
کتاب وارث آلمانی
معرفی کتاب وارث آلمانی
کتاب الکترونیکی «وارث آلمانی» نوشتهٔ آنیکا اسکات و با ترجمهٔ روشنک ضرابی، اثری داستانی است که نشر ثالث آن را منتشر کرده است. این رمان با محوریت وقایع پس از جنگ جهانی دوم در آلمان، به زندگی شخصیتهایی میپردازد که زیر سایهٔ گذشتهٔ خود و پیامدهای جنگ، تلاش میکنند هویت و جایگاه تازهای برای خود بیابند. داستان با الهام از واقعیتهای تاریخی و با تمرکز بر تجربههای مردم عادی آلمان، به بررسی پیچیدگیهای اخلاقی، هویت و مسئولیت فردی در دوران پساجنگ میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب وارث آلمانی
«وارث آلمانی» رمانی است که آنیکا اسکات با الهام از شخصیتهای واقعی و وقایع تاریخی، آن را در قالب داستانی بلند روایت کرده است. این کتاب در فضایی پس از پایان جنگ جهانی دوم میگذرد و به جای تمرکز بر جبههها یا رهبران سیاسی، زندگی مردم عادی آلمان را در دوران اشغال متفقین و زیر فشار گذشتهٔ نازیسم به تصویر میکشد. اسکات با رویکردی کمتر رایج، به جای قضاوت یکسویه دربارهٔ آلمان و مردمش، تلاش کرده است تا لایههای پنهان رنج، تردید و تلاش برای بازسازی هویت را در جامعهای ویرانشده نشان دهد. ساختار رمان بر پایهٔ روایت زندگی کلارا فالکنبرک، زنی با گذشتهای پیچیده و رازآلود، شکل گرفته است که ناچار به تغییر هویت و زندگی مخفیانه میشود. داستان با نگاهی انسانی و چندوجهی، به موضوعاتی چون مسئولیت فردی، قضاوت تاریخی و معنای بقا در شرایط بحرانی میپردازد و مخاطب را با پرسشهایی دربارهٔ حقیقت، گناه و امکان رستگاری روبهرو میکند.
خلاصه داستان وارث آلمانی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «وارث آلمانی» با کلارا فالکنبرک آغاز میشود؛ زنی که پس از پایان جنگ جهانی دوم، با هویتی جعلی به نام مارگارت مولر در آلمان زندگی میکند. او که زمانی وارث یک خانوادهٔ صنعتی بزرگ و مورد توجه نازیها بوده، اکنون ناچار است برای بقا گذشتهٔ خود را پنهان کند و در میان مردم عادی، با کمترین امکانات و در شرایطی دشوار روزگار بگذراند. کلارا در تلاش است تا با گذشتهٔ خانوادگیاش، اتهامهای سنگین علیه پدرش و نقش خود در دوران جنگ کنار بیاید. او با دکتر بلوم، پزشکی که خود نیز گذشتهای مبهم دارد، نامزد میشود اما این رابطه بهزودی با افشای رازهایی از هر دو طرف دچار بحران میشود. در همین حال، کلارا تصمیم میگیرد به شهر زادگاهش بازگردد تا با دوست قدیمیاش الیسا دیدار کند و شاید راهی برای مواجهه با حقیقت و رهایی از بار سنگین گذشته بیابد. در مسیر بازگشت، او با افسر بریتانیایی به نام فنشاو روبهرو میشود که با پروندهای قطور از گذشتهٔ کلارا، هویت واقعی او را به چالش میکشد. روایت کتاب، در لایههای مختلف، به بررسی هویت، گناه، مسئولیت و تلاش برای بازسازی زندگی پس از ویرانی میپردازد، بیآنکه قضاوتی قطعی دربارهٔ شخصیتها ارائه دهد.
چرا باید کتاب وارث آلمانی را بخوانیم؟
این کتاب با پرداختن به تجربههای کمتر روایتشدهٔ مردم آلمان پس از جنگ جهانی دوم، زاویهای متفاوت از تاریخ و پیامدهای آن را پیش روی خواننده میگذارد. «وارث آلمانی» نهتنها به مسائل تاریخی و اجتماعی میپردازد، بلکه دغدغههای عمیق انسانی مانند هویت، قضاوت، مسئولیت و امکان رهایی از گذشته را نیز مطرح میکند. روایت چندلایه و شخصیتپردازی پیچیده، فرصتی فراهم میکند تا خواننده با پرسشهای اخلاقی و انسانی روبهرو شود و به تأمل دربارهٔ معنای بقا و بازسازی پس از بحران بپردازد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به علاقهمندان رمانهای تاریخی، دوستداران ادبیات جنگ، و کسانی که به موضوعات هویت، مسئولیت فردی و پیامدهای اجتماعی جنگ جهانی دوم علاقه دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به دنبال روایتهایی چندوجهی و انسانی از تاریخ معاصر هستند، این اثر میتواند جذاب باشد.
بخشی از کتاب وارث آلمانی
«هر کسی دزدی کرد. اسمش را گذاشته بودند ساماندادن. آنها زغالسنگ قطارهای در حرکت را سامان دادند. آنها ماشینهای رهاشده در خیابانها را سامان دادند. آنها لولههای خانههایی را که روی سقفهایشان بمبهای عملنکرده جا خوش کرده بود سامان دادند. مزرعهها را تاراج و گاوها را سلاخی کردند. کامیونها را دزدیدند و مغازهها را غارت کردند. دقیقاً همان روز کلارا خواند مردی برای یک تکهنان دوستش را کشته بود. با خواندن آن خبر سوزش خفیفی در گردنش احساس کرد، اما بعد مشغول کارهایش شد. همه یک جورهایی در کار ساماندادن بودند. کلارا به جای اینکه مثل بقیهٔ زنها نزدیک چراغ نفتی بنشیند، تا میتوانست از روشنایی فاصله گرفت و به دیوار تکیه داد. بعد از غروب که متفقین برق را وصل کردند و نور چراغهای بالای سرشان روی آنها افتاد، ترجیح میداد کسی خود را خیلی درگیر رنگ چشم، نشانههای مادرزادی و دیگر جزئیات نکند. کارتشناسایی توی جیبش را لمس کرد، جنس کاغذش را امتحان کرد. اول مقوای ارزانش را و بعد سطح صاف عکس. کارت قانونی بود، مهر و امضای مسئولان شهر پای آن بود. طبق مندرجات روی کارت، اسمش مارگارت مولر بود.»
حجم
۳۵۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۳۳ صفحه
حجم
۳۵۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۳۳ صفحه