کتاب قرآن کریم و جریان های فکری جهان
معرفی کتاب قرآن کریم و جریان های فکری جهان
کتاب قرآن کریم و جریان های فکری جهان نوشتهٔ فاروق صفی زاده و ویراستهٔ معصومه امیرخانی است و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب قرآن کریم و جریان های فکری جهان
امر شناخت و معرفت هم نزد فلاسفه، عرفا و اندیشمندان جایگاه ویژهای دارد و هر یک به تناسب دیدگاه و منظر ورود خویش به این بحث، نظرات عمیق و گستردهای در این باب داشته و دارند و هم نزد عامه مردم دارای ارزش و اعتبار، حداقل در حد زبان و گفتار است.
انسان برای گرایش یا دوری از چیزی، درباره آن چیز علم و آگاهی داشته باشد. اکنون این سؤال مطرح میشود که آیا امکان شناخت وجود دارد یا نه؟! سوفسطاییها معتقدند که امکان شناخت وجود ندارد! در مقابل آنها فلاسفه معتقدند که شناخت امکان دارد. فیلسوف کسی است که بر اساس عقل محض و استدلال و برهان به شناخت میپردازد و به همین جهت دلایل فلاسفه برای انسان حقیقتجو قابل قبول و منطقی است. اگر از نظر سفسطهگرایان که با عقل و منطق و فطرت انسان جور در نمیآید، با کرامت و بزرگواری عبور کنیم فرقان آیه ۷۲. مشاهده میکنیم که امکان شناخت برای بشر وجود دارد. بزرگترین دلیل این امکان هم، تمدن فعلی بشر، ماحصل علوم تجربی، دیدگاههای منطقی و قوانین فیزیک، شیمی، طب، صنعتی و… است.
اگر امکان شناخت وجود نداشت، هیچ قانونی شناخته نمیشد! سعدی درباره امکان شناخت گفته است: برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار شناخت و معرفت و علم و آگاهی، بهترین و لازمترین مقدمه برای اثبات یا انکار چیزی و اقبال یا ادبار به آن است. اندیشمندان و خردمندان، شناخت را مبنای: اندیشه، گفتار و کردار خویش قرار میدهند و برعکس افراد جاهل، سطحینگر و گرفتار هوای نفس، ظن و گمان و هوای نفس را مبنای اندیشه، گفتار و اعمال خود قرار میدهند. به عبارت دیگر، پایه همه فعل و انفعالات، حرکتها و موفقیتهای انسان دانا، شناخت دقیق اوست. خداوند متعال در آیه ۱۵۷. نساء تفاوت گفتار براساس علم و سخن بر مبنای گمان را اینطور بیان فرمودهاند: آنها علم به آن ندارند و فقط از گمان پیروی میکنند… در آیه ۳۷. رعد هم فرمودهاند: اگر از هوسهای آنها بعد از آنکه علم و آگاهی برایت آمده پیروی کنی، هیچکس در برابر خدا از تو حمایت نخواهد کرد…
در این آیات و آیات متعدد دیگر، علم در برابر گمان، هوس و تصورات غلط آمده است. در واقعه سجده آدم بر فرشتگان، نکته مهمی که باعث شد فرشتگان به مقام آدم علیهالسلام کرنش کنند و اقناع شوند که مقام آدم از آنها برتر است علم و شناخت آدم بود این جریان در آیه ۳۳. بقره چنین آمده است: خداوند به فرشتگان فرمود: اگر راست میگویید نامهای این چیزها را برای من بگویید! فرشتگان گفتند: پاک خدایا! ما را دانشی نیست جزء آنچه تو به ما آموختهای. تویی دانای حکیم آنگاه خداوند فرمود: ای آدم! آنها را از نامها و حقیقتها آگاهی ده. پس چون آدم فرشتگان را آگاه کرد، خداوند فرمود: آیا به شما نگفتم که من نهان آسمانها و زمین را میدانم.
در آیه دوم سوره جمعه نیز خداوند سبحان هدف از ارسال پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم را نجات مردم از گمراهی و پاک و پاکیزهسازی آنها به وسیله کتاب و حکمت اعلام فرموده است. در آیه ۲ رعد هم انسان با معرفت و شناخت، بینا و نورانی و انسان گمراه و بیمعرفت و فاقد شناخت، کوردل و تاریک معرفی شدهاند: به مردم بگو: آیا کوردل و بینا با هم برابرند؟! یا آیا تاریکی و روشنایی مساویاند؟ در آیات متعدد دیگر قرآن مجید هم این معنی آورده شده است: علق ۵ ۱، زمر ۹، انعام ۵، فاطر ۱۹، رعد ۱۹، احزاب ۳۴، بقره ۲۶۹، رعد ۱۶. معرفت و شناخت آنقدر مهم است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم آن را حیات اسلام و ستون ایمان نامیده است و نیز فرمودهاند: نیکی دنیا و آخرت با دانش همراه است و بدی دنیا و آخرت با جهالت همراه است.
کتاب قرآن کریم و جریان های فکری جهان نقدی علمی است بر عرفانهای کاذب در جهان.
خواندن کتاب قرآن کریم و جریان های فکری جهان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران قرآن پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قرآن کریم و جریان های فکری جهان
«معیارهای عرفان صادق باید مشخص شود. دین بدون عرفان معنا ندارد و عرفان باطن دین است و این ادیان ساخته دست بشر هستند که با جنبه الحادی خود فارغ از عرفانند. شبهه در بودن یا نبود عرفان و همچنین سرمنشأهای عرفان اسلامی از مستشرقین وارد ادبیات علمی دینی شد.
گروهی از مستشرقین، عرفان را حاصل اندیشههای یونانی، برخی برگرفته از مسیحیت و برخی از بوداییان میدانند، اما واقعیت این است که ریشه عرفان اسلامی در قرآن است.
دین دو وجه دارد، یکی وجه یلیالحقی است یعنی روی در حق داشتن و یکی هم وجه یلیالخلقی یعنی روی در خلق داشتن.
عرفانهای کاذب جنبه یلیالحقی ندارند ولی عرفان اصیل از جنبه یلیالحقی حق حاصل میشود و جنبه ولایت دارد. دین بدون ولایت معنا ندارد. خداوند هیچ ولیای را جاهل قرار نداده است چراکه علم ژی علم لدنی است.
ولایت از ریشه ولی است. ولایت به معنای قرب است یعنی این که بین دو چیز آن چنان نزدیکیای باشد که هیچ حائل و واسطی مابین آن دو نباشد. تقربی که «ولی» دارد حاصل نزدیکی به خدا، معرفت حاصل از ولایت حقه الهیه و جنبه یلیالحقی اوست. اینجا معلوم میشود که خداوند هیچ دوستی از دوستان خود را جاهل قرار نداده است.
عرفان را از راه قرب نوافل نیز میتوان تعریف کرد؛ در شریعت فرایض تکلیف هستند، ولی بر پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم همه چیز چه فرائض و چه نوافل واجب است.
ایشان فرض و غیرفرض نداشتند و به همه اعمال میرسیدند؛ ولی نیز، باید به همین ترتیب باشد و در این حالت به قرب نوافل میرسد. در روایت آمده که عبد با قرب نوافل به درجهای میرسد که محبوب خدا میشود و خدا هم او را دوست دارد و در این حال خدا چشم و گوش و زبان و دست و پای بنده میشود.
وقتی قرب نوافل حاصل شد وجود الهی بنده آشکار میشود. ما همه دارای وجود الهی هستیم، اما برخی نسبتبه آن به فراموشی رسیدهایم و قرب ما مبدل به بعد دوری شده است و حال باید این بعد را با انجام فرایض و نوافل به قرب بدل کنیم.»
حجم
۴۶۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۰۴ صفحه
حجم
۴۶۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۰۴ صفحه