کتاب ابلیس نامه میخائیل بولگاکف + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب ابلیس نامه

کتاب ابلیس نامه

انتشارات:نشر برج
دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب ابلیس نامه

کتاب ابلیس‌ نامه (یا داستان این‌که چطور دوقلوها کارمند بی‌نوا را نابود کردند) با عنوان اصلی روسی Дьяволиада. Роковые яйца نوشتهٔ میخائیل بولگاکف و ترجمهٔ یلدا بیدختی‌نژاد توسط نشر برج منتشر شده است. این اثر در دستهٔ ادبیات کلاسیک قرار می‌گیرد و داستانی طنزآمیز و گروتسک از زندگی یک کارمند ساده در بوروکراسی شوروی را روایت می‌کند. بولگاکف با نگاهی انتقادی و طنز سیاه، واقعیت‌های اجتماعی و اداری دوران پس از انقلاب روسیه را به تصویر کشیده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب ابلیس نامه

کتاب ابلیس‌نامه، اثر میخائیل بولگاکف، داستانی بلند است که در سال ۱۹۲۳، یعنی تنها چند سال پس از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و در اوج آشوب‌های سیاسی و اجتماعی نوشته شد. این دوره با پیامدهای فاجعه‌بار جنگ جهانی اول و جنگ داخلی، قحطی، گرسنگی و ویرانی اقتصادی همراه بود. در چنین فضایی، اتحاد جماهیر شوروی در حال تثبیت قدرت و پیاده‌سازی سیاست‌های اقتصادی جدیدی بود که هنوز آینده‌ای مبهم داشت. بولگاکف در این اثر، تصویری از جامعه‌ای آشفته را به نمایش می‌گذارد که شهروندانش زیر سایهٔ حکومتی جدید با آینده‌ای نامعلوم زندگی می‌کنند.

بولگاکف با الهام از سبک داستان‌نویسی نویسندگانی چون گوگول و داستایفسکی، موضوع «انسان کوچک» و مواجههٔ او با دستگاه عظیم بوروکراسی را به مسکو می‌آورد. قهرمان داستان، کارمند عادی و ساده‌ای به نام کاراتکوف است که در اداره‌ای نه‌چندان مهم به نام «بنیاد تأمین مواد اولیه برای کبریت» کار می‌کند. در این روایت، نویسنده با ترکیبی از واقعیت و خیال، و با استفاده از طنز تلخ و سبک گروتسک، زندگی روزمرهٔ این کارمند را در هزارتوی بی‌معنای ادارات و قوانین به تصویر می‌کشد.

در کتاب ابلیس‌نامه، نویسنده تلاش می‌کند تا وضعیت یک شهروند عادی شوروی را درک کند، اما ناخودآگاه به یکی از مهم‌ترین مضامین آثارش یعنی نقد ماهیت شیطانی رژیم تمامیت‌خواه شوروی نزدیک می‌شود. او با توصیف فضای آشفتهٔ ادارات، که در آن مدیران و کارمندان هر لحظه اخراج یا منتقل می‌شوند، به ناکارآمدی و فساد سیستم اداری اشاره می‌کند. بولگاکف برای نشان دادن بی‌روح بودن و مکانیکی بودن این بوروکراسی، شخصیت‌هایی بی‌نام و نشان مانند «مرد کت‌شلوارپوش» یا «پیرمرد فاستونی‌پوش» را خلق می‌کند که فردیت خود را از دست داده‌اند.

فضای داستان ابلیس‌نامه، مسکوِ پس از انقلاب اکتبر را به تصویر می‌کشد، شهری که هویت روسی خود را از دست داده و به بستری برای رخدادهای عجیب و گروتسک بدل شده است. بولگاکف با روایت خطی داستان و هم‌زمان افزودن عناصر فانتزی و ماورایی، قهرمان خود را به تدریج درگیر بحران‌های درونی و بیرونی می‌کند. این اثر علاوه بر نمایش بحران‌های اجتماعی و اقتصادی، با نگاهی اعتراضی و پیشگویانه، به نقد سرکوبگری و بی‌رحمی نظام بوروکراتیک شوروی می‌پردازد.

به‌طور کلی، کتاب ابلیس‌نامه نه تنها تصویری از بحران‌های اجتماعی و اقتصادی دوران پس از انقلاب را ارائه می‌دهد، بلکه با تحلیل عمیق‌تر، به مفاهیم اساسی‌تری مانند تنهایی، بیگانگی، فرار و مرگ می‌پردازد. این کتاب با استفاده از سبک رئالیسم فانتزی یا رئالیسم جادویی، داستانی از مواجههٔ یک انسان کوچک با دستگاه عظیم و بی‌روح بوروکراسی را روایت می‌کند، که در نهایت به نقد قاطع و اعتراضی بولگاکف از نظام تمامیت‌خواه شوروی منتهی می‌شود.

خلاصه کتاب ابلیس نامه

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان کتاب ابلیس‌نامه با معرفی «کاراتکوف»، کارمند ساده و سربه‌زیری آغاز می‌شود که در اداره‌ای به نام «اسپیمات» (بنیاد تأمین مواد اولیه برای کبریت) مشغول است و به زندگی یکنواخت و بی‌دغدغهٔ خود دل خوش کرده است، اما با وقوع یک سوءتفاهم اداری و تغییر ناگهانی رئیس، آرامش زندگی او به‌هم می‌ریزد. کاراتکوف که به‌خاطر یک اشتباه کوچک و بازی زبانی در نامه‌نگاری، مورد غضب رئیس جدید قرار می‌گیرد، به‌ناگاه خود را در معرض اخراج و بی‌هویتی می‌بیند. او در تلاش برای رفع سوءتفاهم و بازگرداندن موقعیت شغلی‌اش، وارد هزارتوی ادارات دولتی و راهروهای بی‌پایان مسکو می‌شود و با شخصیت‌هایی عجیب و گروتسک روبه‌رو می‌گردد؛ از رئیس جدید با ظاهر و رفتاری غیرعادی گرفته تا همزادها و آدم‌هایی که هویت و فردیتشان در ساختار بوروکراتیک از بین رفته است. 

در این مسیر، عناصر ماورایی و فانتزی به‌تدریج وارد داستان می‌شوند و مرز واقعیت و خیال را در ذهن کاراتکوف مخدوش می‌کنند. او نه‌تنها قربانی بی‌عدالتی و بی‌رحمی نظام اداری می‌شود، بلکه هویت و مدارک خود را نیز از دست می‌دهد و در نهایت در میان توهمات، ترس‌ها و بی‌پناهی مطلق گرفتار می‌شود. بولگاکف با طنز سیاه و گروتسک، سقوط تدریجی یک انسان کوچک را در برابر ماشین عظیم بوروکراسی به تصویر می‌کشد، بی‌آن‌که راه نجاتی برایش باقی بگذارد.

چرا باید کتاب ابلیس نامه را بخوانیم؟

کتاب ابلیس‌نامه با ترکیب طنز تلخ، گروتسک و عناصر فانتزی، تصویری متفاوت و انتقادی از زندگی کارمندی در نظام بوروکراتیک شوروی ارائه می‌دهد. این کتاب نه‌تنها به نقد ساختارهای اداری و اجتماعی می‌پردازد، بلکه با روایت ماجرای سقوط یک انسان کوچک، دغدغه‌های هویتی، بی‌عدالتی و بی‌پناهی را به‌گونه‌ای هنرمندانه بازتاب می‌دهد. خواندن این اثر فرصتی است برای آشنایی با سبک خاص بولگاکف و درک فضای اجتماعی و سیاسی روسیهٔ پس از انقلاب، به‌ویژه برای کسانی که به ادبیات کلاسیک و طنز سیاه علاقه دارند. همچنین، بازی‌های زبانی و شخصیت‌پردازی‌های گروتسک، تجربه‌ای متفاوت از روایت داستانی را رقم می‌زند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب ابلیس‌نامه برای علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک روسیه، دوست‌داران طنز سیاه و گروتسک و کسانی که به نقدهای اجتماعی و سیاسی در قالب داستان علاقه دارند، مناسب است؛ همچنین برای مخاطبانی که دغدغه‌هایی دربارهٔ هویت فردی، بی‌عدالتی اداری و بحران‌های اجتماعی دارند، خواندن کتاب ابلیس‌نامه می‌تواند جذاب و تأمل‌برانگیز باشد.

درباره میخائیل بولگاکف

میخائیل بولگاکف متولد ۱۸۹۱، نویسنده و نمایشنامه‌نویس روس، در شهر کی‌یف و در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمد. علاقه او به تئاتر و ادبیات از همان نوجوانی شکل گرفت. پس از مرگ پدرش، مادرش مسئولیت آموزش او را برعهده گرفت و او در دانشکدهٔ پزشکی تحصیل کرد. در جنگ جهانی اول، بولگاکف به عنوان پزشک صلیب سرخ در جبهه خدمت کرد و دوبار مجروح شد. درد ناشی از این جراحت‌ها باعث شد برای مدتی به مورفین اعتیاد پیدا کند، اما توانست آن را ترک کند. پس از ابتلا به تیفوس، پزشکی را رها کرد و نویسندگی را پیشه خود ساخت.

پس از مهاجرت به مسکو، بولگاکف برای روزنامه‌ها مقالات پاره‌وقت می‌نوشت و آثاری مانند «تخم‌مرغ‌های شوم» را خلق کرد. بسیاری از نمایشنامه‌های او به دلیل محتوای سیاسی اجازه اجرا پیدا نمی‌کردند و آن‌هایی که اجرا می‌شدند، با نقدهای تند رسانه‌های دولتی روبرو می‌شدند. با این حال، نمایش «گارد سفید» مورد توجه ژوزف استالین قرار گرفت. زمانی که انتشار آثار او ممنوع شد، بولگاکف در نامه‌ای به استالین درخواست کرد که اگر نمی‌تواند کار کند، اجازه خروج از کشور را به او بدهند. استالین به او اجازه کار دوباره را داد، اما آثارش همچنان تحت سانسور باقی ماندند و هرگز اجازه خروج از کشور به او داده نشد.

شاهکار بولگاکف، رمان «مرشد و مارگاریتا»، در سال‌های پایانی زندگی او نوشته شد. دوستانش به دلیل ترس از عواقب، او را از چاپ آن منصرف کردند. این رمان ۲۶ سال پس از مرگ بولگاکف توسط همسرش منتشر شد. میخائیل بولگاکف در سال ۱۹۴۰ بر اثر نارسایی کلیوی درگذشت و در مسکو به خاک سپرده شد.

درباره یلدا بیدختی‌ نژاد

یلدا بیدختی‌نژاد، مترجم متولد ۱۳۶۵، دانش‌آموخته زبان و ادبیات روسی از دانشگاه تهران است. او که در سال ۱۳۸۹ مدرک کارشناسی و در سال ۱۳۹۱ مدرک کارشناسی‌ارشد خود را دریافت کرد، از اوایل دههٔ ۱۳۹۰ کار ترجمه را آغاز نمود. بیدختی‌نژاد با علاقه به ادبیات کلاسیک، اولین ترجمه‌هایش را از همین آثار برگزید، اما اکنون به ترجمهٔ آثار نویسندگان معاصر و مدرن روسیه می‌پردازد.

بخشی از کتاب ابلیس نامه

«وقایع روز بیستم سپتامبر در روزگاری که همه از این شغل به آن شغل می‌پریدند، رفیق کاراتکوف جای پایش را در گلاوسنتربازاسپیمات (بنیاد تأمین مواد اولیه برای کبریت) سفت کرده بود و یازده ماه تمام بود که در سمت کارشناسِ مسئول آن‌جا کار می‌کرد. جناب کاراتکوفِ موبور و نازنین و سربه‌زیرِ ما حسابی به اسپیمات خو گرفته بود و دیگر حتی این فکر را هم به سرش راه نمی‌داد که در دنیا چیزی به اسم تغییر تقدیر هم وجود دارد؛ در عوض به خودش اطمینان می‌داد که او -یعنی کاراتکوف- تا آخر عمرش روی این کرهٔ خاکی در همین بنیاد خدمت خواهد کرد. اما حیف که این‌طور نشد... بیستم سپتامبر ۱۹۲۱ حسابدارِ اسپیمات کلاه گوشی‌دارِ زشتش را گذاشت سرش، دفتر خط‌دار پرداخت‌ها را در کیفش جا داد و رفت بیرون. این اتفاق در ساعت یازده صبح افتاد. چهارونیم عصر حسابدار مثل موش آب‌کشیده برگشت. وقتی رسید قطره‌های آب را از روی کلاهش تکاند و گذاشتش روی میز، کیفش را هم روی کلاهش گذاشت و گفت: ــ این‌جا جمع نشوید لطفاً. در کشوی میزش دنبال چیزی گشت، از اتاق بیرون رفت و یک‌ربع بعد با یک مرغ مُرده که گردنش پیچ خورده بود برگشت. مرغ را روی کیف و دست راستش را روی مرغ گذاشت و گفت: «از پول خبری نیست.» خانم‌ها همه باهم عین گروه کُر گفتند: «فردا چی؟» حسابدار سر تکان داد. ــ نه. فردا هم پولی در کار نیست، پس‌فردا هم همین‌طور. شلوغ‌بازی درنیاورید. رفقا، خواهش می‌کنم به میز تکیه ندهید. الآن چپه می‌شود! یک‌باره همه و ازجمله کاراتکوفِ ابله جیغ کشیدند: «چی؟» حسابدار به ضرب آرنج کاراتکوف را کنار زد و با صدای بغض‌آلود گفت: «همشهری‌ها! همشهری‌ها! خواهش می‌کنم!» همه داد زدند: «آخر مگر می‌شود؟» صدای کاراتکوفِ دلقک از همه بلندتر بود. حسابدار با آن صدای زیرش التماس کرد: «خواهش می‌کنم!» بعد دفتر پرداخت‌ها را از کیفش بیرون کشید و به کاراتکوف نشان داد. آن‌جایی که ناخن کثیف حسابدار نشان می‌داد، با خط کج و جوهر قرمز نوشته شده بود: با پول نقد پرداخت شود. امضا سوبوتنیکوف از طرف سناتور. کمی پایین‌ترش این جمله با جوهر بنفش به چشم می‌خورد: پول نقد موجود نیست. امضا اسمیرنوف از طرف رفیق ایوانوف. این‌بار کاراتکوف تنهایی فریاد زد: «یعنی چی؟!» بقیه هم با حرص هوا را از دماغشان بیرون دادند و به طرف حسابدار حمله کردند. حسابدار بیچاره هم کلافه و پریشان نالید: «آخ خدایا! خداوندا! من این وسط چه‌کاره‌ام؟! ای خدا!» با عجله دفتر پرداخت را در کیفش چپاند و کلاهش را گذاشت سرش، کیفش را زد زیر بغلش و همان‌طور که مرغ را گرفته بود دستش و تکان‌تکان می‌داد، هوار کشید: «راه را باز کنید لطفاً!» این را گفت و شکافی از بین دیواری از آدم که دورش را گرفته بود، باز کرد و از در بیرون رفت. مسئولِ ثبتِ رنگ‌پریده‌ای که کفش پاشنه‌بلند پوشیده بود، جیغی کشید و دوید دنبالش. پاشنهٔ تیز و درازِ کفشِ پای چپش درست جلوی در قِرِچ صدا کرد و شکست. کارمند بی‌نوا تلوتلویی خورد، پایش را بلند کرد و کفش را درآورد. مسئول ثبت با یک پای بدون کفش و البته باقی کارمندها، ازجمله کاراتکوف، در اتاق ماندند.»

معرفی نویسنده
عکس میخائیل بولگاکف
میخائیل بولگاکف

میخائیل بولگاکف که در سال ۱۸۹۱ در کیف (پایتخت اوکراین)‌ به‌دنیا آمد،‌ دوران کودکی و بالیدنش را در خانواده‌ای بافرهنگ‌ آغاز کرد.‌

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۷۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان