کتاب جک ریچر (کتاب دوم؛ تا پای مرگ)

کتاب تا پای مرگ نوشته‌ٔ لی چایلد و ترجمهٔ محمد عباس آبادی است و کتابسرای تندیس آن را منتشر کرده است. این کتاب دومین جلد از مجموعهٔ جک ریچر به قلم لی چایلد است.

درباره مجموعه کتاب‌های جک ریچر

لی چایلد تا به حال ۲۶ عنوان کتاب از سری داستان‌های جک ریچر نوشته است. قتلگاه، تا پای مرگ، قلاب، آخرین مهمان، اکو در آتش، سوءقصد، وسوسه انتقام، دشمن، یک شلیک، راه سخت، بدشانسی و دردسر، غریبه‌ای در شهر، دوازده نشانه، ۶۱ ساعت، لانه زنبور، رابطه و تحت تعقیب عناوین برخی از این کتاب‌ها هستند که در قالب مجموعه چاپ شده‌اند.

جک ریچر تکاوری تنها، خطرناک و خستگی‌ناپذیر است که قبلا در ارتش خدمت می‌کرد. رمان‌های این مجموعه به ماجراجویی‌های هیجان‌انگیز این شخصیت در آمریکا و کشورهای دیگر می‌پردازد. 

درباره کتاب تا پای مرگ

در داستان تا پای مرگ می‌خوانیم که جک ریچر در زیر آفتاب دلپذیر شیکاگو قدم می‌زند که زنی عصابه‌دست به همراه مقداری لباس از یک خشک‌شویی بیرون می‌آید. ریچر برای کمک به سمت او می‌رود اما ناگهان، افرادی آن دو را گروگان گرفته، داخل یک کامیون می‌اندازند و این، آغاز سفر ۳هزار کیلومتری ریچر و زنی مرموز به ناکجا‌آباد است.

اف‌بی‌آی می‌خواهد زن را از دست دزدان نجات دهد؛ چون او یکی از مأمورین مخصوص این سازمان در شیکاگوست. از سوی دیگر، جک ریچر و زن هم تلاش می‌کنند تا از دست اسیرکنندگان خود بگریزند. اما اف‌بی‌آی فکر می‌کند که ریچر یکی از آدم‌رباهاست.

زمانی که این دو بالاخره به فرار نزدیک می‌شوند، ریچر باید با تک‌تیراندازهای اف‌بی‌آی که هر هدف متحرکی را از پا درمی‌آورند نیز مقابله کند.

خواندن کتاب تا پای مرگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های ماجراجویانه و اکشن پیشنهاد می‌کنیم.

درباره لی چایلد

جیم گرانت، با نام مستعار لی چایلد، نویسنده‌ای بریتانیایی است که در سال ۱۹۵۴ در کاونتری به دنیا آمد و پس از سال‌ها زندگی در بیرمنگام، به تحصیل در رشته‌ٔ حقوق در شفیلد پرداخت و پس از آن، هجده سال در تلویزیون منچستر کار کرد تا این‌که در ۴۰ سالگی، به علت تعدیل نیرو از کار اخراج شد. او از این فرصت به دست آمده استفاده کرد و از آن‌جا که همیشه به خواندن آثار ادبی علاقه‌مند بود، مقداری مداد و کاغذ خرید و پس از چندی، اولین رمان از مجموعه داستان‌های جک ریچر را با نام قتلگاه منتشر کرد. قتلگاه، علاوه بر دریافت جایزه‌ٔ آنتونی برای بهترین رمان اول، با استقبال کم‌نظیر مخاطبان ادبیات جنایی مواجه شد و بدین ترتیب، قسمت‌های بعدی این مجموعه نیز یکی پس از دیگری به بازار نشر آمد و هر کدام، موفقیتی بیش از پیش برای لی چایلد به ارمغان آوردند.

در سال ۲۰۱۲ فیلمی با بازی تام کروز بر اساس کتاب نهم این مجموعه ساخته شد. او پس از توفیق رمان اولش در ایالات متحده، در سال ۱۹۹۸ به این کشور مهاجرت کرد و در سال ۲۰۰۹ به عنوان رئیس انجمن جنایی‌نویسان آمریکا انتخاب شد. لی چایلد، اکنون با نوشتن چندین رمان جنایی و دریافت چندین جایزه‌ٔ ادبی در این حوزه، جزء مجبوب‌ترین نویسندگان ژانر جنایی در میان منتقدین و مخاطبان به حساب می‌آید.

بخشی از کتاب تا پای مرگ

«در هزار و هفتصد و بیست و سه کیلومتری جاده شیکاگو، مهمانخانه‌ای در حال آماده شدن بود: مهمانخانه‌ای که شکل یک اتاق تکی را به خود می‌گرفت. اتاق طرح نامعمولی داشت که مردی دقیق با تفکرات سنجیده بسیارآن را برنامه‌ریزی کرده بود. طرح آن از خصیصه‌های غیرطبیعی بسیاری خبر می‌داد.

این مهمانخانه برای هدفی مشخص و مهمانی مشخص طراحی شده بود. ماهیت هدف و هویت مهمان خصیصه‌های غیرطبیعی را دیکته کرده بود. ساخت و ساز آن در طبقه دوم ساختمانی که از قبل وجود داشت متمرکز شده بود. یکی از اتاق‌های دنچ انتخاب شده بود. روی دو دیوار بیرونی آن یک سری پنجره بزرگ بود. آن‌ها رو به جنوب و شرق بودند. شیشه‌های آن‌ها درآورده شده و با تخته‌های چندلایه سنگینی جایگزین شده بودند که با میخ به چارچوب‌های باقی‌مانده وصل شده بودند. تخته‌های چندلایه از بیرون سفید شده بودند، تا با دیوار ساختمان یک‌رنگ باشند. از داخل، تخته‌های چندلایه نیمه‌کاره رها شده بودند.

سقف اتاقِ سوراخ شده بود. ساختمان قدیمی بود و سقف آن به طرز ناهنجاری گچ‌کاری شده بود و با رگباری از گرد و خاک خفه‌کننده پایین آورده شده بود. حالا فقط تیرهای سقف باقی مانده بود. دیوارهای داخل کنده شده بود. قبلاً با چوب کاج قدیمی، که در اثر کهنگی و صیقل دادن صاف شده بود، تخته‌کوبی شده بودند. حالا دیگر خبری از این‌ها نبود. چارچوب ساختمان و کاغذ قیراندود سنگین و قدیمی پشت دیوارهای بیرونی معلوم شده بود. تخته‌های کف زمین کنده شده بودند. سقف خاکی اتاق پایین در زیر تیرهای کف زمین مشخص بود. اتاق فقط یک اسکلت بود.

گچ قدیمی سقف و تخته‌های دیوارها و کف زمین را قبل از پوشاندن پنجره‌ها با تخته چندلایه از میان آن‌ها بیرون انداخته بودند. دو مردی که کار تخریب را انجام داده بودند تمام آن آوار را با بیل در یک کپه جمع کرده بودند و کامیونشان را به پای کپه آورده بودند تا آن را انتقال بدهند. خیلی تلاش می‌کردند ساختمان را تمیز و مرتب نگه دارند. این اولین بار بود که برای این کارفرمای خاص و منحصر به فرد کار می‌کردند. ظاهراً قرار بود در آینده کارهای بیشتری برای او انجام دهند. و وقتی به اطراف خود نگاه می‌کردند، می‌دیدند که یک عالمه کار دیگر برای انجام دادن مانده است. روی هم رفته، شرایط خوشبینانه‌ای بود. در چنین اوضاع و احوالی پیدا کردن قراردادهای جدید به سختی ممکن بود؛ این کارفرمای خاص و کمی عجیب و غریب هیچ نگرانی‌ای در مورد قیمت نشان نداده بود. دو مرد احساس کرده بودند که اگر از همان اول خودشان را خوب نشان دهند در بلندمدت خیلی به نفع‌شان خواهد بود. آن‌ها سخت مشغول کار پر کردن کامیون با آخرین تکه‌های گچ بودند که خود کارفرما به آن‌ها سر زد.»