کتاب نگاهی به ایران
معرفی کتاب نگاهی به ایران
کتاب نگاهی به ایران نوشتهٔ دورتی دو وارزی (بارونس درمال) و ترجمهٔ شهلا طهماسبی است. گروه انتشاراتی ققنوس این ناداستان را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «ایران قاجار در نگاه اروپاییان» و کتابی حاوی خاطرات همسر یک دیپلمات است.
درباره کتاب نگاهی به ایران
کتاب نگاهی به ایران (Peeps into Persia) حاوی ناداستان است. این کتاب خاطرات همسر یک دیپلمات در ایرانِ زمان قاجار است. دوروتی دو وارزی ایران را در سه دورهٔ بحرانی در تاریخ این کشور در دوره قاجار یعنی دورهٔ مظفرالدینشاه قاجار پیش از مشروطیت، دورهٔ محمدعلیشاه در هنگام نبرد بین مشروطهخواهان و استبدادطلبان و دورهٔ احمدشاه اندکی پیش از جنگ جهانی اول و کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ هجری شمسی دیده بود و مشاهدات، اطلاعات و تجربههای خود را از این کشور، که در خاطرات خود به آن بسیار علاقه نشان داده، بهاختصار ثبت کرده است. این کتاب حدود یک قرن از نظرها دور مانده بود تا این که در سال ۲۰۰۸ در انگلستان به اهمیت و ارزش تاریخی آن پی بردند و تجدید چاپش کردند.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب نگاهی به ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستانهای تاریخی و علاقهمندان به قالب خاطرات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نگاهی به ایران
«متأسفانه جایی برای گذراندن تعطیلات آخر هفته وجود ندارد و همهجا به قدری دور از دسترس است که یک سفر چندروزه جز برای مردهای مجرد ناممکن است. البته آنها میتوانند با یک خدمتکار و مقداری غذا برای شکار یکروزه به کوهستان هم بروند، اما ما زنها، که شوهر و بچه هم داریم، ناچاریم همه وقتمان را در تهران بگذرانیم و فقط تابستان با همه اعضای خانواده به ییلاق برویم. یک بار میخواستم چند روز از شهر بیرون بروم، حالم خوب نبود و احتیاج داشتم هوایی عوض کنم. به من لار را پیشنهاد کردند، محلی کوهستانی که با اینجا فاصله زیادی ندارد. بلافاصله تصمیم گرفتم بروم و شروع کردم به جمعآوری اطلاعات سفر، اما وقتی فهمیدم که باید با اسب از کوه بالا بروم و از جاهای پرشیب و خطرناک پایین بیایم و غیر از آنچه با خودم میبرم و قزلآلایی که میتوانم در رودخانه بگیرم در آنجا چیزی برای خوردن وجود ندارد، منصرف شدم و در خانه ماندم.
اما پاییز و بهار پیکنیک و گردشهای کوتاه فراوان است و من روزهای بسیاری را در باغهای مختلف که چندان دور نیستند گذراندهام. صبح زود خدمتکارها را با غذا و چای میفرستادیم و موقعی که به جایی که انتخاب کرده بودیم میرسیدیم همهچیز حاضر و آماده بود. خدمتکارها میدانستند چطور غذا بپزند که به ما ناهار گرم بدهند و من در ژانویه در فضای باز ناهار خوردهام، بس که هوا محشر بود.
یکی از سرگرمیهای ما دیدار با خانمهای ایرانی است. من چند کلمه بیشتر زبان فارسی نمیدانم و اگر به خانههایی بروم که خانمها فقط فارسی حرف میزنند، گفتگو دشوار میشود. با این حال، بعضی جاها دختر خانه زبان فرانسوی یاد گرفته یا میزبان مرد در خانه است و میتواند مترجم ما شود، اما اگر جز خانم صاحبخانه خانمهای ایرانی دیگری در اتاق باشند میزبان مرد نمیتواند وارد شود و آنوقت من باید به نحوی از پس خودم برآیم.
سال قبل به دیدن خانمی رفتم که میدانستم جز زبان خودش به زبان دیگری حرف نمیزند. از پسرش خواهش کردم مترجممان باشد. اما در آنجا چند مهمان ایرانی هم بودند. در نتیجه او نتوانست به من کمک کند و مجبور شدم یک ساعت تمام و با چند کلمهای که میدانستم با دیگران حرف بزنم و خیلی سخت گذشت.
خانمهای ایرانی موقعی که مهمان اروپایی دارند آنقدر چای درست میکنند که انگار یک هنگ مهمانشان است. خیل خدمتکارها دقیقه به دقیقه به آدم چای، سیگار، شیرینی و میوه تعارف میکنند. این خدمتکارها لباس موسلین رنگی به تن دارند و شال موسلین روی سرشان میاندازند که تا پشت گردنشان را میپوشاند. خانمهای ایرانی لباسهای گلدوزیشده زیبایی به تن میکنند که گاهی مدل اروپایی است، اما بیشتر مدل ایرانی است که عبارت است از لباسی بلند و گشاد [معروف به عبا] که دورشان پیچیده میشود و آن را با دو دست بالا میگیرند. همهشان بدون استثنا روسری موسلین یا تور به سر میکنند. پشت گردن زنان ایرانی نباید دیده شود و گمان میکنم که داستان زیر صحت دارد.»
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه