تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب نظریه ای درباره شغل های مزخرف
معرفی کتاب نظریه ای درباره شغل های مزخرف
کتاب نظریه ای درباره شغل های مزخرف با عنوان اصلی Bullshit Jobs: A Theory نوشتهٔ «دیوید گریبر» و ترجمهٔ «علیرضا شفیعینسب»، اثری پژوهشی و انتقادی در حوزهٔ انسانشناسی و جامعهشناسی کار است که توسط انتشارات ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. نویسنده با تکیه بر تجربهها و دادههای میدانی، به بررسی پدیدهٔ شغلهای بیمعنا و غیرضروری در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی معاصر پرداخته و تلاش کرده ریشهها و پیامدهای این نوع اشتغال را واکاوی کند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نظریه ای درباره شغل های مزخرف اثر دیوید گریبر
کتاب «نظریهای دربارهٔ شغلهای مزخرف» در دورهای نوشته شده که بحث دربارهٔ معنای کار و ارزش اجتماعی آن بهویژه در جوامع سرمایهداری پیشرفته، به یکی از دغدغههای جدی بدل شده است. «دیوید گریبر»، انسانشناس و نویسندهٔ مطرح با الهام از جستاری که در سال ۲۰۱۳ میلادی منتشر کرد و بازتاب گستردهای یافت، بهسراغ این پرسش رفته که چرا بسیاری از افراد شاغل شغل خود را بیفایده یا حتی مضر میدانند. او با جمعآوری روایتهای شخصی و تحلیل دادههای آماری نشان میدهد که درصد قابلتوجهی از نیروی کار در کشورهای توسعهیافته، شغلهایی دارند که خودشان هم به بیهودگی آن اذعان دارند. نویسنده در این کتاب علاوهبر ارائهٔ تعاریف و گونهشناسی شغلهای مزخرف، به بررسی ریشههای تاریخی و اقتصادی و سیاسی این پدیده پرداخته و پیامدهای روانی و اجتماعی آن را تحلیل کرده است. این کتاب با نگاهی انتقادی به ساختارهای مدیریتی و بوروکراتیک، تلاش میکند نشان دهد چگونه نظامهای اقتصادی مدرن بهجای کاهش ساعات کار و افزایش رفاه، به تولید انبوه شغلهای بیمعنا و اتلاف منابع انسانی دامن زدهاند. این اثر نهتنها بهخاطر ساختار آکادمیک یا رسمی، بلکه بهخاطر نقد بیرحمانه، دقیق و پرصلابتش به چگونگی ارزشگذاری مشاغل در دنیای مدرن، شهرت و مقبولیت جهانی یافته است.
خلاصه کتاب نظریه ای درباره شغل های مزخرف
کتاب حاضر با طرح این پرسش آغاز میشود که چرا با وجود پیشرفت فناوری و امکان کاهش ساعات کار، بسیاری از مردم همچنان در شغلهایی گرفتار هستند که خودشان آن را بیمعنا و غیرضروری میدانند. «دیوید گریبر» با تکیه بر روایتهای واقعی و پژوهشهای میدانی، پنج دستهٔ اصلی از شغلهای مزخرف را معرفی میکند؛ نوچهها (افرادی که فقط برای نمایش قدرت یا جلال مدیران استخدام میشوند)، اوباش (شغلهایی که تنها بهدلیل وجود رقبای مشابه معنا پیدا میکنند؛ مانند لابیگرها یا بازاریابهای تلفنی)، نوارچسبزنها (کسانی که صرفاً برای جبران نقصهای ساختاری یا ناکارآمدی سیستمها به کار گرفته میشوند)، تیکزنها (افرادی که فقط برای پرکردن فرمها و ایجاد ظاهر فعالیت استخدام شدهاند) و آقابالاسرها (مدیرانی که کارشان فقط نظارت یا ایجاد وظایف بیمعنا برای دیگران است). دیوید گریبر نشان میدهد که این شغلها نهتنها بهرهای به جامعه نمیرسانند، بلکه اغلب خود شاغلان را دچار احساس بیارزشی، افسردگی و بیگانگی میکنند. او با تحلیل ریشههای تاریخی و سیاسی این پدیده، استدلال میکند که ساختارهای اقتصادی و مدیریتی مدرن بهجای افزایش بهرهوری و رفاه، به بازتولید بوروکراسی و اتلاف منابع انسانی دامن زدهاند. کتاب حاضر در ادامه، به پیامدهای روانی و اجتماعی این وضعیت میپردازد و نشان میدهد که چگونه ارزشگذاری نادرست بر کار، به شکلگیری جامعهای منقسم و ناسالم منجر میشود.
چرا باید کتاب نظریه ای درباره شغل های مزخرف را خواند؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و انتقادی به یکی از مسائل کمتر مطرحشدهٔ دنیای معاصر میپردازد؛ اینکه چرا بسیاری از شاغلان، کار خود را بیمعنا و بیاثر میدانند و این وضعیت چه پیامدهایی برای فرد و جامعه دارد؟ مطالعهٔ این اثر، فرصتی برای بازاندیشی دربارهٔ ارزش کار، ساختارهای مدیریتی و بوروکراتیک و تأثیرات روانی و اجتماعی اشتغال بیمعنا فراهم میکند؛ همچنین این کتاب با روایتهای واقعی و مثالهای ملموس، تصویری عینی از تجربهٔ زیستهٔ کارمندان در سازمانهای مدرن ارائه میدهد و مخاطب را به پرسشگری دربارهٔ نظامهای اقتصادی و اجتماعی موجود دعوت میکند.
خواندن کتاب نظریه ای درباره شغل های مزخرف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به جامعهشناسی، انسانشناسی، اقتصاد و مطالعات سازمانی مناسب است؛ همچنین برای کسانی که دغدغهٔ معنای کار، نقد ساختارهای مدیریتی یا تجربهٔ بیهودگی شغلی دارند، میتواند راهگشا و الهامبخش باشد. مدیران، پژوهشگران حوزهٔ کار و دانشجویان علوم اجتماعی از خواندن این اثر بهره خواهند برد.
درباره دیوید گریبر
دیوید گریبر (David Graeber) انسانشناس و متفکر آنارشیست آمریکایی و یکی از چهرههای تأثیرگذار در حوزهٔ انسانشناسی اقتصادی و اجتماعی است. او با نام کامل «دیوید رالف گریبر» در سال ۱۹۶۱ به دنیا آمد و در سال ۲۰۲۰ درگذشت. بیش از هر چیز با کتاب مهم و پرفروش خود به نام «تاریخ پنجهزارسالهٔ بدهی» شناخته میشود. تمرکز پژوهشی او بر این بود که انسانها چگونه ارزشها، مفاهیم و افراد را معنا و اولویت میبخشند. این نویسنده سالها در دانشگاه ییل به تدریس پرداخت، اما پس از عدم تمدید قراردادش بهدلایل سیاسی، موجی از اعتراض آکادمیک با هزاران امضا در حمایت از او به راه افتاد؛ سپس به کالج گلداسمیت در لندن پیوست و تا سال ۲۰۱۳ در آنجا تدریس کرد. دیوید گریبر نهتنها در فضای دانشگاهی، بلکه در میدان سیاست خیابانی حضوری فعال داشت. او در اعتراضات جهانی همچون اجلاس کبک (۲۰۰۱) و مجمع جهانی اقتصاد در نیویورک (۲۰۰۲) شرکت کرد و یکی از چهرههای اصلی جنبش «اشغال وال استریت» بود. برخی شعار معروف «ما ۹۹درصد هستیم» را به او نسبت میدهند. او در کنار فعالیتهای دانشگاهی، آثاری همچون «نظریهای دربارهٔ شغلهای مزخرف»، «اتوپیای مقررات» و «پارههای انسانشناسی آنارشیستی» را نوشت؛ همچنین او عضو اتحادیهٔ کارگران صنعتی جهان بود و در حمایت از اعتراضات دانشجویی بریتانیا در سال ۲۰۱۰ میلادی نقش داشت. دیوید گریبر را یکی از بنیانگذاران جریان همگرایی ضدسرمایهداری دانستهاند.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
- گاردین (The Guardian) این کتاب را اثری جذاب و تأملبرانگیز توصیف کرد و نوشته «دیوید گریبر» با زبانی روشن و بیپرده ساختارهای شغلی معاصر را به چالش میکشد و شجاعانه میپرسد که چرا بسیاری از ما شغلهایی داریم که هیچ فایدهای ندارند.
- نیویورکر (New York Times) در نقدی اشاره کرد که کتاب حاضر همچون آیینهای صادق در برابر اقتصاد مدرن ایستاده است و نویسندهاش با طنزی گزنده و تحلیلی دقیق نشان میدهد چگونه سرمایهداریِ متأخر انسانها را به بردگان وظایف پوچ بدل کرده است. این نشریه کتاب حاضر را پرحرارت، پرمجادله و مهم دانسته و گفته این اثر نهتنها ساختارهای کاری بلکه اخلاق کاری مدرن را زیر سؤال میبرد.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
«سیمین فروهر» این کتاب را با عنوان «شغلهای چرندوپرند» ترجمه و انتشارات برج آن را در سال ۱۴۰۲ منتشر کرده است.
بخشی از کتاب نظریه ای درباره شغل های مزخرف
«این وضعیت زمانی عجیبتر به نظر میرسد که نگاهی به تبعات اجتماعی گستردهٔ این ازدیاد بیندازیم. اگر واقعاً نیمی از کارهایمان را بتوان حذف کرد، بیآنکه اثر قابلتوجهی بر ثمربخشی کلی داشته باشد، پس چرا کار باقیمانده را طوری تقسیم نمیکنند که همه روزی چهار ساعت کار کنند؟ یا چهار روز در هفته کار کنند و هر سال چهار ماه تعطیلات داشته باشند؟ یا ترتیب راحت دیگری از این قبیل؟ چرا ماشین کار جهانی را تعطیل نمیکنند؟ هیچ تأثیری هم اگر نداشته باشد، دستکم شاید بهترین کاری باشد که برای توقف گرمایش جهانی از دستمان برمیآید. صد سال پیش، خیلیها باور داشتند که پیشرفت پیوستهٔ فناوری و دستگاههای صرفهجویی در کارْ چنین چیزی را ممکن میسازند، و طنز ماجرا اینجاست که شاید حق با آنها بوده است. راحت میتوانیم میزان کار در هفته را به بیست یا حتی پانزده ساعت کاهش دهیم. اما، به دلایلی، ما مردم جامعه تصمیمی جمعی گرفتهایم که بهتر است میلیونها انسان سالهای عمرشان را با تظاهر به تایپکردن در صفحههای گسترده یا آمادهسازی نقشههای ذهنی برای جلسات روابط عمومی بگذرانند تا اینکه گرمکن بدوزند، با سگشان بازی کنند، گروه موسیقی گاراژی برپا کنند، دستورپختهای جدید امتحان کنند یا در کافه بنشینند و دربارهٔ سیاست بحث کنند و غیبت دوستانشان را کنند.»
حجم
۶۱۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۲ صفحه
حجم
۶۱۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۲ صفحه
نظرات کاربران
اگر وقت و حوصله زیادی دارین و کلا بیکار هستین و فقط قصد مطالعه دارین، میتونین ۱۰۰۰ صفحه کتاب مزخرف بخونین توی بدترین کتابها، بهترین کتابه
اگه دنیا به آخر رسیده و کتابی برای خواندن نمانده و شما هم بیکار هستید میتوانید این استنداپ کمدی رو بخونید
سلام خوندنش از خود کتاب مزخرف تره وقتی امکان تغییر در سبک زندگی و شرایط اداره دنیا فعلا وجود ندارد این کار بسیار اشتباهی است که کسی را از شغلی که مشغول به انجام آن است دلسرد کنیم
جالب هست ولی بیشتر به متن استنداپ کمدی میخوره تا یه کتاب مستند.
اتفاقا کتاب حقیقت محض مشاغل را بیان میکنه که چقدر برخی مشاغل هجو و سیاه هستند
کتاب ایدئولوژیک است و نویسنده سوگیری دارد. مسئله جالبی را بیان میکند اما در ادامه به شکل دلخواه آن را تفسیر کرده و نتیجه گیری میکند.
چه کتاب هیجانانگیزی بود. مدتها برام سؤال بود که چطور در مورد مسائل نهچندان مهم فرعی، تا این حد پژوهشهای روانشناختی ریزبینانه صورت گرفته اما در مورد کار، به عنوان یکی از مهمترین پدیدههای حیات انسان، عمومن به کلیشههایی در سطح
حیف وقت! کل محتوایی که این نویسنده میخواست عرضه کنه، به درد یه جستار ۱۰ صفحهای میخوره. باید به جستار ابتداییای که خودش نوشته بود اکتفا میکرد و کتاب رو نمینوشت. نه آمار و ارقام درستی، نه استدلال قویای! چرا باید
کتابیه که مفهوم جدیدی رو به صورت کاملا علمی و با استدلال مطرح میکنه و من شخصا از خوندنش دیدگاه جدیدی درمورد شغل ، نیاز به شغل، نیاز های انسان و... پیدا کردم و نمیشه گفت هیچی برای ارائه نداره
شاهکار ، هر کتابی از این نویسنده دیدید بخونید