دانلود و خرید کتاب نمی دونم دارم چه کار می کنم، ولی به درک! ران لیم ترجمه نهال سهیلی فر
تصویر جلد کتاب نمی دونم دارم چه کار می کنم، ولی به درک!

کتاب نمی دونم دارم چه کار می کنم، ولی به درک!

نویسنده:ران لیم
انتشارات:داهی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۶۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نمی دونم دارم چه کار می کنم، ولی به درک!

کتاب نمی دونم دارم چه کار می کنم، ولی به درک! نوشتهٔ ران لیم و ترجمهٔ نهال سهیلی‌فر است و انتشارات مجید آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب نمی دونم دارم چه کار می کنم، ولی به درک!

ران لیم جریان نوشتن کتاب نمی دونم دارم چه کار می کنم، ولی به درک! را این‌گونه تعریف می‌کند: «دلم می‌خواد این کتاب چیزی باشه که آدم‌ها ازش برای پیشرفت‌های کوچیک استفاده می‌کنن. وقتی کم‌سن هستیم توی ذهن‌مون تصویری داریم از اینکه زندگی‌مون چطور می‌تونه باشه. ولی همین‌طور که بزرگ‌تر می‌شیم معیارهای جامعه ذوق رؤیاهامون رو کور می‌کنن. حالا دیگه اطمینانی به تصویری که قبلاً ازش مطمئن بودی، نداری و با گذشت زمان بیشتر و بیشتر به خودت شک می‌کنی و دیگه مطمئن نیستی که اصلاً باید به اون پیشرفت‌ها برسی یا نه. فکر می‌کنی امیدی هست، ولی دیگه اون‌قدرهام مطمئن نیستی. می‌خوام این کتاب به بقیه کمک کنه تا باور کنن «تصویری» که دارن؛ واقع‌گرایانه است، خیال نیست. وجود داره. ولی این وجود داشتنش به این معنا نیست که آدم هروقت اراده کنه بهش می‌رسه. معنی‌ش فقط اینه که وجود داره. و آدم می‌تونه تصمیم بگیره با امیدی که داره چه‌کار کنه. می‌خوام این کتاب به آدم‌ها قوت قلب بده که اشکالی نداره که ندونن چه‌کار دارن می‌کنن. لازم نیست بدونی داری چه‌کار می‌کنی. هیچ‌کس نمی‌دونه داره چه‌کار می‌کنه. یه کاری انجام دادنه که مهمه، نه دونستن. دلم می‌خواد این کتاب به آدم‌ها یه کوچولو جرئتی که برای برداشتن قدم بعدی لازم دارن رو بده. دلم می‌خواد این کتاب حامی کسایی باشه که احساس می‌کنن هیچ حامی‌ای ندارن. دلم می‌خواد این کتاب مدرک مستدلی باشه بر اینکه لازم نیست برای انجام دادن کاری بدونی داری چه‌کار می‌کنی، مثه خود من که دارم این کتاب رو می‌نویسم.»

خواندن کتاب نمی دونم دارم چه کار می کنم، ولی به درک! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران کتاب‌های موفقیت و خودیاری پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نمی دونم دارم چه کار می کنم، ولی به درک!

«تغییری ایجاد کن.

و همیشه می‌تونی به چیزی که پشت سرت گذاشتی برگردی.

به‌احتمال‌زیاد، وقتی جهشی به سمت جلو داشته باشی دیگه دلت نمی‌خواد برگردی عقب. ولی با این حال، بیشتر انرژیت رو صرف این می‌کنی که ببینی باید خطر بکنی یا نه.

انسان‌ها این‌جوری‌ان، ما خوب می‌تونیم به جلو حرکت کنیم. توی هر شرایطی که قرار بگیریم به طور غریزی سعی می‌کنیم به جلو حرکت کنیم.

وقتی خودت رو توی محیطی که پتانسیل فوق‌العاده‌ای برای رشد داره قرار می‌دی، به طور غریزی راهی برای رسیدن به اون بالاها پیدا می‌کنی.

ولی اگه خودت رو توی محیطی گیر بندازی که دیگه رشدت توی اون تموم شده، اون‌وقت چندان کاری نیست که بخوای انجام بدی.

اگه با خودت کلنجار می‌ری که ببینی باید تغییری ایجاد کنی یا نه، جواب بله است. تو همیشه می‌تونی به چیزی که پشت سرت گذاشتی برگردی.

***

یه نوعی از خستگی هست

که با خواب برطرف نمی‌شه

از درد روح می‌یاد

که سخت آرزو داره یکی دیگه باشه

خسته شده از اهمیت دادن

به تمام چیزهایی که

برات اهمیتی ندارن.

یه نوع خستگی هست

که نمی‌تونی برطرفش کنی

به‌خورد روحت رفته

و همین‌طور که تو داری

به انجام کارهایی ادامه می‌دی

که فایده‌ای برای روحت ندارن

روحت داره فرسوده و

فرسوده‌تر می‌شه.

***

باید روزهای بد رو کنار بذاری. روزهایی که روی تخت می‌شینی و آرزو می‌کنی کاش یه جای دیگه بودی، ولی جای دیگه‌ای نیست که دلت بخواد باشی. روزهایی که خلاقیتت می‌خشکه. روزهایی که سعی می‌کنی برنامه بچینی ولی همه‌شون کنسل می‌شن. روزهایی که بقیه دردسترس نیستن و اوضاع بر وفق مرادت پیش نمی‌ره. باید این روزهای بد رو کنار بذاری. روزهای بد میان و می‌رن. مثه بُر زدن ورق می‌مونه. باید بدها رو بذاری کنار تا جا باز بشه و بتونی دوباره خوب‌ها رو سمت خودت بکشونی.»

fateme
۱۴۰۲/۰۲/۳۱

خوندن این کتاب پر از حس خوبه این که میفهمی. واقعا نمیدونی داری چیکار میکنی ولی بهتره خودت با روش خودت پیش بری چون بقیه ام نمیدونن و ادعا دارن که میدونن

کاربر ۳۷۱۴۶۸۹
۱۴۰۲/۰۲/۳۱

این کتاب فوق العادست مثل یه دوسته که آدمو درک می‌کنه و میفهمی که فقط خودت نیستی که این احساسا رو داری و برای ادامه دادن انگیزه میده

کاربر 3171921
۱۴۰۲/۰۲/۲۲

بی محتواترین کتاب ممکن

کاربر ۵۳۰۷۲۶۶
۱۴۰۲/۰۳/۰۶

این کتاب بیشتر شبیه انگیزه دادن یه دوسته و خیلی چیز به درد بخوری توش نیستش .نویسنده صرفا اومده مثبت اندیشیشو خالی کرده توی کتاب و فقط میگه بلند شو و شروع کن همین .

امید اسفندیاری
۱۴۰۲/۰۳/۲۶

کتاب کم حجم و پر محتوایی بود مثل نصیحت یک دوست خودمونی که خیلی قبولش داریم البته اشتباهاتی در تایپ کتاب وجود داره ولی منظور کتاب رو میرسونه و در کل میگه هیچ چیز درست و غلط مطلقی وجود نداره

- بیشتر
کاربر ۳۳۷۳۴۹۵
۱۴۰۲/۰۵/۲۸

اگه فکر می‌کنی تو زندگی گیر کردی و خودتو گم کردی و نمیدونی چیکار باید بکنی این کتاب برای تو مناسبه. از خوندن هر صفحه ش غرق در لذت و آرامش شدم انگار اصلا برای من نوشته شده مطمئنم توم نظر منو

- بیشتر
مسعود
۱۴۰۲/۰۴/۰۶

نمیدونی چی باید بخونی ؟ خوب به درک !!! به درد من نخورد ، ولی به درک . . .

خیر کثیر
۱۴۰۲/۰۴/۰۱

بیشتر شبیه این می‌مونه که نویسنده خودش یه نوجونه که از فانتزی هاش نوشته و افکاری که توی سرشه، توصیه‌های کلی و سطحیِ ناپخته‌ی زیادی داشت و برخی غیر قابل عملی شدن، زیادی بلند پروازانه و جاه طلبانه در کل

- بیشتر
خاطره
۱۴۰۲/۰۶/۱۵

کتاب جالبی بود

مطهره سادات
۱۴۰۲/۰۴/۰۳

هر کسی بر اساس معیارهای عقیده ای خودش همزاد پنداری میکنه با متن ها و نوشته ها اما گاهی جایی حرف هاش درست نیست. و این جالب نبود. البته انتظاری هم نمیشه داشت. خواننده باید عاقل باشه اما به طور کلی قشنگه. اگه بخوام خودم

- بیشتر
یه نوع خستگی هست که نمی‌تونی برطرفش کنی به‌خورد روحت رفته و همین‌طور که تو داری به انجام کارهایی ادامه می‌دی که فایده‌ای برای روحت ندارن روحت داره فرسوده و فرسوده‌تر می‌شه.
Mahshad
وقتی به هیچ جات نیست که بقیه چه فکری می‌کنن اصلاً یه درخشش خاصی داری.
خاطره
منتظر می‌مونی که بقیه راه رو بهت نشون بدن بعد هم تعجب می‌کنی که چرا به جایی رسیدی که بهش تعلق نداری.
فسفری
وقتی به خودت می‌گی که یه شانس دیگه بدی درحالی‌که می‌دونی وقت رها کردن رسیده خودت دل خودت رو می‌شکنی.
Somy
بهتره گم شده باشی تا جایی باشی که دلت نمی‌خواد باشی.
me
اون چیزی که فکر می‌کردی هیچ‌وقت از پسش برنمی‌یای ولی براومدی رو یادته؟ آره. بازم می‌تونی از این کارها بکنی.
خورشید
خودت رو ناامید می‌کنی وقتی از یه دست می‌دی و منتظر می‌مونی از یه دست دیگه پس بگیری
fateme
همیشه تصمیم‌هایی که نگرفتی هستن که برمی‌گردن خِرِت رو می‌گیرن.
me
اگه اینقدر نمی‌ترسیدی، چه کاری بود که انجام می‌دادی؟
fateme
اون صدایی که توی سرت می‌گه شاید بهتره درموردش تجدیدنظر کنی. ولی تو تا الان بارها از زوایای مختلف بررسیش کردی. می‌خوای منتظر بمونی تا کامل ازش مطمئن بشی. اما در اعماق وجودت، می‌دونی همچین موقعی قرار نیست برسه. به‌نظر من آخرسر، همه‌چیز به این سؤال برمی‌گرده: «واقعاً چقدر می‌خوایش؟» به‌نظرم جواب این سؤال همه‌چیز رو زمین تا آسمون عوض می‌کنه.
Somy
قهوهٔ بیشتری بنوش غروب خورشید رو بیشتر تماشا کن چیزهای بیشتری خلق کن و سعی کن یه‌کم بیشتر خرابکاری کنی.
Somy
منتظر موندن باعث می‌شه هیچ تغییری اتفاق نیفته.
کاربر ۷۰۸۸۹۴۳
نمی‌تونی دلبستهٔ اون لحظه‌ها شی. ولی همیشه می‌تونی خاطره‌های بیشتری بسازی.
Somy
جالب نیست که ما همیشه حسرت کارهایی رو می‌خوریم که انجام ندادیم نه حسرت کارهایی که انجام دادیم؟
خورشید
می‌دونی. ولی یه‌جوری رفتار می‌کنی انگار که نمی‌دونی. دلت یه چیزی رو می‌خواد. ولی خودت رو ازش منصرف می‌کنی. می‌گی تموم شده. ولی هنوز بهش چسبیدی. رؤیای یه کاری رو داری. اما یه کار دیگه انجام می‌دی. و با تمام این‌ها بازم برات سؤاله که چرا به اون جایی که مدنظرت هست نمی‌رسی.
غزل
راحت‌ترین کار اینه که کلاً هیچ کاری انجام ندی و به خاطر همینه که بیشتر مردم به جایی نمی‌رسن.
خورشید
دلتنگ جایی هستی که حتی مطمئن نیستی وجود داره.
Bahar
منتظر یه زمان عالی هستی، که همه‌چیز قشنگ بیفته روی روال. ولی زمان عالی وجود نداره. و اون «عالی» ای که منتظرش هستی ممکنه اون‌قدرها هم که فکرکردی عالی نباشه.
خاطره
بهم نگو چه‌کار کنم من به جواب‌های تو احتیاجی ندارم اون‌ها جواب‌های من نیستن بذار خودم جواب‌هام رو پیدا کنم.
خورشید
همیشه تصمیم‌هایی که نگرفتی هستن که برمی‌گردن خِرِت رو می‌گیرن.
خورشید

حجم

۷۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۷۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان