقتی کشور برای آنها چیزی بیش از آنچه برای بیگانگان هست، نباشد و چیزی بیش از آنچه به هر کسی می‌بخشد، به مردم خود ندهد یا از این بدتر، وقتی آنها حتی از امتیاز امنیت اجتماعی برخوردار نباشند و زندگی، آزادی و مالکیت آنها در گرو صاحبان قدرت باشد، بدون آنکه اجازه داشته‌باشند یا برایشان ممکن باشد که به قانون پناه ببرند؟ در این حالت__ اگرچه مردم در انقیاد تکالیف وضعیت جامعه مدنی هستند__ حتی از امتیازات عادی وضعیت طبیعی نیز بی‌بهره‌اند و نمی‌توانند از قدرت دفاع خود استفاده کنند
حامد
کسانی که می‌پندارند انسانی که فریفته تجملات است، می‌تواند روزی از آن دست بکشد، درکی از نوع بشر ندارند؛ اتفاقاً چنین انسانی به‌زودی دست از ضروریات زندگی خواهد شست و ممکن است از گرسنگی بمیرد، اما از پشیمانی هرگز.
زهرا موحد
میهن‌پرستی بدون آزادی، آزادی بدون فضیلت و فضیلت بدون شهروندان ممکن نمی‌شود؛ شهروند تربیت کنید تا همه‌چیز داشته‌باشید؛ جایی که شهروندی وجود ندارد جز رئوس حکومت، همه برده‌هایی بی‌مقدار هستند.
زهرا موحد
بگذارید وطنِ ما، مادر تمامی شهروندان خود باشد؛ بگذارید امتیازاتی که شهروندان در وطن خود از آن برخوردار می‌شوند مام میهن را در چشم آنها گرامی‌تر کند؛ اجازه دهید دولت آنها را در امور عمومی مشارکت دهد تا حس کنند در کاشانه خود هستند؛ و نگذارید قانون را چیزی جز ضامن آزادی همگانی بپندارند.
زهرا موحد
ریختن خون مجرمان، به هر اتهامی، چنان دشوار بود که طبق قانون پورسیوسی، مجازات اعدام، برای کسانی که حاضر بودند در ازای جلای چنان وطنی زنده بمانند، قابل تخفیف دادن به تبعید بود. چه در روم و چه در اردوگاه‌های رومی، از همه‌چیز عشق به یکایک هم‌میهنان و احترام به رومی بودن تراوش می‌کرد، و هر کسی که از افتخار رومی بودن برخوردار بود، جرأت و فضیلت می‌یافت.
زهرا موحد
وقتی همه قدرت در دست یک نفر باشد، به لرزه درآوردن جهان و در نتیجه تسخیر دل مردمان کار دشواری نیست؛ چراکه مردم به تجربه آموخته‌اند که حکمرانِ خود را تا آن اندازه دوست بدارند که او از شرارت دوری می‌جوید؛ و اگر از آزارش در امان باشند، او را خواهندستود. احمق‌ها هم وقتی امرشان مطاع
زهرا موحد
این فساد است که به بی‌اعتبارکردن قانون کمک می‌کند، چراکه هر قدر هم حکومتْ فرزانگی به خرج دهد، تباهی مردم و حاکمانشان در طولانی مدت به حکومت هم تسری می‌یابد. بزرگ‌ترین سوءاستفاده این است که در ملأ عام به قانون تن در دهیم صرفاً برای آنکه در عمل، نقض آن خطری را متوجه ما نسازد. چراکه اگر چنین شود بهترین قانون به مهلک‌ترین چیز بدل خواهدشد؛ و صد بار بهتر است که اصلاً قانونی وجود نداشته‌باشد؛ چون در چنین وضعیت‌های ناگواری قانون فقط منبعی است که می‌توان وقتی منابع دیگر ته کشید سراغش رفت.
غزل رستمی
وقتی درباره قانون حرف می‌زنیم، دیگر گفتن اینکه مردم باید توان سرپیچی داشته‌باشند و یا اینکه حاکم نباید آن را تحمیل کند، بی‌معنا است؛ و اگر قدرت تنها مسئله تعیین‌کننده باشد، پرداختن به اینکه چنین کاری مشروع هست یا نه، بیهوده‌است.
Dara Kian
«کافی نیست که فقط اندیشه به واقعیت نزدیک شود؛ بلکه خود واقعیت نیز می‌بایست به اندیشه نزدیک شود»
Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
اینکه فقط به شهروندان بگوییم خوب باشید کافی نیست؛ باید خوب‌بودن را به آنها آموخت
حامد
بهترین مشاور برای پدری است که برای درک وظایف خود به آن گوش می‌سپارد، برای زمامدار، راهنمای دروغینی است که مدام او را از ایفای نقشش باز می‌دارد و اگر متعالی‌ترین فضیلت‌ها بر او مهار نزنند، دیر یا زود او را به ویرانی خویشتن و دولت می‌کشاند. پدر خانواده صرفاً باید احتیاط کند که به دام فساد نیفتد و سیرت طبیعی خود را از تباهی دور بدارد، حال آنکه همین سیرت طبیعی مایه تباهی زمامدار است. اولی برای درست عمل کردن فقط باید به ندای قلب خود گوش کند اما برای دومی گوش دادن به این ندا خیانت است. او حتی باید به خرد خود ظنین باشد. او نباید از هیچ قاعده‌ای پیروی کند جز خردِ عمومیِ عصرش که قانون نامیده می‌شود.
Omid
خدمتگزاران، استران، اثاثیه گران‌قیمت، لباس‌های فاخر، باغ‌ها و بناهای مجلل، انواع سرگرمی‌های جمعی، مشاغل غیرضروری، مثل رقاصی، خوانندگی، نوازندگی و در یک کلمه، هر مجموعه‌ای از متعلقات زینتی، سرگرم‌کننده و بیهوده که پیش چشم همه قرار دارد و پنهان‌کردنش کار آسانی نیست، چون نیتی جز اینکه در دید قرار بگیرد در پس آن نیست، باید مالیات‌های سنگینی داشته‌باشد. نباید ترسید از اینکه گفته شود این مالیات‌ها خودسرانه و به‌دلخواه وضع شده‌اند چون این تجملات مطلقاً ضرورتی ندارند.
زهرا موحد
. راه پیشگیری از قاچاق، ترساندن مردم از مجازات نیست، بلکه دولت باید افراد را از فروغلتیدن به سودای سودهای نامشروع نجات دهد. سودایی که ابتدا آنها را به شهروندانی بد بدل می‌کند و بعد بلافاصله از آنها انسان‌هایی متقلب می‌سازد.
زهرا موحد
بهتر است همه عوارض را مصرف‌کنندگان کالا و نه فروشندگان آن، بپردازدند: هرچه مالیات فروشنده بیشتر باشد، او بیشتر وسوسه خواهدشد و فرصت‌های بیشتری هم خواهدداشت تا کلاه‌برداری کند. این رسم در چین متداول است؛ کشوری که مالیات زیادی وضع کرده، اما بیش از هر کشور دیگری در جهان می‌تواند این عوارض را اخذ کند. در این کشور بازرگان هیچ عوارضی پرداخت نمی‌کند؛ خریدار تمام هزینه را می‌پردازد؛ در نتیجه در آنجا شکایت و سرپیچی کمتر وجود دارد، زیرا از آنجا که مایحتاج زندگی، مانند برنج و غلات، معاف از مالیات هستند، مردم عادی زیر فشار قرار نمی‌گیرند و سنگینی بار بر دوش ثروتمندان می‌افتد.
زهرا موحد
عوارض واردات آن دسته از کالاهای خارجی که مردم خواستارشان هستند اما کشور نیازی به آنها ندارد، تعرفه صادرات کالاهای تولید داخل که به حد وفور نرسیده‌اند و کشورهای خارجی خواهانشان هستند، مالیات تولیدات بی‌مصرف و صنایع بیش از حد گران، عوارض واردات تمامی کالاهای تزیینی و در کل مالیات تمامی محصولات تجملاتی، دستاوردی مضاعف دارند؛ چراکه از این طریق بینوایان آسوده خواهندبود، و بار اصلی بر دوش توانگران خواهدافتاد و در نتیجه نابرابری ثروت مدام افزایش پیدا نمی‌کند، انقیاد توده‌های صنعت‌گر و پیشکاران بی‌مصرف در برابر توانگران از میان می‌رود و ازدیاد بیکارِگان در شهر و تخلیه جمعیت روستاها متوقف می‌شود
زهرا موحد
با این که همه می‌دانند پرداخت مالیات محصولات زراعی توسط خریدار تا چه حد می‌تواند مخاطره‌انگیز باشد اما چگونه‌است که نمی‌فهمیم پرداخت مالیات از جانب کشاورز صد برابر بدتر است؟ آیا این کار حمله به منبع اصلی حیات و معاش دولت نیست؟ آیا این سریع‌ترین راه برای خالی از سکنه‌کردن کشور و در نتیجه تخریب آن نیست؟ آخر، بدترین نقصان برای یک ملت، کمبود سکنه است.
زهرا موحد
روشن است که نباید مالیات بر زمین را شبیه مالیات بر گونه‌های مختلف تجارت دانست، زیرا نتیجه عوارض تجاری افزایش قیمت مال‌التجاره است که خریدار آن را می‌پردازد، نه فروشنده. این عوارض، هر قدر هم سنگین باشند، اختیاری هستند و پولی که تاجر می‌پردازد نسبتی با میزان خرید او دارد؛ از آنجا که قیمت فروش هم با قیمت خرید بالا و پایین می‌رود، این خود تاجر است که درباره حدود کار خود تصمیم می‌گیرد؛ اما کشاورزی که فارغ از میزان فروش، باید در موعد مقرر اجاره زمین‌ را بپردازد، نمی‌تواند صبر کند تا قیمت محصولاتش بالا برود. حتی اگر امرار معاش او را وادار به فروش محصول نکند، موعد پرداخت مالیات توان صبرکردن را از او خواهدگرفت؛ در نتیجه گاهی پایین ماندن قیمت‌ها نتیجه سنگینی مالیات است.
زهرا موحد
کشاورزان در انگلستان و هلند مالیات بسیار کمی می‌پردازند و در چین هیچ مالیاتی بر عهده آنها نیست؛ با این حال، هیچ کشور دیگری نتوانسته‌است به اندازه این کشورها از زمین بهره ببرد. از سوی دیگر، در کشورهایی که مالیات به نسبت محصول اراضی تعیین می‌شود، زارعان، بسیاری از زمین‌ها را بایر می‌گذارند یا فقط به آن اندازه برداشت می‌کنند که معاش خود را تأمین کنند؛ زیرا برای کسی که ثمره دسترنج خود را نمی‌چیند، بهره‌وری چیزی جز کارنکردن نیست.
زهرا موحد

حجم

۱۰۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۱۰۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان