
کتاب صد سال نویسندگی در تهران
معرفی کتاب صد سال نویسندگی در تهران
کتاب صد سال نویسندگی در تهران (صد تک نگاری در باب صد نویسندهٔ شهر تهران) حاصل گردآوری میلاد حسینی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ تاریخ ادبیات تهران قرار میگیرد، شامل ۱۰۰ تکنگاری در باب ۱۰۰ نویسندهٔ شهر تهران است که در شاخههای مختلف از جمله داستان، نقد، شعر، نمایشنامه، روزنامهنگاری و ترجمه تأثیرگذار بودهاند. این نویسندگان یا تهرانی هستند یا در تهران نوشتهاند یا از تهران نوشتهاند. سیر تحول ادبی تهران در طول تاریخ را با مطالعهٔ این کتاب درمییابید. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب صد سال نویسندگی در تهران اثر میلاد حسینی
کتاب «صد سال نویسندگی در تهران» ۱۰۰ تکنگاری در باب ۱۰۰ نویسندهٔ شهر تهران است. این کتاب شما را با ۱۰۰ نویسنده از این شهر آشنا میکند. «پیروز حناچی» در پیشگفتار این اثر هدف از نگارش این کتاب را معرفی سرمایههای نمادین شهر و شکلدهی تصویری واحد و منسجم از چهرههای برجستهٔ شهر تهران اعلام کرده است. بیش از ۲۰۰ سال است که تهران پایتخت ایران است؛ مرکزی مهم با فعالیتهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری، فرهنگی و... . پایتخت و زیست در پایتخت تأثیر مستقیم و عمیقی بر ادبیات هر کشوری دارد. کتاب حاضر نمایشی است از همین اهمیت. گزارشهای حاضر در این اثر ۱۰۰ تکنگاری از ۱۰۰ نویسندهٔ تهران است، اما این کتاب دایرهالمعارف نویسندگان نیست؛ صرفاً گزارشی از احوالات و آثار و زمانهٔ آدمهایی است که باعث تثبیت مرکزیت ادبی و زبانی شهر تهران شدهاند. ترتیب تکنگاریها بر اساس سال تولد و زمانهٔ زیستن نویسندگان است؛ ازاینرو میتوان سیری تاریخی را در این اثر دنبال کرد. کتاب با نام «محمدعلی فروغی» آغاز شده و در پایان به نویسندگان جوان روز رسیده است. تنوع نامها (که تنوع نگاه و سبکوسیاق نویسندگی را با خود همراه دارد) از ویژگیهای این کتاب است. با وجود تمرکز نویسندگان در تهران، تاکنون پژوهشهای ادبی بیشتر نگاهی کلی به ادبیات ایران داشتهاند و کمتر به جریان ادبی خاص تهران پرداختهاند. این در حالی است که در کشورهای دیگر برای شهرها پروندههای مستقلی دربارهٔ مشاهیر ادبی تدوین شده است. کتاب حاضر کوشیده نگاهی فشرده و جامع به چهرههایی ادبی داشته باشد که در تهران زیسته یا بخش عمدهای از فعالیت حرفهایشان را در این شهر سپری کردهاند؛ چه آنهایی که متولد تهران بودهاند و چه آنهایی که بعدها به این شهر آمدهاند و بر فرهنگ و ادبیات آن تأثیر گذاشتهاند. این مجموعه همچنین گوشهای از تاریخ فرهنگی تهران را بازتاب و نشان میدهد چگونه این شهر به کانون زبان فارسی و ادبیات معاصر ایران بدل شده است.
نام برخی از نویسندگان حاضر در این اثر عبارت است از «محمدعلی جمالزاده»، «شاهرخ مسکوب»، «رجبعلی اعتمادی»، «هوشنگ مرادی کرمانی»، «توران میرهادی»، «محمود دولتآبادی»، «سیمین بهبهانی»، «احمد شاملو» و «بهرام بیضایی». «میلاد حسینی» توضیح داده است که انتخاب میان همهٔ نویسندگانی که در تهران زیستهاند و دربارهٔ تهران نوشتهاند، کاری پیچیده و گریزناپذیر از حذف برخی نامها است. در نتیجه، او ناچار شده چهرههایی مهم و محبوب را کنار بگذارد و بهسراغ نامهایی دیگر بروم تا فهرست، جامعتر و متنوعتر شود. منظور از «نویسنده» در این مجموعه، صرفاً داستاننویس نیست؛ بلکه روزنامهنگار، مترجم، مصحح، نمایشنامهنویس، شاعر و حتی پاورقینویس را در بر میگیرد. گردآورنده کوشیده است صداهای مختلف در کنار هم قرار بگیرند؛ از نویسندگان نخبهگرا تا چهرههای جبههٔ انقلاب، از فراموششدگانِ قصهنویسی تا نویسندگانی که روزگاری در پاورقیها خوش درخشیدهاند. آنچه برای «میلاد حسینی» اهمیت داشته، نقش تاریخی این افراد در روایت تهران بوده است. این کتاب چهار تکه دارد.
تکهٔ اول با «محمدعلی فروغی» آغاز میشود و با «بزرگ علوی» پایان مییابد. نویسندگانی که یا مشروطه را به چشم دیده بودند یا در کودکی آثار آن را حس کرده بودند، در این بخش آمدهاند. بسیاری از آنها اگرچه در آغاز به تغییر امید بسته بودند، وقایع شهریور ۱۳۲۰ آنها را مأیوس کرد؛ بااینحال دههٔ ۱۳۲۰ با همهٔ ناپایداریهایش بستری نسبتاً گشوده برای رشد ادبیات فراهم کرد. تنها امیدها زود دود شد و به هوا رفت. نویسندگان این دوره غالباً با زبانهای خارجی آشنایی داشتند و تجربهٔ زیستن یا تحصیل در اروپا را در کارنامه داشتند. بسیاری از آنان همزمان با فعالیت ادبی در ردههای مختلف حکومتی نیز حضور داشتند، اما بهمرور چهرههای اهل قدرت کنار رفتند و نویسندگان معترض جای آنها را گرفتند؛ این دوره همچنین مشخصههایی همچون تنوع فعالیت (از تصحیح متون کهن تا ترجمه و نوشتن مقالات تند سیاسی) دارد، اما بهتدریج دامنهٔ فعالیتها تخصصیتر و محدودتر و قالبهای حرفهای در ادبیات تثبیت شد.
تکهٔ دوم از «پروین اعتصامی» تا «جلال آلاحمد» را در بر گرفته است. نویسندگان این دوره تجربهٔ زیستن در تهرانِ در حال دگرگونی را دارند؛ شهری که با طرحهای جدید پهلوی دوم مرزهایش توسعه یافت و دیگر آن شهر قاجاری نبود. خیابانها، ساختمانها و سبک زندگی تغییر کرد. «جعفر شهری» با قلم خود، تصویر روشنی از این تهرانِ متغیر ارائه میدهد. تهران در این دوره تبدیل به پایگاه روشنفکری شده و بسیاری از نویسندگانی که اصالتاً تهرانی نبودند، برای زیستن آن را برگزیدند. «سیمین دانشور»، «ابراهیم گلستان» و حتی نویسندگانی که ساکن شمال شهر شدند، بخشی از هویت فرهنگی تهران را شکل دادند. در این دوره نویسندگان عمدتاً فعالیتهای سیاسی کمتری دارند و به کار ادبی و روشنفکری تمرکز دارند. زنانی چون دانشور نیز وارد صحنهٔ نویسندگی شده و حضوری مؤثر یافتهاند.
تکهٔ سوم از «محمدعلی موحد» آغاز شده و تا «محمود طلوعی» ادامه یافته است. این فصل تحتتأثیر کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. نویسندگان این دوره تجربههای تلخی همچون زندان، تبعید یا مرگ عزیزان را از سر گذراندهاند. «توران میرهادی»، «احمد شاملو»، موحد و «شاهرخ مسکوب» از جمله کسانی هستند که زندگیشان در اثر تحولات سیاسی متحول شد. دیگر تهران شهری تثبیتشده در ادبیات است و حوادثی که در آن رخ میدهد، مستقیماً در آثار نویسندگان انعکاس مییابد. در این فصل حضور روزنامهنگاران، مترجمان و مصححان برجسته است و بیش از هر چیز با تاریخ شخصی آنها روبهرو هستید. خاستگاه طبقاتی نویسندگان همچنان نقش پررنگی در شکلگیری مسیر حرفهای آنها دارد.
تکهٔ چهارم دههٔ ۱۳۴۰ و دورهٔ تثبیت داستاننویسی است. در این بخش شاهد جدیشدن داستاننویسی در ایران هستید. حالا دیگر داستان کوتاه و رمان به قالبهایی تثبیتشده تبدیل شدهاند. نویسندگانی که شاید در تهران به دنیا نیامدهاند اما زیستن در آن را برگزیدهاند و تجربهٔ شهریشدن و زندگی مدرن را در آثارشان منعکس کردهاند، مربوط به این دوره هستند. در این فصل، نویسندگان غالباً رماننویس هستند. تهران در داستانهای آنان حضوری زنده دارد؛ خیابانها، محلهها، آدمها، همگی بخشی از بافت روایی داستانها شدهاند؛ حتی آنهایی که مانند «تقی مدرسی» در خارج از ایران زندگی میکنند، همچنان در آثارشان تهران را بازمیسازند.
کتاب «صد سال نویسندگی در تهران» یکی از عنوانهای مجموعهٔ «کتابهای سده» است. از دیگر عنوانهای این مجموعه میتوان به «صد سال نقاشی در تهران»، «صد سال شاعری در تهران»، «صد سال عکاسی مناظر شهری در تهران»، «صد سال کارتون و کاریکاتور در تهران» و «صد سال گرافیک در تهران» اشاره کرد.
خلاصه کتاب صد سال نویسندگی در تهران
تهران در دوران شاه طهماسب صفوی روستایی کوچک در حاشیهٔ قزوین بود که برای محافظت از پایتختِ وقت حصار کشیده شد. گفتهاند کسی تصور نمیکرد روزی این روستا به یکی از مهمترین شهرهای ایران و مرکز تحولات سیاسی و فرهنگی بدل شود. با اعلام پایتختیِ تهران توسط آغامحمدخان قاجار و رشد جمعیتی تدریجی، تهران از شهری عقبمانده به کانونی پرجنبوجوش تبدیل شد. تهران در دورهٔ ناصرالدینشاه قاجار صورتی نو گرفت؛ شهری هشتضلعی با جمعیتی در حدود ۳۰۰ هزار نفر، دارای خندق، دروازههای متعدد و محلههایی مانند عودلاجان، سنگلج و دولت. محدودهٔ شهر از شمال به خیابان انقلاب امروز میرسید و از غرب تا میدان گمرک و از شرق تا میدان شهدا امتداد داشت. تهران قدیم با همهٔ ویرانیها و ضعفها آرامآرام به شهری بدل شد که در ادبیات جایگاهی پررنگ پیدا کرد. تهران که زمانی از اصفهان، خراسان و شیراز عقبتر بود و ادیبان کمی داشت، در سدههای اخیر حضورش در آثار نویسندگان پررنگتر شد و اکنون به شهری بدل شده که خودش شخصیت و روایت دارد. ادبیات امروز تهران تصویری کامل از زندگی، آدمها، عادات و تحولات این شهر را ارائه داده است. روایتها از تهرانیهای دوران مشروطه تا پایان قرن چهاردهم را شامل میشود و اکنون دیگر نیازی نیست برای کشف گذشتهٔ تهران بهدنبال نشانهها بگردیم؛ همهچیز در متنها زنده است. تهران از محل حضور الواط و درویشان و کفندزدها به کلانشهری تبدیل شده که مکان بسیاری از داستانها است؛ شهری که آدمها در آن زندگی میسازند، گم میشوند و از نو پیدا میشوند؛ بنابراین وقتی از نویسندگان تهرانی صحبت میکنیم مرور زندگی آنها در تهران نیز اهمیت پیدا میکند؛ چرا که کلمهها این شهر را ساختهاند و اگر نوشتهای نباشد شهری هم نیست.
تهران از دیرباز نقشی محوری در فرهنگ و هنر ایران داشته و بهویژه در سدهٔ چهاردهم به عنوان مرکز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور تثبیت شده است. در عرصهٔ ادبیات داستانی، ردپای تهران بهوضوح دیده میشود؛ چه در داستانهایی که مستقیماً به شهر میپردازند و چه در آنهایی که در ظاهر از فضای شهری فاصله گرفتهاند اما همچنان شخصیتها و فضای تهران را بازتاب میدهند. سینمای ایران نیز بیشترین تصویر را از تهران ارائه داده است. بیشتر نویسندگان و روزنامهنگاران، حتی اگر در شهرهای دیگر متولد شده باشند در نهایت به تهران آمدهاند و فعالیت حرفهایشان را در این شهر ادامه دادهاند. تهران در طول یک قرن گذشته مهمترین پایگاه نشر، مطبوعات و تولیدات ادبی ایران بوده است. ادبیات داستانی فارسی که از اوایل قرن چهاردهم شکل منسجمتری به خود گرفت، عمدتاً در تهران رشد کرد. هرچند نویسندگانی مانند محمدعلی جمالزاده در خارج مینوشتند، زبان و مضمون آثارشان متأثر از فرهنگ و گفتار تهرانی بود. رویدادهای سیاسی مانند وقایع سالهای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۲ نسلی از نویسندگان را در این شهر سرخورده کرد و درعینحال همین اتفاقات نسلهای بعدی را به روایتگری واداشت. تهران پیوندی ناگسستنی با تاریخ و حوادث دارد و بازتاب سیاسی و اجتماعی هر دوره را میتوان در آثار مکتوب آن زمان بازیافت. در آغاز، ادیبان و شاعران اغلب مناصب مهم حکومتی داشتند، اما رفتهرفته نسلهای بعدی به کارهای دیگری همچون روزنامهنگاری، تصحیح متون و ترجمه روی آوردند. با ظهور داستاننویسی و جدیشدن این شیوهٔ نگارش همهچیز دگرگون شد.
چرا باید کتاب صد سال نویسندگی در تهران را بخوانیم؟
مطالعهٔ این اثر شما را با ۱۰۰ نویسنده که تهرانی هستند، در تهران نوشتهاند و از تهران نوشتهاند آشنا میکند؛ همچنین سیر تحول ادبی تهران در طول تاریخ را با مطالعهٔ این کتاب درمییابید.
کتاب صد سال نویسندگی در تهران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب نویسندگانی که پیوندی با شهر تهران داشتهاند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صد سال نویسندگی در تهران
«فصل نهم: تئاتریها و شهریها
دانشگاه تهران، قلب تهران؛ بار دیگر زندگیاش از آنجا سمت و سو میگیرد، مثل بیست و پنج سال پیش. از سال ۳۸ که به آنجا پا گذاشته، بینشان پیوندی با هزارها بار رفتن و آمدن از مسیرهای مختلف برقرار مانده است، چه آن وقت که با هر ضربانش بیست یا سی نفر داخل و خارج میشدند و مثل شهر کمجنبوجوشتر بود، و چه حالا که یکی دو درش بسته است و گذشتن از بقیه هم تا وقتی نگهبان نوآمده خوب برانداز نکند و اذن ندهد ممکن نیست. توی محوطهٔ به آن بزرگی که زمانی میشد از خیابان جلوی محوطهٔ دانشکدهٔ هنرهای دراماتیک، دانشجوهای جلوی دانشکدهٔ پزشکی را تشخیص داد که آشنا هستند یا نه، حالا جای گذاشتن ماشین به زحمت پیدا میشود.
اگر خارج از محدوده با ماشینهای جورواجور و رنگارنگ شلوغ و درهم است، و توی محدودهٔ ترافیک هم با شلوغی نه چندان کمتری، نارنجی تاکسیهای پیکان رنگ غالب خیابان است، در حصار نردههای آهنی دانشگاه هم سفید و فیروزهای پیکانهای سهمیهای استادها گوشه و کنار دانشکدهها را مزین کرده است.
توی دفتر آموزش منتظر میماند. تا چایش را میخورد، دوست کارمندش کلاس سیمین را پیدا میکند و از او میخواهد که بعد از کلاس سری به آموزش بزند. تازه سر درد دل کربکندی باز شده که از کارمندی بگوید که از ادارهٔ آموزش دانشگاه به زیردست او فرستادهاند و گویا فقط به خاطر خط خوشش دیگر هر کاری رئیس دانشکده یا هر کدام از معاونان دارند به او رجوع میکنند و انگار میخواهد با خودشیرینی جای او را بگیرد، که سیمین میآید تو. با دیدن الهی دیگر چیزی از کربکندی نمیپرسد.»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۵ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۵ صفحه