کتاب پناهجوووو
معرفی کتاب پناهجوووو
کتاب پناهجوووو نوشتهٔ ماتئی ویسنی یک و ترجمهٔ محمد تمدنی است. نشر قطره این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این نمایشنامه شامل ۲۵ صحنهٔ اصلی و شش صحنهٔ ذخیره است.
درباره کتاب پناهجوووو
ماتئی ویسنی یک که خود یک نویسندهٔ پناهجو بوده است، در کتاب پناهجوووو به توصیف حالاتی که یک پناهجو تجربه میکند میپردازد. این نمایشنامهنویس روایتهای داستان این اثر نمایشی را با لحنی روان و با فضاسازی ساده به خواننده میشناساند؛ ویژگیهایی که در تمامی آثار ویسنییک به چشم میخورد؛ همچنین او از زندگی روزمره برای رساندن مفاهیم موردنظرش استفاده میکند. شخصیتهای این نمایشنامه عبارتاند از قاچاقچیها، پناهجوها، «الیهو»، زن، مرد، مجریهای نمایشگاه تکنولوژیهای جدید ضدمهاجرتی، مرد با کیف دستی، رئیسجمهور، مربی صحیح از نظر سیاسی، دختران نمایشگاه حصارکشی، «علی»، «فهد»، گورکن، پیرزن، مترجم، خواننده - رقصندهٔ محجبه، مردی که میخندد و «ایوب».
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب پناهجوووو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به نمایشنامههای ماتئی ویسنی یک پیشنهاد میکنیم.
درباره ماتئی ویسنی یک
ماتئی ویسنی یک در ۲۹ ژانویهٔ ۱۹۵۶ در رومانی به دنیا آمده است. او نمایشنامهنویس، شاعر و روزنامهنگاری فرانسوی - رومانیاییتبار است که به زبان فرانسوی مینویسد. ویسنییک سه سال پس از فارغالتحصیلی از رشتهٔ فلسفهٔ دانشگاه بخارست، نوشتن را بهصورت جدی شروع کرد و در طول ۱۰ سال بعد، هشت نمایشنامه، ۲۰ داستان کوتاه و چندین فیلمنامه نوشت که همگی در حکومت دیکتاتوری کمونیستی آن روزگار رومانی اسیر تیغ سانسور شد و اجازهای برای ظهور نیافت و تنها پس از پناهندگی سیاسی به فرانسه بود که نام ویسنییک بر سر زبانها افتاد. او در سپتامبر ۱۹۸۷ بهدعوت «بنیاد فرهنگی پاریس» به فرانسه رفت و پس از پذیرفتهشدن درخواست پناهندگی سیاسیاش در این کشور اقامت گزید. از آثار مکتوب و نمایشی این نویسنده میتوان به «ریچارد سوم رخ نخواهد داد»، «اسبهای پشت پنجره»، «پشت میز با مارکس»، «تماشاچی محکوم به اعدام» و «پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی» اشاره کرد.
بخشی از کتاب پناهجوووو
«رقصنده: سلام. اسم من آناهیتاست. من رقصندهم و اومدهم اینجا که براتون برقصم.
من رقصندهم درحالیکه در کشورم حق ندارم در انظار عموم برقصم. و خیلی هم خوب میدونم که چرا حق ندارم در انظار عموم برقصم. زبان بدن آشوبگره. وقتی یه زن دستها و بازوها و شکمش رو به حرکت درمیآره... یه انرژی منفی در سرتاسر کیهان منتشر میشه. زنی که بدنش با ریتم موسیقی به حرکت درمیآد تبدیل به یه بمب احساسی میشه که در سر مردها منفجر میشه... و خودتون خوب میدونین که مردها چقدر شکننده، حساس و ظریفن... حتی اگه لازم باشه حاضرن صدای هر نوع انفجاری رو در میدون جنگ بشنون ولی در عوض صدای زیبا به گوششون نرسه... از من به شما نصیحت: صدای زیبا، صدای شعر، صدای عشق و صدای زنانگی فوقالعاده خطرناکن... یه جور اثر دومینووار دارن، کلّهٔ مردها مملو از یه نوع دود سیاه میشه، قدرت تعقلشون رو از دست میدن، احساسات مثل سم در هوا تسرّی پیدا میکنه، چهار جهت اصلی مختل میشه، اجرام آسمانی تعادلشون رو از دست میدن، تمام هستی به وضعیت اولیهاش یعنی هرجومرج برمیگرده: یه تودهٔ داغ بیشکل و مبهم...
عیناً همینه! این دقیقاً همون اتفاقیه که موقع رقصیدن یه زن در ملأعام مثل تئاتر یا تلویزیون رخ میده...
ولی مردها مشکلی ندارن، اونها میتونن شب و روز، بیستوچهارساعته، جلو همه، با هر لباسی و با هر آهنگی که بخوان برقصن. هرگز در طول تاریخ حیات دیده نشده که رقص مردها نظم چیزی رو مختل کنه، تعادل طبیعت رو برهم بزنه، ترتیب فصلها رو از هم بگسله یا روند رشد و گردهافشانی گیاهان رو متوقف کنه. ولی حرکات شیطانی زن، اون آتش ملعونی که رقصشون رو رقم میزنه، بله دقیقاً همون، باعث میشه که آسیبهای جدی به تمدن بشر وارد بشه.
بنابراین، از اونجایی که اگه نرقصم خفه میشم، چون نه میتونم بدون رقصیدن زندگی کنم و نه قادرم کشورم رو ترک کنم، با تمام این اوصاف میخوام امروز جلو شما برقصم. میخوام به مدت یه دقیقه جلو شما برقصم...
به مدت یک دقیقه ـ با ساعت شنی در دست ـ بیحرکت باقی میماند. سپس در مقابل جمعیت تعظیم میکند.
رقصنده: مرسی.»
حجم
۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
حجم
۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه