دانلود و خرید کتاب بریزبن یوگنی وادالازکین ترجمه نرگس سنائی
تصویر جلد کتاب بریزبن

کتاب بریزبن

معرفی کتاب بریزبن

کتاب بریزبن نوشتهٔ یوگنی وادالازکین و ترجمهٔ نرگس سنایی است. نشر نو این رمان معاصر روسی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب بریزبن

کتاب بریزبن (Brisbane) حاوی یک رمان معاصر و روسی است. گفته شده است که این کتاب یک اثر ادبی است که خواننده را به چالش می‌کشد؛ همچنین در زمان‌های پرتلاطم مانند حال حاضر می‌تواند راهنمایی باشد برای پیداکردن هویت، ارزش‌ها و امید در میان تضادها و تغییرات جهان. شخصیت اصلی رمان «بریزبن»، «گلِب» نام دارد. او نوازنده‌ای است که در جوانی به زبان‌شناسی روی می‌آورد و شیفتۀ مفهوم چندصدایی از «میخائیل باختین» می‌شود، اما سرانجام مفهوم چندصدایی را در موسیقی بازمی‌یابد. آرمان‌شهری که بناست این چندصدایی‌ها در آن یکی شود، یعنی بریزبن، چندان دور است که انگار هم راوی و هم گلِب ترجیح می‌دهند نادیده‌اش بگیرند و بی‌هیچ حسرتی به همین چندصداییِ زیبا قناعت کنند. در بریزبن گذشته و حال در هم بُرمی‌خورد، اما با هم یکی نمی‌شود. گذشته همواره گذشته می‌ماند و حالِ جاری سطربه‌سطر به گذشته تبدیل می‌شود و هیچ‌کدام از شخصیت‌ها به فهم خاص خود از زندگی و جهان دست نمی‌یابند؛ مگر آنکه به فهم خود از جهان از منظر فهم «دیگری» از جهان بنگرند.

خواندن کتاب بریزبن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر روسیه و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بریزبن

«آمادگی برای اولین کنسرت گلب حدود شش ماه طول کشید. پروفسور ریشتر طریقهٔ گیتار نواختن او را اصلاح کرد، پرفسور لِمکه روی زمزمهٔ او کار کرد. استاد اول کاری معمولی انجام می‌داد، اما وظیفهٔ دومی دشوارتر بود: قبل از اینکه به کسی دربارهٔ زمزمه کردن مشورت بدهد، لازم بود خودش یاد می‌گرفت که چطور باید زمزمه کند. لمکه به‌عنوان یک استاد، زمزمه کردن را خیلی سریع یاد گرفت. او کورکورانه مدافع سنت نبود، متخصص آواز خواندن بود. لمکه با ارزش قائل شدن برای طنین منحصربه‌فرد صدای گلب، با اشتیاق کار روی بهبود کیفیت زمزمهٔ گلب را آغاز کرد و آن را به کمال رساند. در نهایت این زمزمه از نظر طنین با گیتار کاملاً مطابقت داشت. پروفسور ریشتر هم ناامید نشد. او نه‌تنها با گلب یک‌یکِ نت‌های رپرتوار بلکه تمام نت‌های زینت و هارمونیک‌ها را کار می‌کرد. سر کلاس‌ها هر آهنگی را بارها و بارها می‌نواختند و ریشتر در هر اجرای به‌ظاهر بی عیب و نقص نقطه‌ضعفی پیدا می‌کرد. او توقع داشت که گلب بعد از اتمام کلاس کنسرواتوار چهار ساعت هم در خانه کار کند. گلب رپرتوار کنسرت پیش رو را تا حدی که دستش روان شود، پیش برد؛ همان حالتی که حتی لغزش و خطا ناممکن است، همان طور که لغزش و سکندری خوردن در حین راه رفتن ناممکن است (قبل از بیماری این‌طور فکر می‌کرد). هنگامی که سوار بر دوچرخه به کلاس‌های کنسرواتور می‌رفت، این آهنگ در سرش طنین‌انداز می‌شد. به نظرش می‌رسید که قواعد زبان روسی را هماهنگ با ریتم آن برای شاگردان آلمانی‌اش توضیح می‌دهد. این موسیقی هنگام خواب هم در سرش طنین‌انداز می‌شد و اولین چیزی بود که تا صبح از خواب بیدار می‌شد می‌شنید. اما روزی ریشتر به او دستور داد که تمرین را کنار بگذارد و دست به ساز نزند. این آهنگ‌ها دیگر برای گلب چیزی جز دردسر نبود، اما یک هفته بعد ناگهان به‌شدت دلتنگشان شد. وقتی که در این باره با پروفسور صحبت کرد، پروفسور پاسخ داد که این نشانهٔ خوبی است. و از گلب خواست همچنان ننوازد. ریشتر در پایان هفتهٔ سوم خودش به گلب زنگ زد و از او دعوت کرد با سازش نزد او برود. هنگامی که پروفسور به او پیشنهاد کرد که سه آهنگ اول رپرتوار را بنوازد، کم مانده بود گلب از خوشحالی اشکش سرازیر شود. آنها را چنان خوب نواخت که هرگز در زندگی‌اش سابقه نداشت. ریشتر گفت: شما قبلاً به این نت‌ها کاملاً مسلط شده بودید، اما با آنها ارتباط عاطفی برقرار نکرده بودید. یا به عبارت دیگر، عشقی نسبت به آن نداشتید. برای احساس کردن عشق، نیاز به فراق بود، چون میل شدید در نتیجهٔ پرهیز و خویشتن‌داری ایجاد می‌شود. حالا فراق را پشت سر گذاشته‌اید و آمادهٔ اجرا هستید. ریشتر در هر کنسرتی به او توصیه می‌کرد که ترتیب قطعات را با در نظر گرفتن مسائل احساسی و میزان انرژی، وضعیت سلامتی خود و غیره انتخاب کند. مثلاً، وقتی که خیلی پرانرژی هستید، کنسرت را می‌توان با چهار فصل ویوالدی‌ ("تابستان. طوفان") شروع کرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۷۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

حجم

۴۷۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

قیمت:
۱۲۱,۰۰۰
۸۴,۷۰۰
۳۰%
تومان