کتاب پایکوبی روی میخ ها
معرفی کتاب پایکوبی روی میخ ها
کتاب پایکوبی روی میخ ها سرودهٔ یوگنی یفتوشنکو و ترجمهٔ شیرین کریمی است. انتشارات ناهید این مجموعه شعر معاصر را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب پایکوبی روی میخ ها
کتاب پایکوبی روی میخ ها یک مجموعه شعر معاصر را در بر گرفته است. عنوان برخی از شعرهای کتاب حاضر عبارت است از «تکگویی روباهی قطبی در مزرعهٔ خز آلاسکایی»، «حوالی جادهٔ رومی ازیادرفته»، «باز برف شروع خواهد کرد به باریدن»، «در مرکز نامنویسی و سربازگیری ارتش» و «درباب پرسش از آزادی».
میدانیم که شعر عرصههای گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرنها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر به دست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصهها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بیمحابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفتاقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشههای اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدانگونه که هیچ جامعهای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشههایش بینیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.
خواندن کتاب پایکوبی روی میخ ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شعر معاصر جهان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پایکوبی روی میخ ها
«"گلها و گلولهها"
چه حاجت به بیان: گلولهها خوششان نمیآید از آدمهای
عاشق گلها.
بانوانی حسودند، گلولهها،
از مهربانی بری.
آلیسون کروز، نوزدهساله،
مردهای تو،
بهخاطر عشق به گلها.
وقتی، باریک و گشوده چون ندای وجدان،
در دهانهٔ تفنگ گلی گذاشتی
و گفتی،
«گلها بهترند از گلولهها،»
آن
کلام امید ناب بود.
به حکومتی که حقیقت را قدغن میکند
گلی مده؛
چنین حکومتهایی
با پیشکشیهای وحشیانه و پرتمسخری پاسخ میدهند،
و پیشکش تو، آلیسون کروز،
گلولهای بود
که گل را ترکاند.
بگذار همه باغهای سیب، سیاه بشکوفند،
سیاه به عزا.
آخ که چه عطری دارد یاس!
تو که نمیشنوی.
حیف. رییسجمهور که گفتش:
«ولمعطلید شما.»
همه ولمعطلاند مردگان.
از این جرمی به گردنشان نیست.
در علفها میآرامی،
آبنباتی خیسخورده در دهانت،
لباس نو دیگر بی لباس نو،
کتاب دیگر بی کتاب.
دانشجو بودی پیشتر تو.
هنرهای زیبا میخواندی.
اما هنرهای دیگری هم هست،
هنرهای خون و کشتار،
و جلادانی با نبوغی در زمینهٔ تبر.
که بود هیتلر؟
کوبیست اتاقهای گاز.
به نام تمامی گلها
لعنت میفرستم بر آثارتان،
شما معماران دروغها،
رهبران ارکستر قتل!
زمزمه میکنند مادران جهان
«خدایا، خدا»
و غیبگوها میترسند
که به پیش نگاه کنند.
مرگ راکاندرول میرقصد روی استخوانهای
ویتنام و کامبوج ـ
فردا رقص روی کدام سالن رزرو شده؟
به پا خیزید، دختران توکیو،
پسران روم،
بالا بگیرید گلهاتان را
در برابر خصم مشترک.
با دمی از قاصدکهای جهان
کولاک بسازید!
گلها، پیش بهسوی نبرد!
مجازات کنید مجازاتگران را!
لاله از پس لاله،
میخک از پس میخک،
بیرون بجهید به خشم از بسترهای مرتبتان.
خفه کنید تمام گلوهای دروغگو را
با خاک و ریشه!
یاسمنها، چوب لای چرخ
تیغههای گَردان مینگذارها بگذارید!
گزنهها، حسابی جلوی دید دوربین تفنگها را بگیرید،
تیغهاتان را فروکنید توی لنزها!
چه حاجت به بیان:
قویترند از گلها، گلولهها.
آنقدری نیستند گلها که درهم بکوبندشان!
ساقهها زیادی شکنندهاند،
گلبرگها جوشنی پِرپریاند.
اما اگر حتی گلها هم بهپا میخیزند،
پس دیگر ما را
به بازینشستن با تاریخ بس.
آمریکای جوان،
دستان قاتل را ببند.
بگذار حقیقت را ترفیعی باشد
تا درهم بکوبد دروغ رفیعِ
هجومبران به جانهای آدمها را!
گلها، جنگ بهپا کنید!
دفاع کنید از آنچه زیباست!
خیابانهای شهر و جادههای روستایی را غرقه کنید
مثل سیل ارتشی درحال پیشروی
و در صفوف آدمها و گلها
برخیز، آلیسون کروز مقتول،
نامیرای دوران،
خارگلِ اعتراض!»
حجم
۶۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۶۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه