دانلود و خرید کتاب حیرانی محمدعلی سجادی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب حیرانی

کتاب حیرانی

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب حیرانی

کتاب حیرانی نوشتهٔ محمدعلی سجادی است. گروه انتشاراتی ققنوس این رمان ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب حیرانی

کتاب حیرانی رمانی ایرانی نوشتهٔ محمدعلی سجادی است. این رمان داستانی عاشقانه دارد. محمدعلی سجادی نویسنده و فیلم‌ساز معاصر، است. او بیشتر با فیلم‌هایی همچون «جنایت»، «شیفته»، «رنگ شب» و «شوریده» شناخته شده است. او برای منتشر شدن رمان حاضر حدود ۱۱ سال در انتظار دریافت مجوز آن بود. رمان «حیرانی» دربردارندهٔ دو کتاب است که کتاب اول، بخش‌های «غم غربت»، «شاید قتل» و «معرفت جسم» را شامل می‌شود و کتاب دوم، بخش‌های «فرنگیس» و «با تو که حیرانی را خوانده‌ای» در بر می‌گیرد.

خواندن کتاب حیرانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی فارسی و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب حیرانی

«در بَدو ورود به ساختمان روزنامه، به رسم معمول وارسی می‌شوم و پس از آن به سمت بالابر می‌روم که گیر طبقات دیگر است. در انتظار به آمد و شد همکاران آشنا و غریبه چشم می‌اندازم که در حال راه‌اندازی روزنامه‌اند. نفس‌زنان می‌رسم به دفتر مجله در طبقه سوم. سلام و علیکی، مزاحی و خنده‌ای که همه بیرون از من، شاید با منی دیگر مراوده می‌شود. چرا باید سیاوش بعد از وقوع قتل از مهلکه نگریخته باشد؟ آن‌طور که در گزارش درج شده بود، همسایگانشان گفته بودند بعینه مجسمه‌ای بود سنگی و خاموش نشسته کنار جسد همسرش. دیگری او را به ددی تشبیه کرده بود بر سر لاشه شکار. اما من، هیچ نشانی از درنده‌خویی در آن عکس ندیدم. در عکسی دیگر میترا سفیدپوش در بستری سفید آرمیده بود، خیره و متبسم به سقف یا دریچه‌ای باز یا جایی بیرون از قاب. سیاوش اما بر لبه تخت مچاله‌شده، زُل زده بود به میترا. چرا نگریخت؟ مشابه آن مردی که بعد از خفه کردن زنش او را سلاخی کرده، اجزای تکه‌تکه‌شده‌اش را در چمدانی جاسازی کرده تا سربه‌نیستش کند که به واسطه باریکه خونی که از درز چمدان ردی بر زمین باقی گذاشته بود به قوه الهی و تیزهوشی مأموران لو رفت. یا ماجرای جانی دیگری که برای نابودی جسد زنش او را در حمام خانه‌اش به آتش کشید که دود و بوی برآمده از آن اطرافیان را مطلع کرد.

چرا سیاوش تلاشی در جهت اختفای جسد میترا نکرده، و به راه‌های دیگر متوسل نشده؟ آیا بر گناهش واقف بوده؟ محرک او چه بوده؟ حسادت، اختلافات رایج، مثلثی با ضلعی غایب و مجهول، یا توهم یک رابطه، رشک و ظن بد، کج‌اندیشی، ناتوانی مرد یا نازایی زن یا... سرم!

برای پی بردن به کنه ماجرا مصمم می‌شوم تا گزارشی تحریر کنم. سردبیر موافقت می‌کند، اما تذکر می‌دهد که روی جوانب اخلاقی ماجرا صحه بگذارم. می‌پذیرم. اما نمی‌دانم از کجا شروع کنم. همیشه خدا مشکلم می‌شود. اولین نکته، اولین کلمه. این بار دلم می‌خواهد محرّر مطلبی باشم بدیع و نه‌فقط گزارشی معمولی و متداول. پس از چند سال کاغذ چرک کردن، حالا که پیش آمده باید از تحریرش خشنود شوم. فی‌الواقع از نوشتن گزارشات تکراری دل‌زده‌ام. از ابتدا به شوق نویسنده شدن دست به قلم بردم و نشد. مدرسه را به شوق جبهه و جنگ رها کردم و به ضرورت شدم مخبر. آن هم بنا بر آیه شریفه «ن و القلم و ما یسطرون». آن زمان شوری داشتم و باوری، اما حالا می‌نویسم که نوشته باشم و همین عذاب الیم است. هرچند، گهگاه ویرم می‌گرفت تا تکانی به خودم بدهم مثل حالا که شوقی در من بروز کرده و نباید از کف بدهمش.»

کاربر 4511714
۱۴۰۳/۱۱/۲۲

زیبا با نگرش اعتقادی

حجم

۴۵۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۵۱۲ صفحه

حجم

۴۵۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۵۱۲ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان