دانلود و خرید کتاب اکیپ ریچارد استارک ترجمه علی عباس‌آبادی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب اکیپ

کتاب اکیپ

معرفی کتاب اکیپ

کتاب اکیپ نوشتهٔ ریچارد استارک و ترجمهٔ علی عباس‌ آبادی است. انتشارات کتابسرای تندیس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر جلد سوم از مجموعهٔ «پارکر» است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب اکیپ

کتاب اکیپ سومین جلد از مجموعهٔ هیجان‌انگیز پارکر، نوشته‌ٔ ریچارد استارک است. ماجرای انتقام پارکر از گروهی خلافکار را روایت می‌کند. پس از یک سوءقصد نافرجام در هتلی در میامی، پارکر تصمیم می‌گیرد برای همیشه اکیپ را از سر راه خود بردارد. او با نقشه‌ای هوشمندانه، دوستان خلافکار خود را برای حمله به اکیپ تحریک می‌کند و ماجراهایی عجیب پیش می‌آید. چه ماجراهایی؟ این کتاب را بخوانید تا بدانید. این اثر در چهار بخش نوشته شده است.

خواندن کتاب اکیپ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی جنایی و علاقه‌مندان به رمان‌های فانتزی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب اکیپ

«اعتنایی به او نکردند و به انتهای راهرو رفتند. همان رنگ سبز دیوارهای گچی اینجا را هم پوشانده بود. دفتر کلی از یک طرف در مجاورت یک دفتر پخش مواد غذایی بود و از طرف دیگر یک شرکت نوظهور. هندی جلوتر از پارکر وارد دفتر کلی شد.

دفترش اتاقی بود که نرده‌ای چوبی آن را از وسط به دو نیم تقسیم کرده بود تا این تصور را به وجود بیاورد که قسمت پشتی‌اش یک دفتر خصوصی و قسمت جلویی‌اش یک اتاق پذیرش و انتظار است. کلی در قسمت پشتی دفترش تک‌وتنها پشت میز درهم‌وبرهمش نشسته بود. جلوی کتش با خاکستر سیگار کثیف شده بود. به‌طور شگفت‌انگیزی با کمرویی لبخند زده بود و حالت اشتیاقی برای رسیدگی به کار سلاح‌ها داشت.

گاهی به ذهن مشتریانش خطور می‌کرد که کلی سوژهٔ خوبی برای دستبرد است. برای خرید سلاح به آنجا بروند، سلاح را بخرند، آن را به‌سمتش بگیرند و او را خفت کنند، سپس بروند بیرون. کلی هم ترجیح می‌داد شکایت نکند؛ اما اکثر مشتری‌هایش دوستش داشتند و اجناسش را تحسین می‌کردند و به درایتش احترام می‌گذاشتند، بنابراین ترجیح می‌دادند اهداف دیگری را به جایش انتخاب کنند.

به علاوه روایتی هم وجود داشت که می‌گفت: یک بار دزد جوانی تصمیم گرفته بود کلی را خفت کند، اما زیادی دربارهٔ آن حرف زده و ماجرا به گوش کلی رسیده بود. آن بچه با او تماس گرفت و وقتی برای تحویل تپانچه رفت کلی آن را به او داد. بررسی‌اش کرد و دید که پر است، بنابراین تپانچه را به طرف کلی گرفت و به او گفت دست‌هایش را بالا بگیرد. در عوض کلی دستش را به طرف تپانچهٔ دیگری برد. دزد جوان اول قصد نداشت او را بکشد، اما ظاهراً چاره‌ای نداشت، بنابراین ماشه را کشید و تپانچه توی دستش ترکید و آن را بدجور لت‌وپار کرد. کلی خندیده و از جوان پرسید بود می‌خواهد برایش زنگ بزند فوریت‌های پزشکی پلیس؟ دزد جوان دست داغانش را توی جیب کاپشنش چپاند و فرار کرد. کلی دیگر هرگز خبری از او نشنید. دیگر هرگز کسی سعی نکرد به او دستبرد بزند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۱۴۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان