کتاب جک ریچر (کتاب ششم؛ سوء قصد)
معرفی کتاب جک ریچر (کتاب ششم؛ سوء قصد)
کتاب سوء قصد نوشتهٔ لی چایلد و ترجمهٔ محمد عباس آبادی است و کتابسرای تندیس آن را منتشر کرده است. این کتاب ششمین جلد از مجموعهٔ جک ریچر به قلم لی چایلد است.
درباره مجموعه کتابهای جک ریچر
لی چایلد تا به حال ۲۶ عنوان کتاب از سری داستانهای جک ریچر نوشته است. قتلگاه، تا پای مرگ، قلاب، آخرین مهمان، اکو در آتش، سوءقصد، وسوسه انتقام، دشمن، یک شلیک، راه سخت، بدشانسی و دردسر، غریبهای در شهر، دوازده نشانه، ۶۱ ساعت، لانه زنبور، رابطه و تحت تعقیب عناوین برخی از این کتابها هستند که در قالب مجموعه چاپ شدهاند.
جک ریچر تکاوری تنها، خطرناک و خستگیناپذیر است که قبلا در ارتش خدمت میکرد. رمانهای این مجموعه به ماجراجوییهای هیجانانگیز این شخصیت در آمریکا و کشورهای دیگر میپردازد.
درباره کتاب سوء قصد
قسمت ششم مجموعه کتابهای جک ریچر در سال ۲۰۰۲ منتشر شد. داستان سوء قصد از این قرار است: زن جوانی که بهتازگی به سمت فرماندهی سرویس امنیتی معاون رئیسجمهور، منصوب شده، از جک ریچر میخواهد، نفوذپذیری تیم امنیتی را مورد آزمایش قرار دهد. پس از گذشت چند روز ریچر به کمک یکی از همکاران سابقش نقاط ضعفی از آنها مییابد که باعث نگرانیشان میشود. ماجرای نامههای تهدیدآمیزی را که اخیرا روی میز معاون رئیسجمهور قرار میگیرد، با او در میان میگذارند و تقاضای همکاری و مشاوره میکنند. ریچر با قبول پیشنهاد آنها به جنگ قاتلین بالفطرهای میرود که برای ترور معاون رئیسجمهور از ارتکاب هیچ جنایتی فروگذار نمیکنند.
جک ریچر در این جلد کاخ سفید را هدف گرفته است.
خواندن کتاب سوء قصد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای ماجراجویانه و اکشن پیشنهاد میکنیم.
درباره لی چایلد
جیم گرانت، با نام مستعار لی چایلد، نویسندهای بریتانیایی است که در سال ۱۹۵۴ در کاونتری به دنیا آمد و پس از سالها زندگی در بیرمنگام، به تحصیل در رشتهٔ حقوق در شفیلد پرداخت و پس از آن، هجده سال در تلویزیون منچستر کار کرد تا اینکه در ۴۰ سالگی، به علت تعدیل نیرو از کار اخراج شد. او از این فرصت به دست آمده استفاده کرد و از آنجا که همیشه به خواندن آثار ادبی علاقهمند بود، مقداری مداد و کاغذ خرید و پس از چندی، اولین رمان از مجموعه داستانهای جک ریچر را با نام قتلگاه منتشر کرد. قتلگاه، علاوه بر دریافت جایزهٔ آنتونی برای بهترین رمان اول، با استقبال کمنظیر مخاطبان ادبیات جنایی مواجه شد و بدین ترتیب، قسمتهای بعدی این مجموعه نیز یکی پس از دیگری به بازار نشر آمد و هر کدام، موفقیتی بیش از پیش برای لی چایلد به ارمغان آوردند.
در سال ۲۰۱۲ فیلمی با بازی تام کروز بر اساس کتاب نهم این مجموعه ساخته شد. او پس از توفیق رمان اولش در ایالات متحده، در سال ۱۹۹۸ به این کشور مهاجرت کرد و در سال ۲۰۰۹ به عنوان رئیس انجمن جنایینویسان آمریکا انتخاب شد. لی چایلد، اکنون با نوشتن چندین رمان جنایی و دریافت چندین جایزهٔ ادبی در این حوزه، جزء مجبوبترین نویسندگان ژانر جنایی در میان منتقدین و مخاطبان به حساب میآید.
بخشی از کتاب سوء قصد
«در مورد او در ماه ژوئیه شنیدند و تمام ماه اوت از دستش عصبانی باقی ماندند. سعی کردند در سپتامبر او را بکشند. هنوز خیلی زود بود. آمادگیاش را نداشتند. تلاششان با شکست مواجه شده بود. میتوانست برایشان فاجعه به بار بیاورد، ولی در واقع شبیه یک معجزه بود. چون هیچکس متوجه نشد.
برای گذشتن از حراست شیوهٔ معمول را به کار بردند و فاصلهٔ سی متر با جایی که او در حال صحبت بود را تعیین کردند. از صداخفهکن استفاده کردند و تیرشان به فاصلهٔ دو سانتیمتر خطا رفت. احتمالاً گلوله از بالای سرش رد شده بود. شاید حتی از میان موهایش، چون بلافاصله به موهایش دست کشید، انگار که باد آنها را به هم زده باشد. بعد از آن، چندین و چند بار این صحنه را در تلویزیون دیدند. دستش را بالا برد و به موهایش دست کشید. هیچ کار دیگری نکرد. بدون اینکه متوجه چیزی شود به سخنرانیاش ادامه داد، چون گلولهای که با صداخفهکن شلیک میشود آنقدر سریع است که نمیتوان آن را دید و آنقدر صدایش آهسته است که شنیده نمیشود. پس خطا رفت و به مسیرش ادامه داد. به هیچکدام از افرادی که پشت سرش ایستاده بودند اصابت نکرد. نه به مانعی خورد نه به ساختمانی. دقیق و مستقیم به مسیرش ادامه داد تا اینکه نیرویش تحلیل رفت و در فاصلهای دور، در جایی که چیزی جز چمنزارِ خالی وجود نداشت جاذبه آن را به سمت زمین کشید. هیچ واکنشی نشان داده نشد. هیچکس متوجه نشد. انگار گلوله اصلاً شلیک نشده بود. دیگر شلیک نکردند. خیلی یکه خورده بودند.
پس با شکست مواجه شدند، ولی برایشان معجزه و درس عبرتی بود. ماه اکتبر را با رفتار حرفهای سپری کردند؛ دوباره از نو شروع کردند، به خود مسلط شدند، فکر کردند، آموختند. خودشان را برای دومین تلاش آماده کردند. این بار تلاششان بهتر میبود؛ با دقت برنامهریزی میشد و به درستی و بر پایهٔ فوت و فن و ریزهکاری و مهارت اجرا میشد. به علاوه ترسشان باعث بهبود کارشان میشد: تلاشی ارزشمند، تلاشی مبتکرانه و مهمتر از همه، تلاشی که با شکست مواجه نمیشد.»
حجم
۴۳۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۴۰ صفحه
حجم
۴۳۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۴۰ صفحه