کتاب سه گام بر نردبان نوشتار
معرفی کتاب سه گام بر نردبان نوشتار
کتاب سه گام بر نردبان نوشتار نوشتهٔ الن سیکسو و ترجمهٔ ماهان تیرماهی است. انتشارات ناهید این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب درمورد نوشتن است.
درباره کتاب سه گام بر نردبان نوشتار
کتاب سه گام بر نردبان نوشتار را کاوشی شاعرانه، ژرفنگرانه و تکاندهنده دانستهاند؛ دربارهٔ نوشتن. الن سیکسو در این کتاب، در روایتی مغناطیسی و مقاومتناپذیر درمورد فرایند نوشتن تأمل کرده و چند حوزهٔ متمایز را که برای نوشتن ضروری دانسته است. عشق این نویسنده و پژوهشگر فرانسوی به زبان و اشتیاق او به نوشتن در هر صفحهٔ کتاب حاضر مشهود است. گفته شده است که سبک عاطفی این نویسنده تحتتأثیر نویسندگانی است که آنها را بیشتر تحسین کرده است؛ کلاریس لیسپکتور، مارینا تسوتاوا، اینگبورگ باخمن، توماس برنهارد، فئودور داستایوفسکی و بیش از همه فرانتس کافکا. کتاب «سه گام بر نردبان نوشتار» شما را به مدرسهٔ نوشتار میبرد. با الن سیکسو همراه شوید.
خواندن کتاب سه گام بر نردبان نوشتار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد هنر و حرفهٔ نوشتن پیشنهاد میکنیم.
درباره الن سیکسو
هلن سیکسو یا الن سیکسو (Hélène Cixous) در ۵ ژوئن ۱۹۳۷ به دنیا آمد. او منتقد ادبی، فیلسوف، نمایشنامهنویس و فمینیستی فرانسوی است که بیش از ۴۰ کتاب و ۱۰۰ مقاله نوشته است. کتاب مشهور او «خندهٔ مدوسا» (۱۹۷۶) نام دارد. ژاک دریدا معتقد بود که الن سیکسو بزرگترین نویسندهٔ معاصر فرانسوی است. جنایات جنگ جهانی دوم تأثیر بسیاری بر سیکسو گذاشت. او به مطالعهٔ ادبیات انگلیسی بهویژه آثار ویلیام شکسپیر و مطالعهٔ اسطورهشناسی و آثار رمانتیک آلمانی از جمله هانریش ون کلیست پرداخت و از سنین پایین، ادبیات را به زبانهای مختلف مطالعه کرد. از کتابهای او میتوان به «سه گام بر نردبان نوشتار» و «بصر» و «هندی از رؤیاها» اشاره کرد.
بخشی از کتاب سه گام بر نردبان نوشتار
«برای کلاریسی، مغایرت محکم میان مرتفع و پست داخل بازی نیست. اگر او افول میکند به این خاطر است که میخواهد به مکانی برود در متنی از جریان زندگی و نیز در صدها متن دیگر آن را تفسیر میکند. کلاریسی نسبت به آغازگاه و پایانگاه تقلا میکند، در قالب آنچه در سرتاسر کار {ادبی} خود با تحولات در قالب «مادّه {خام}» ورز میدهد. مادّه{خام} برای او نه چیزی انتزاعی که هوشمندانه، پویا و قدرتمند است. فرد باید مسیری را در پیش گیرد تا به آن {مادّه} دست یابد که {خود} مراحلی دارد که مراتب عادی طبیعی حوزهها و گونههای مختلف محسوب میشود. کلاریسی سفر بازگشت درونی را عملی میسازد، چراکه ما پیش از نقلمکان ازآنجاییکه آمدیم، در قالب مادّه {خام} کارمان را آغاز کردیم. او سفری به خاستگاههای غیرانتزاعیِ ما تدارک میبیند، هرچند که این سفر، سفری معنوی است. این سفر، سفری معنوی است چراکه بهقدری نیست تا کسی پایش را بهمنظور بازگشت به زمین، بر آن بگذارد. این سفر، یک تمرین معنویِ بهغایت دشوار است، استقرار مجدد زمینیّت، زمین و آمیزهٔ زمین در بدن فرد، تخیلات، افکار او است. کلاریسی این کار را بهسادگی انجام نمیدهد: او با لمس مسیر خود، با تمنا پیش میرود؛ کورکورانه حرکت میکند، چراکه او مسّاح این ساحت است، که روشمندانه، دچار اشتباه میشود. گاهی درِ اشتباهی را باز میکند، مانور غلطی انجام میدهد؛ گاهی به مادّه{خام}، به زمین خیلی نزدیک میشود ـ او تقریباً آنجاست ــ بعد قدمی بیشازحد {خود} برداشته و از موانع زمین عبور میکند، به آن جبهه دیگر میرود و به آن جبههٔ انتزاع و افکار آرمانگرایانهای بازمیگردد که پیوسته آنها را مورد انتقاد قرار میدهد. با نیل به این امر، او دیگربار بازمیگردد، گویی برخلاف ژنه، هیچ انگیزشی در این فرایند وجود ندارد. برای ژنه، همهچیز سرپیچی است. برای کلاریسی هیچ سرپیچیای جز خودش وجود ندارد، او تنها به دشمن تو حمله میکند: اعوجاج و متروکیّت ماهویِ اوست، همچنان که در تمام انسانها هست. لازم نیست حرکت خاصی انجام دهد هرچند که زخمی است چنانکه ژنه، نه مجبور به تمجید است و نه جستنِ آن ناکس اما او در جایگاه ژنه نیست. او آن {کسی} نیست که ژنه هست. سرشت او دستخوش هر تحول و تغییری شده یا مایه مسخرگی شود، {بااینهمه} او یک مرد است. کلاریسی تقبیح میشود، او خود را در هیأت یک زن، تقبیح کرده و حس میکند. در اینجا دو نمونه از شهادتِ بیسوگند از نوعی از هویت جنسی داریم که اثرات اخلاقی بههمراه دارد. بنابراین وقتی کلاریسی کاری انجام میدهد که برای ما چنین بهنظر میآید که مشمول تلاش و کوشش و یا خشونت است و ممکن است ما آن را در قالب کاری مفرط بپنداریم، او بهواقع آن کار را بی افراط و شَعَف انجام میدهد.»
حجم
۱۹۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۱ صفحه
حجم
۱۹۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۱ صفحه