دانلود و خرید کتاب بنفش مایل به لیمویی یاسمن خلیلی‌فرد
تصویر جلد کتاب بنفش مایل به لیمویی

کتاب بنفش مایل به لیمویی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بنفش مایل به لیمویی

کتاب بنفش مایل به لیمویی نوشتهٔ یاسمن خلیلی‌فرد است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است. داستان بنفش مایل به لیمویی در پاریس می‌گذرد. نادر، همسرش آیدا و پسرش پویا به مهمانیِ شیانه فرازمند می‌روند؛ یک بازیگر تئاتر ایرانی که سال‌هاست در پاریس زندگی و کار می‌کند.‌ در ادامه، خواننده متوجه می‌شود که نادر و شیانه گذشتهٔ مشترکی دارند. این گذشته فراتر از خاطره است و حتی پای دختری به نام درنا هم به میان می‌آید؛ دختر شیانه و نادر. اما درنا کجاست؟  این کتاب رمانی رئالیستی با مایه‌هایی روان‌شناسانه است.

درباره کتاب بنفش مایل به لیمویی

رمان بنفش مایل به لیمویی جدیدترین اثر یاسمن خلیلی‌ فرد روایتی است ملموس که با سه کارکتر اصلی موعظ، شیانه و نادر و چندین شخصیت فرعی اما تاثیرگذار از پاریس شروع می‌شود و با فلش‌بک‌هایی به گذشته، دانشکدهٔ هنر، تئاتر شهر و حال و هوای سینمای دههٔ شصت ادامه پیدا می‌کند و در پاریس به اتمام می‌رسد.

داستان این رمان در شهر پاریس می‌گذرد. نادر، همسرش آیدا و پسرش پویا میهمانان شیانه فرازمند هستند. شیانه بازیگر تئاتری است که سال‌هاست در پاریس زندگی و کار می‌کند.‌ روابط شخصیت‌های داستان زمانی جذاب می‌شود که پی به مناسبات‌هایشان می‌بریم: نادر و شیانه به دنبال درنا می‌گردند اما پیدایش نمی‌کنند؛ درنا دختر آن‌هاست، دختر آن‌ها از ازدواج نافرجامشان. بنفش مایل به لیمویی به روابط انسان‌ها در جامعۀ مدرن امروزی می‌پردازد، سه راوی دارد و پازل روایی داستان را هر سۀ این روایان به موازات هم تکمیل می‌کنند. بنفش مایل به لیمویی رمانی است رئالیستی که همچون دیگر آثار داستانی یاسمن خلیلی‌فرد مایه‌هایی روان‌شناسانه دارد. به گفتۀ نویسنده، این رمان ادای دینی است به هنرمندان عرصۀ نمایش و سینما و تئاتر.

کتاب بنفش مایل به لیمویی به لحاظ سوژه، موضوع، تم و فضای داستانی در ادامه‌ٔ دو رمان قبلی یاسمن خلیلی‌فرد یعنی «انگار خودم نیستم» و «یادت نرود که …» قرار دارد. «یادت نرود که ...» یک رمان اجتماعی و «انگار خودم نیستم» یک رمان روان‌شناسی است که به روابط بین آدم‌ها می‌پردازد.

خواندن کتاب بنفش مایل به لیمویی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بنفش مایل به لیمویی

«پا به خانهٔ تاریک موعظ که می‌گذارم گودو مثل همیشه آرام می‌آید طرفم. به موهای مرتبش دست می‌کشم. میوی کشداری می‌کند و لم می‌دهد کنار آشپزخانه. می‌خواهد حالی‌ام کند گرسنه است. می‌روم طرف اتاق موعظ. منِ دیوانهٔ بیکار. ساعت هفت صبح، اینجا در خانهٔ شمارهٔ ۹۸ خیابان سوفرِن چه کار می‌کنم؟ بیست ویک سال است کارم همین شده. بیدار کردن او در روزهایی که کار یا قرار مهمی دارد. اما امروز، یکشنبه، این وقت صبح یک لوازمِ دستشویی‌فروش چه کار مهمی می‌تواند داشته باشد؟

پرده نشیمن را کنار می‌زنم. هوا هنوز تاریک است و چراغ‌های رقصان ایفل روشن و خاموش می‌شوند. خوب می‌دانم که موعظ چقدر از گردش این نورهای مزاحم وسط خانه‌اش عذاب می‌کشد.

اتاقش مثل همه جای خانه تاریک است. این قرص‌های خواب چه با او کرده‌اند که نه صدای زنگ ساعت بیدارش می‌کند، نه آلارم گوشی و نه جست‌وخیزهای مکرر گودو؟

باید یادم باشد وقتی بیدارش کردم از او بپرسم مگر چه کار مهمی دارد جز رفتن به مغازه رقت‌انگیزش و نشستن پشت میز کار بدسلیقه‌ای که توالت‌فرنگی‌ها، روشویی‌ها، بیده‌ها و دوش‌های حمام احاطه‌اش کرده‌اند؟»

sbabayan
۱۴۰۳/۰۳/۲۹

مانند کتابهای پیشین نویسنده متن روان و خوبیداشت ولی تضادهایی در شخصیت پردازی برخی نقشها نظیر موعظ وجود داشت. موضوع مثلث عشقی هم تکراری است ولی با جزییات زندگی در فرانسه بهتر شده بود. به نظرم خیلی جاها توضیحات اضافی

- بیشتر
Hana
۱۴۰۲/۱۰/۲۱

داستان روایت زندگی چند شخصیت با محوریت شخصیت شیانه از زمان دانشجویی وی شروع تا زمانی که جوانی را پشت سر می گذارد یک زندگی پر فراز و نشیب از ایران تا پاریس. هر قسمت از داستان از زبان یکی

- بیشتر
الهام بانوو
۱۴۰۲/۰۶/۰۱

خیلی تعریف این کتابو شنیده بودم و خیلی تعریف نویسندشو،ولی.. موقع خوندن متوجه میشید که هیچ موضوع مهیجی واسه دنبال کردن وجود نداره مرتب داستانو از زبان این از زبان اون میشنوید،تکرار مکرراتی بدون جذابیت. بعد از دیدن پایان باز داستان هم دیگه

- بیشتر
لاوین
۱۴۰۲/۰۵/۱۶

بعد از مدت‌ها یه رمان ایرانی خوب خوندم. واقعا قلبمو لمس کرد. چقد خوب واقعیت‌های جامعه رو به تصویر کشید.آخراش باهاش اشک می‌ریختم از واقعیتی که انقدر قشنگ به تصویر کشیده شد. به همه‌ی جوونا توصیه میکنم بخونن. پر از درس

- بیشتر
کاربر ۳۵۶۸۱۲۸
۱۴۰۲/۰۶/۲۴

بسیار عالی

کاربر 4991865
۱۴۰۳/۰۸/۱۲

بسیار رمان بی محتوا و شخصیت ها دور از واقعیت و کلیشه ای بود که البته من به نوجوان هایی که کتاب های عاشقانه تلگرامی میخونن این کتاب رو قطعا پیشنهاد میکنم. محتوا و حجم هیچ تناسبی ندارد و رسما یک

- بیشتر
غم‌انگیز است. با کسی تنها شده‌ام که می‌شناسمش و به صدها دلیل نمی‌توانم با او حرف بزنم. چه کسی گفته زمان همه‌چیز را حل می‌کند؟ گاهی هم آدم‌ها را از یکدیگر دور می‌کند، بینشان فاصله می‌اندازد و نمک می‌شود بر زخم‌های کهنه.
Hana
گفت: «پشیمانم» گفتم: «می‌بخشم، اما فراموش نمی‌کنم.» فراموش نکردم. حالا اما خسته‌ام. دلم می‌خواهد همین‌جا در خیابان شانزلیزه روی پله یکی از همین مغازه‌های باکلاس بنشینم و گریه کنم، اما حتی بغض هم ندارم. مضطربم. همه‌چیز این زندگی در آستانه فروپاشی است؛ هم من می‌دانم و هم نادر می‌داند. فقط به روی خودمان نمی‌آوریم.
Hana
آدم‌هایی شیفته تاریخ‌اند که چیزهایی را در گذشته جا گذاشته‌اند.
نارسیس
پنهانکاری مثل دروغی است که بی‌سرانجام مانده باشد و من از چیزهای بی‌سرانجام به اضطراب می‌افتم.
نارسیس
دلم برای خودم می‌سوزد. از این دلبستگی‌های اشتباه حالم به هم می‌خورد. همه عمر به آدم‌های اشتباه چسبیدم. آن‌هایی را خواسته‌ام که من را نادیده گرفته‌اند و آن‌هایی را که من را دیده‌اند نخواسته‌ام. به قول بابا، آدم باید عزت‌نفس داشته باشد؛ چیزی که هیچ‌وقت نداشته‌امش! لااقل جلو آدم‌هایی که دلبسته‌شان بوده‌ام نداشته‌ام.
Hana
بعضی‌ها شاید خود درد نباشند اما مثل جای زخمی قدیمی‌اند که همیشه با تو می‌مانند و یادت می‌اندازند روزگاری بابتش درد بسیاری را تحمل کرده‌ای. آدم زمانی متوجه عمق دردش می‌شود که آن را پشت سر گذاشته باشد. آن وقت است که با دیدن جای آن زخم دردش را به یاد می‌آوری.
Hana
گریه‌ای که قرار نیست بعدش حالم بهتر شود. گریه‌ای از جنس یک خداحافظی طولانی.
Hana
زندگی آدم تا یک مقطعی خوب است اما خوشی‌ها ماندنی نیستند؛ درست وقتی انتظارش را نداری طوفانی از راه می‌رسد و همه‌چیز را ویران می‌کند.
Hana
هیچ‌چیز زندگی را نمی‌شود از قبل تعیین کرد. زندگی ریاضی نیست. همه‌چیز به آن شکلی که انتظارش را نداری اتفاق می‌افتد؛ اصلا زندگی همین است.
Hana
مگر چیزی نفرت‌انگیزتر از این داریم که بخواهی فریاد بزنی اما صدا در گلویت قفل شود؟
Hana
مگر خودم لذت بردن از زندگی را بلدم؟ مگر تا به حال چیزی عمیقاً خوشحالم کرده؟ مگر نه این‌که همیشه فقط ادای آدم‌های خوشحال را درآورده‌ام بی‌آن‌که شادی را واقعاً احساس کرده باشم؟
Hana
زخمی که با گذر زمان خوب نشود، رفته‌رفته عمیق‌تر می‌شود.
نارسیس
آدم‌ها هیچ دعوایی را با مطرح کردن مشکل اصلی‌شان شروع نمی‌کنند. آن‌ها دعوا را با بهانه‌ای واهی آغاز می‌کنند و به‌تدریج به اصلِ موضوع می‌رسند؛ به همان چیزی که مثل خوره روحشان را می‌خورد، همان چیزی که مدت‌ها انکارش کرده‌اند؛ آن‌قدر نادیده‌اش گرفته‌اند تا در نهایت مثل آتشفشان فوران کند.
Hana
با آن که قلباً آدم دیکتاتورمآبی نبودم، رفتارم از هرچه دیکتاتور بدتر بود. خیال می‌کردم موظفم به هر قیمتی آدم‌ها را نجات بدهم، حتی اگر خودشان نمی‌خواستند.
Hana
همه مشکل از سقف است، سقف لعنتی! آدم‌ها قبل از این‌که بروند زیر یک سقف با هم خوش‌اند. تا وقتی زیر یک سقف هستند نمی‌توانند همدیگر را تحمل کنند. بعد که سقف کنار می‌رود بدون این‌که کسی یادشان بدهد دوباره با هم مهربان می‌شوند. عیب و ایرادهای همدیگر را یادشان می‌رود. برای هم محترم می‌شوند.
Hana
این‌همه خشم از کجا می‌آید؟ خشم مشترکی که حالا هر دو احساسش می‌کنیم و دیگر هیچ‌کدام اصراری بر پنهان کردنش نداریم.
Hana
درست در روزهای بی‌حسی مطلق و کرختی نامطبوع آمد وسط زندگی‌ام و من را با همان بی‌حسی و کرختی و بی‌خیالی و بوی سیگار و ریش اصلاح‌نشده و قلب خالی از عشق پذیرفت.
Hana
این قانون معیوب زندگی است؛ همه‌چیزش جابه‌جاست. همه‌چیز خیلی دیر آن‌طوری می‌شود که باید باشد.
Hana

حجم

۳۲۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۵۱ صفحه

حجم

۳۲۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۵۱ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
۴۷,۴۰۰
۴۰%
تومان