کتاب کارل مارکس در ترازو
معرفی کتاب کارل مارکس در ترازو
کارل مارکس در ترازو نقد اویگن بوم- باورک بر اندیشههای مارکس و پاسخ رودولف هیلفردینگ به این نقد است.
در روزگار کنونی، که سوسیالیسم به ظاهر شکست خورده و در سراسر جهان همه از آزادسازی و خصوصیسازی حرف میزنند، نوشتن چنین اثری درباره دو کتاب قدیمی چه توجیهی دارد؟
مترجم در ابتدای کتاب چنین پاسخ داده است: اول اینکه نقد بوم-باورک بر مارکس، هنوز هم بیهمتاست و از اردوگاه سوسیالیستها هنوز پاسخی همتراز پاسخ هیلفردینگ به آن داده نشده است. دیگر اینکه هنوز شعارهای ضدسرمایهداری سر داده میشوند و تودهها در پی آن روان میشوند؛ هنوز احزاب سوسیالیستی در گوشهوکنار جهان رای میآورند و بعضا از رقیبان غیرسوسیالیست خود موفقترند؛ هنوز در کشورهای صنعتی بحرانهایی گاهگاهی رخ میدهد که با تئوری «بحران سرمایهداری» مارکس هم میشود توضیحشان داد؛ هنوز پرسشها و دغدغههای مارکس وجود دارند و حتی با وجود بهبود چشمگیر سطح زندگی در سراسر جهان، بسیارند کسانی که یا استثمار میشوند یا خودشان چنین تصوری دارند و مادام که چنین واقعیت یا تصوری وجود دارد، لاجرم شبح مارکس هم بالای سر جهان خواهد ماند. نشانهها میگوید این شبح فعلا ماندگار است و مطالعه در احوال آن لازم.
درباره کتاب کارل مارکس در ترازو
کارل مارکس در ترازو، مشتمل بر دو مورد از مهمترین آثاری است که در نکوهش و ستایشِ نظرات اقتصادی کارل مارکس نوشته شدهاند. ترجمه انگلیسی کتاب بوم-باورک سالهای بسیاری چاپ نشده و خارج از دسترس مانده بود. پاسخ هیلفردینگ به بوم-باورک نیز به انگلیسی ترجمه و توسط ناشری سوسیالیست و گمنام در گلاسکو چاپ شد اما هرگز در بریتانیا و اینجا (ایالات متحده) در شمارگان وسیع منتشر نشد. مقالهای از لادیسلائوس فون بورتکیوویچ، آماردان و اقتصاددان آلمانی نیز در قالب پیوست به کتاب افزوده شده است. این مقاله که یکی از اجزای مهم مباحث میان بوم-باورک و هیلفردینگ را واکاوی کرده، شهرت فراوانی یافته، اما تاکنون به انگلیسی هم ترجمه نشده بود.
خواندن کتاب کارل مارکس در ترازو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به مطالعه مکاتب سیاسی- اجتماعی و اقتصادی، به ویژه مارکسیسم علاقه دارید و یا پژوهشگر علوم اجتماعی-سیاسی، اقتصادی و یا جامعهشناسی تاریخی هستید حتما این کتاب را مطالعه کنید.
جملاتی از کتاب کارل مارکس در ترازو
سالها قبل و بسیار پیش از آنکه مقالات درخشانی که در سطور بالا از آنها یاد کردم، در باب میزان سازگاری نرخ سود متوسط مساوی با قانون مارکسی ارزش منتشر شود، عقاید خودم را درباره این موضوع به اینصورت بیان کرده بودم: «محصولات یا واقعا در بلندمدت برحسب میزان کار مندرج در آنها مبادله میشوند - که در اینصورت آورده مساوی توسط سرمایه ناممکن است؛ یا سرمایه (های مساوی) آورده مساوی دارد- که در چنین وضعی غیرممکن است که محصولات برحسب کار مندرج در آنها مبادله شوند.»
در اردوگاه پیروان اندیشه مارکس نخستین کسی که چند سال پیش ناسازگاری این دو گزاره را پذیرفت، کُنراد اشمیت بود. حال ما تاییدیهای نیرومند از خود خدایگان در اختیار داریم. او گزیده و دقیق گفته است که نرخ سود مساوی فقط زمانی ممکن است که شرایط فروش بهگونهای باشد که برخی کالاها بالاتر از ارزششان و دیگر کالاها پایینتر از ارزششان فروخته شوند و بهاینترتیب برحسب میزان کار نهفتهشان مبادله نمیشوند. همچنین وی درباره اینکه از نظر وی کدامیک از این دو گزاره ناسازگار، با حقایق واقعی تطابق دارد، برای ما شکی باقی نگذاشته است. با وضوح و صراحتی تحسینبرانگیز میگوید سرمایههای مساوی، آورده مساوی دارند. حتی از این هم فراتر میرود و با همان وضوح و صراحت میگوید که کالاها در واقع برحسب میزان کار نهفته در آنها مبادله نمیشوند، بلکه برحسب مقادیر متفاوت کاری که برای اخذ سود به تناسب سرمایه لازم است، مبادله میشوند.
حجم
۹۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۹۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه