دانلود و خرید کتاب احمق! ما مرده‌ایم رسول یونان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب احمق! ما مرده‌ایم اثر رسول یونان

کتاب احمق! ما مرده‌ایم

معرفی کتاب احمق! ما مرده‌ایم

«احمق! ما مرده‌ایم» مجموعه‌ای از داستانک‌های رسول یونان(-۱۳۴۸)، نویسنده ایرانی است. در یکی از داستانک‌های این کتاب به نام «نوبت» می‌خوانیم: ـ روز و شب نشسته داره می‌لمبونه! چیزی برای ما باقی نمی‌ذاره. اگه حرفی هم بهش بزنی دنیا رو به هم می‌ریزه. این‌طوری ادامه بده، ما از گشنگی می‌میریم! لاشخور جوان بعد از گفتن این جمله‌ها به چشم‌های لاشخور پیر زل زد. او حرف‌های لاشخور جوان را زیاد جدی نگرفت و درحالی‌که از روی شاخه می‌پرید، گفت: ـ بذار بخوره! چاق‌وچله شه! ما شیرهای زیادی را خورده‌ایم او را هم خواهیم خورد!

نظرات کاربران

رضا
۱۳۹۵/۱۱/۰۵

بالاخره نفهمیدبم خوبه یانه نظرها چقدر متفاوته!

Fateme
۱۳۹۹/۱۰/۱۷

این کتاب یکی از بهترین کتاب از نظر من هست . داستان های این کتاب بسیار مفهومی هستند و برای فراگرفتن منظور نویسنده باید بسیار تأمل کرد .

صالحین
۱۳۹۵/۱۱/۱۷

برای دوستانی که در مورد محتوای کتاب سوال دارن: کتاب شامل چند داستان کوتاهه که هر کدوم حدود یک پاراگرافه. محور داستانها هم جبری بودن امور، یاس و پوچی زندگی است.

کاربر 2474592
۱۳۹۹/۱۰/۲۳

کتاب خوبی بود از خوندنش لذت بردم توی سبک کوتاه نویسی و مضمون هر داستان نویسنده به بهترین شکل بیانشون کرده 👍👍

sonsky7
۱۴۰۲/۰۳/۰۲

قطعا خواندن این نوع سبک نوشتاری سلیقه ای است و طبع خاص خودش را می‌طلبد ممکن است برخی نپسندند اما بنده سبک رسول یونان را دوست داشتم و به من تلنگر زد. داستانک های پرعمق و شاعرانه و پر از تعلیق

- بیشتر
کاربر ۴۱۰۵۵۶۳
۱۴۰۲/۰۵/۲۰

از بین چندین داستانک تعدادی بودند که تامل برانگیز باشند اغلب در باب موضوعاتی مثل رنج و یاس و مرگ هستند روان و خوشخوان بود ارزش یکبار خوانده شدن دارد

سجاد شیری
۱۳۹۹/۰۸/۰۴

نوشتن حکمت های خلاصه در قالب داستانک های موجز، یا به معنای دیگر : نوشتن داستانک با مضامین پندآموز، مشکل ترین نوع نوشتن است. نویسنده به طور شگفت آوری، به بیان داستان هایی پرداخته که کمترین کلمات و در عین

- بیشتر
Asman Abi
۱۳۹۸/۱۱/۲۵

فقط فضای بیشتر داستانک ها یه کم سیاهه وگرنه برام خیلی جذاب بود و نثر ایشون بسیار عالیه

پگاه
۱۳۹۵/۱۱/۲۱

به نظرم کتاب خوبی بود هر چند گاهی تو ذوق آدم می زد ولی همین بود که به کتاب بها داده بود وبه همین خاطر مستحق 5 ستاره هست.

🍃رز رزاسه🍃
۱۳۹۵/۱۱/۱۵

افتضاح بود هیف نتم هزار پونصد نمی یرزید 😣 به ستاره زیاده

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۲۵)
باران آلبوم را ورق زد و به جوانی خود رسید. به درختی تکیه داده و ژست گرفته بود. پشت سرش در گوشه‌ا‌ی از آسمان، تکه ابری سیاه دیده می‌شد. ناگهان ابر شروع کرد به بزر‌گ‌شدن و لحظاتی بعد باران تمام صورت‌اش را خیس کرد... آلبوم را و زندگی‌اش را خیس کرد... آن روز، روز عجیبی بود. فقط در خانه‌ی پیرمرد باران باریده بود.
ROHAM
باران آلبوم را ورق زد و به جوانی خود رسید. به درختی تکیه داده و ژست گرفته بود. پشت سرش در گوشه‌ا‌ی از آسمان، تکه ابری سیاه دیده می‌شد. ناگهان ابر شروع کرد به بزر‌گ‌شدن و لحظاتی بعد باران تمام صورت‌اش را خیس کرد... آلبوم را و زندگی‌اش را خیس کرد... آن روز، روز عجیبی بود. فقط در خانه‌ی پیرمرد باران باریده بود.
علیرضا حساس
من نمی‌توانم باور‌کنم. فکر می‌کنم همه‌اش خواب می‌بینم. آخر چه‌طور ممکن است؟ مگر می‌شود از دیوارها عبور کرد، یا از آب گذشت و خیس نشد؟! ما تمام این کارها را کردیم، حتی از کوه پرت شدیم و خراشی بر نداشتیم. ـ احمق! ما مرده‌ایم.
Radicall
بد شانس در یک مزایده‌ی استثنایی برنده شده بود. خوش‌حال بود. ترجیح‌ داد سیگاری روشن‌کند و‌کمی قدم بزند. وقتی سیگارش را بر لب گذاشت، دستی جلو آمد و آن‌را روشن‌کرد. مرد تشکر‌کرد و به راه خود ادامه داد. کمی جلوتر، ماشینی که ترمزش بریده بود، در پیاده‌رو او را زیر‌گرفت. مرگ فندک‌اش را درون جیب‌اش گذاشت و سوت‌زنان از آن‌جا دور شد.
تو آدم خوبی هستی
اسم‌اش را گذاشته بودند تانیل، یعنی شناخته شو! اما وقتی بزرگ شد برای خودش ماسک خرید تا هیچ‌گاه شناسایی نشود. با این‌همه پدر و مادرش به آرزوی خود رسیدند. او در شهر معروف شد، اما نه با اسم تانیل. روزنامه‌ها و تلویزیون‌ها به او دزد ماسک‌دار لقب داده بودند.
Radicall
هیچ آن‌ها در یک روز برفی از هم جدا شدند. یکی به سمت شمال رفت دیگری به سمت جنوب. برف ردپای آن‌ها را پوشاند، طوری که انگار هرگز نبوده‌اند.
sonsky7
آخرین ترور پس از آن‌که آخرین ترورش را انجام داد، تصمیم‌گرفت بقیه‌ی عمرش را با شرافت زندگی‌کند، اما وقتی خواست ماسک‌اش را درآورد با مشکل روبه‌رو شد. ماسک برای همیشه به صورت‌اش چسبیده بود.
تو آدم خوبی هستی
آخرین ترور پس از آن‌که آخرین ترورش را انجام داد، تصمیم‌گرفت بقیه‌ی عمرش را با شرافت زندگی‌کند، اما وقتی خواست ماسک‌اش را درآورد با مشکل روبه‌رو شد. ماسک برای همیشه به صورت‌اش چسبیده بود.
Fateme
مرد دوست نداشت خانه را ترک کند، اما باید از آن‌جا می‌رفت. اهل خانه او را در جعبه‌ای چوبی‌گذاشتند و به دو مرد تنومند سپردند تا از آن‌جا دورش‌کنند. او می‌خواست فریاد بکشد و از بی‌مهری آن‌ها گلایه‌کند، اما نمی‌توانست. هرچه زور می‌زد صدای‌اش در نمی‌آمد. مرد مرده بود و نمی‌دانست.
zeynab
آخرین ترور پس از آن‌که آخرین ترورش را انجام داد، تصمیم‌گرفت بقیه‌ی عمرش را با شرافت زندگی‌کند، اما وقتی خواست ماسک‌اش را درآورد با مشکل روبه‌رو شد. ماسک برای همیشه به صورت‌اش چسبیده بود.
Fateme

حجم

۲۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱ صفحه

حجم

۲۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان