دانلود و خرید کتاب وزن کلمات پاسکال مرسیه ترجمه مهشید میرمعزی
تصویر جلد کتاب وزن کلمات

کتاب وزن کلمات

انتشارات:نشر افق
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب وزن کلمات

کتاب وزن کلمات نوشتهٔ پاسکال مرسیه و ترجمهٔ مهشید میرمعزی است. نشر افق این رمان سوئیسی را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «ادبیات امروز» است.

درباره کتاب وزن کلمات

پاسکال مرسیه، نویسندهٔ سوئیسی در کتاب وزن کلمات زندگی مردی میان‌سال را روایت کرده است. این مرد که «سیمون» نام دارد با یک اشتباه کوچک، خود را مقابل مرگ می‌بیند و فلسفه‌ٔ حیات و وجودِ انسان را به پرسش می‌کشد. نوی در رمان «وزن کلمات» خواننده را با شخصیت‌های مختلف آشنا می‌کند، هر کدام از این شخصیت‌ها شاید با بودن و از میان رفتن خود، سؤالی در ذهنِ خواننده برمی‌انگیزند؛ مفهوم حیات، تجربه‌ٔ مرگ، احساس تعلق، وفاداری، سوگواری، تنهایی بی‌انتهای بشر و در نهایت، مسئله‌ٔ اختیار و آزادی انتخاب. نویسنده در این رمان روایتی یک‌پارچه و خطی خلق کرده است که هیچ رخداد نفس‌گیر یا خارق‌العاده‌ای ندارد. نامه‌نگاری‌ها و گفت‌وگوهای درونی شخصیت‌ها این روایت را پیش می‌برد. داستان در ایتالیا و انگلیس می‌گذرد و نقشه‌ای از مدیترانه هست و اشاره‌هایی به ایران. مطالعهٔ رمان «وزن کلمات» مثل یک سفر از جهان بیرون به جهان درون است؛ گذر از عمیق‌ترین ترس‌ها و رویارویی با تنهایی و فقدان.

خواندن کتاب وزن کلمات را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های خارجی و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره پاسکال مرسیه

پاسکال مرسیه نویسنده و فیلسوف در سال ۱۹۴۴ با نام «پتر بیری» در سوئیس به دنیا آمد. امروزه او را در حوزه‌‌های ادبیات فلسفی و فلسفه‌ٔ ادبیات یکی از وزنه‌های ادبیات آلمانی‌زبان معاصر به حساب می‌آورند. پاسکال مرسیه گرچه گزیده‌گو و بی‌حاشیه است، رمان‌هایی خلق کرده که هر کدام، جهان مخصوص به خود دارند. «قطار شبانه‌ی لیسبون» و «وزن کلمات» از جمله آثار او هستند.

بخشی از کتاب وزن کلمات

«شان کریستی در روز اول سال نو تماس گرفت. لیلند از لحن مردد و صدای گرفته‌اش متوجه شد اتفاقی افتاده است. مری ان اشفورد چند قرص خواب خورده بوده. در لحظات آخر، به اورژانس زنگ زده و تا دیروز هم در بیمارستان بستری بوده. «این‌ها را آهسته می‌گفت، گویی به گناهش آگاه است. در آخر هم سؤال کرد تو کجا هستی. به‌خاطر لین، نمی‌توانم امروز پیش او بروم.»

لیلند با مترو تا توتنهم کورت رود رفت. جای عوض کردن خط، در خیابان آکسفورد از مترو پیاده شد و در مسیر ماربل آرچ حرکت کرد. آهسته راه می‌رفت. به زمان نیاز داشت. از زمانی که در خانهٔ وارن شان زندگی می‌کرد، با مری ان تماس نگرفته بود. حتی دربارهٔ تشخیص پزشکی و فروش انتشارات هم به او چیزی نگفته بود. لیلند تمام کتاب‌های او را ترجمه کرده بود. همین موضوع صمیمیتی را به وجود آورد که البته یک‌طرفه باقی ماند. زن با لیلند درددل می‌کرد و به سرنوشت او علاقه‌ای نداشت و به لیلند، در جایگاه معتمد و مدافعی در مقابل نقدها، نیاز داشت، ولی به‌ندرت پیش می‌آمد از او سؤالی شخصی بپرسد. وقتی هم چنین چیزی اتفاق می‌افتاد، قبل از اینکه لیلند بتواند درست‌وحسابی پاسخ دهد، باز مری ان موضوع صحبت را به خودش می‌کشاند. به نظر می‌رسید از تمام آن جریانات هیچ اطلاعی ندارد. لیلند هرگز چنین چیزی را تجربه نکرده بود. در هر ملاقات، باز گیج می‌شد و مدام تمرین می‌کرد رنجیده‌خاطر نشود. در ماربل آرچ در کافه‌ای نشست و موقعیت ارتباط مشترکشان را در ذهن مرور کرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۷۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

حجم

۵۷۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

قیمت:
۱۲۵,۰۰۰
۳۷,۵۰۰
۷۰%
تومان