دانلود و خرید کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب چهارم؛ نکروپلیس) آنتونی هوروویتس ترجمه گیتا گرکانی
تصویر جلد کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب چهارم؛ نکروپلیس)

کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب چهارم؛ نکروپلیس)

معرفی کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب چهارم؛ نکروپلیس)

کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب چهارم؛ نکروپلیس) نوشتهٔ آنتونی هوروویتس و ترجمهٔ گیتا گرکانی است. انتشارات کتابسرای تندیس این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان برای نوجوانان نوشته شده است.

درباره کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب چهارم؛ نکروپلیس)

کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب چهارم؛ نکروپلیس) جزو مجموعهٔ «قدرت پنج نگهبان» است. در این مجموعه، «مت فریمن» نوجوانی است كه می‌تواند وقايع زيان‌بار را پيش‌بينی كند و مانع بروز آن‌ها شود.  حالا اهریمنی باستانی از بند رها شده و پنج نگهبانِ قدرت دارند او را شکست می‌دهند، اما یکی از آن‌ها به اسارت در آمده است. «اسکارلت آدامز» بعد از ناپدیدشدن عجیبش (که حاضر نیست دربارهٔ آن توضیح بدهد) گرفتار هیاهوی رسانه‌ها می‌شود. در سرزمین دوردست پرو، مت فریمن حقیقت را حدس می‌زند. او عاقبت پنجمین نگهبان دروازه را پیدا کرده است. آخرین نفر از پنج نگهبان که باید در برابر نیروی سیاه پیشینیان کنار هم بایستند. او تنها کسی نیست که دنبال اسکارلت می‌گردد. نیروهای اهریمنی یک قدم از او جلوتر هستند. آن‌ها اسکارلت را به هنگ‌کنگ می‌کشند و در شهری در حال مرگ به دام می‌اندازند که هوای آن مسموم است و راهی برای فرار از آن وجود ندارد. پیشنیان قبلاً فریب دیده و شکست خورده‌اند، اما این‌بار نقشه ای دارند. «نکروپلیس» (Necropolis) نوشتهٔ آنتونی هوروویتس، حاوی یک ماجراجویی حماسی و برای نوجوانان است.

خواندن کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب چهارم؛ نکروپلیس) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ نوجوانان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب چهارم؛ نکروپلیس)

«فکر نمی‌کنم دیگر بتوانم چیز زیادی در این دفتر خاطرات بنویسم. کنار هم گذاشتن همهٔ این کلمات برایم کار ساده‌ای نیست، و در هرحال، چه فایده‌ای دارد؟ هرگز کسی این را خواهد خواند؟ ریچارد فکر می‌کند این فکر خوبی است اما در واقع فقط وقت گذرانی بود.

باورم نمی‌شود بالاخره به ماکائو رسیدیم. جیمی، خسته از پرواز طولانی بعد از پروازی از آن سوی دنیا، خوابیده و ریچارد در اتاق بغلی است. تا یک ساعت دیگر مردی به اسم هان‌شان ــ تانگ را می‌بینیم که به ما کمک می‌کند به هنگ‌کنگ وارد شویم. تقریباً یک هفته منتظر شده‌ایم تا سرو کلهٔ او پیدا شود و من فقط امیدوارم وقت‌مان را تلف نکرده باشیم. اصلا نمی‌دانیم چه بر سر اسکارلت آمده، حتی نمی‌دانیم هنوز زنده است یا مرده. هری فاستر، روزنامه نگار استرالیایی که در جلسهٔ نکسوس بود، کسی را برای ملاقات با او فرستاد ــ یکی از دستیارهای دفترش. شاید او موفق شد اسکارلت را پیدا کند اما ما خبری پیدا نکردیم. دستیار ناپدید شد... احتمالا مرده.

پیشینیان آنجا هستند، منتظر رسیدن ما. از یک نظر اینکه توانسته اند خودشان را پنهان کنند خارق‌العاده است، اما این روش همیشگی آن‌هاست. وقتی در یورکشایر بودم، آن‌ها از طریق جین درویل و مردمی که در دهکدهٔ لسر مالینگ زندگی می‌کردند کارهایشان را انجام می‌دادند. در پرو، دیگو سالاماندا بود. حالا طلوع تاریکی است. دوست دارند آدم‌ها کارهای کثیف‌شان را برایشان انجام بدهد و وقتی عاقبت جنگ‌شان آشکارا شروع شود، که می‌دانم اتفاق می‌افتد، حدس می‌زنم تا آخر خودشان را نشان نخواهند داد. و تا آن موقع خیلی دیر خواهد بود. آن‌ها پیروز خواهند شد.

شاید بعد از همهٔ این‌ها پنج روزی که در لندن گذراندیم ارزشش را داشت. جیمی از دیدن همهٔ مناظر لذت برد و در عین حال من از بودن با او خوشحال بودم. قصر باکینگهام، لندن آی، هرودز، دخمهٔ لندن. ریچارد ما را سرگرم نگه می‌داشت، شاید برای اینکه می‌خواست حواس‌مان را از آن‌چه در پیش بود پرت کند. در ضمن با تلفن ماهواره‌ای با پدرو و اسکات در ویلکامبا حرف زدیم. پدرو برای اسکات نگران است. هنوز خیلی دور به‌نظر می‌رسد، انگار حتی طرف ما نیست. می‌دانم از اینکه او را از جیمی جدا کرده‌ام عصبانی است، اما هنوز به‌نظرم این فکر خوبی بود. او هنوز آماده نیست.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۹۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۵ صفحه

حجم

۲۹۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۵ صفحه

قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
تومان