دانلود و خرید کتاب گنج نامه ویلیام فاکنر ترجمه احمد اخوت
تصویر جلد کتاب گنج نامه

کتاب گنج نامه

انتشارات:نشر افق
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب گنج نامه

کتاب گنج نامه (داستان‌های گنج نمکی) نوشتهٔ ویلیام فاکنر و ترجمهٔ احمد اخوت است. نشر افق این مجموعه داستان کوتاه را منتشر کرده است. این اثر از مجموعه‌های «ادبیات امروز» و «میراث فاکنر» است.

درباره کتاب گنج نامه

کتاب گنج نامه سه داستان از ویلیام فاکنر را در برد دارد که همگی دربارهٔ گنج‌اند. دو پیوست هم این سه داستان را همراهی می‌کنند. داستان‌ها دربارهٔ «گنج نمکی» است. یکی از این سه داستانِ گنج نمکی، «طلا همیشه نیست»، در زمان نویسنده و به وسیلهٔ خود او منتشر شد و اکنون در مجموعه داستان‌هایش موجود است. داستان دیگر، «گنج»، هیچ‌گاه به اسم خودش منتشر نشد و فقط به صورت جزئی از یک رمان انتشار یافت. دلایل این کار را در مقدمهٔ داستان گنج توضیح داده‌ شده است. داستان سوم، «عمه‌مولی»، اثری به‌اصطلاح ترجمه‌ای ـ تألیفی است به این معنا که اصلاً در مجموعهٔ «موسی نازل شو» به صورت پراکنده آمده است. در واقع، فاکنر این داستان را جزو داستان بلندتری (عمدتاً داستان «آتش و اجاق») آورده است. احمد اخوت این بخش‌ها را از بقیه جدا کرده، کنار هم گذاشته تا از مجموعشان داستان عمه‌مولی فراهم آمد. یکی از مضمون‌های اصلی داستان‌های گنج نمکی «گنج قلابی» است؛ به این معنا که اصلاً دنبال چه می‌گردیم و گنج کجا بود؟ تنها از دور درخششی می‌بینیم، اما طلا نیست.

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند

خواندن کتاب گنج نامه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و علاقه‌مندان به قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ویلیام فاکنر

ویلیام فاکنر با نام کامل «ویلیام کاتبرت فاکنر» در سال ۱۸۹۷ میلادی در نیو آلبانی در می‌سی‌سی‌پی به دنیا آمد. به‌دلیل وزن کم و قد کوتاه در ارتش ایالات متحده پذیرفته نشد، اما به‌عنوان دانشجوی دانشگاه افسری در یگان پرواز سلطنتی در تورنتوی کانادا نام‌نویسی کرد و در ۲ دسامبر ۱۹۱۸ به‌عنوان افتخاری ستوان دومی نایل شد. پس از آنکه از دانشگاه می‌سی‌سی‌پی انصراف داد، همراه دوستش با یک کشتی باربری به ایتالیا رفت و از آنجا پای پیاده رهسپار آلمان و فرانسه شد. فاکنر یکی از مهم‌ترین نویسندگان ادبیات آمریکا و به‌ویژه ادبیات جنوب آمریکا است. شهرت او به‌دلیل سبک تجربی و توجه دقیقش به شیوهٔ بیان و آهنگ نوشتار است. اغلب داستان‌های او عاطفی، ظریف و پیچیده هستند. شخصیت‌های اصلی داستان‌های او را برده‌های آزادشده یا اعقاب برده‌ها، سفیدپوستان تهیدست و جنوبی‌های طبقهٔ کارگر تشکیل می‌دهند. این نویسندهٔ نام‌آشنا در سال ۱۹۴۹ میلادی موفق به دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات شد. از جمله مهم‌ترین آثار این نویسنده که به پارسی ترجمه شده‌اند، باید به «گوربه‌گور»، «برخیز ای موسی»، «حریم»، «خشم و هیاهو»، «داستان‌های یوکناپاتافا»، «یک گل سرخ برای امیلی»، «تسخیرناپذیر»، «روشنایی ماه اوت»، «اسب‌های خالدار»، «حرامیان»، «گنج‌نامه»، «جنگل بزرگ»، «اسب‌ها و آدم‌ها»، «سرخپوست می‌رود» و «آن خورشید شامگاهی» اشاره کرد. ویلیام فاکنر در ژوئیهٔ ۱۹۶۲، ۳ هفته پس از آنکه از اسب افتاد، بر اثر سکتهٔ قلبی در بیهالیا در می‌سی‌سی‌پی درگذشت.

درباره احمد اخوت

احمد اخوت در سال ۱۳۳۰ در اصفهان به دنیا آمد. او داستان‌نویس، داستان‌شناس، مترجم و منتقد ادبی است که مدرک دکترای زبان‌شناسی و نشانه‌شناسی دارد. او از یاران حلقهٔ ادبی جُنگ اصفهان بوده و همچنین عضو شورای نویسندگان فصلنامهٔ زنده‌رود بوده است.

احمد اخوت در زمینهٔ نقد ادبی کتاب‌هایی مانند «دستور زبان داستان»، «نشانه‌شناسی مطایبه» و «دو بدن شاه (تأملاتی دربارهٔ نشانه‌شناسی بدن و قدرت)» را نوشته است. او کتاب‌هایی مانند «سپتامبر بی باران» نوشتهٔ ویلیام فاکنر، «موجودات خیالی» نوشتهٔ خورخه لوئیس بورخس و «قصیده کافه غم» نوشتهٔ کارسون مک کولرز را نیز ترجمه کرده است. مجموعه داستان «برادران جمال‌زاده» نیز اثر اوست.

بخشی از کتاب گنج نامه

«آن روز عصر، همین که اسب‌بان‌ها اسب‌ها را از چراگاه به طویله برگرداندند، ادموندز دید اثری از قاطرش نیست، اما ذره‌ای جا نخورد و به روی خودش نیاورد. ماده‌قاطری بود سه‌ساله، به وزن هزار و صد پوند به اسم آلیس بن بولت که ادموندز بهار گذشته حاضر شده بود آن را به سیصد دلار بفروشد. فقط از اسب پیاده شد و جلوی حصار طویله ایستاد. صبر کرد تا صدای پاهای سریع مادیانش در تاریکی شب محو شد. بعد برگشت به طرف سرْاسب‌بان که از اسب پایین پرید و چراغ‌قوه و تپانچه‌اش را به او داد. بعد خودش سوار بر مادیان و آن دو تا سیاه‌پوست سوار بر قاطرهای بدون زین از وسط چراگاه گذشتند، از گُدار رد شدند و به شکاف دیواری رسیدند که قاطر را از آن بیرون برده بودند. از آنجا رد پای قاطر و رد کسی را که او را با خود برده بود روی خاک نرم کنار مزرعهٔ پنبه دنبال کردند تا به جاده رسیدند. اینجا هم باز رد پاها پیدا بود. سراسب‌بان، چراغ‌قوه به دست، پیاده می‌رفت و رد سُم‌های بی‌نعل قاطر را روی خاک‌های نرم کنار جاده دنبال می‌کرد.

گفت: «این رد پای آلیسه. من هر جا ببینمش می‌شناسم.»

بعدها ادموندز فهمید که هر دو تا سیاه‌پوست رد پای مرد را هم شناخته بودند، اما موقع جست‌وجو آن‌قدر خشمگین و نگران بود که حساسیت معمول خود را نسبت به رفتار سیاه‌ها از دست داده بود و به آن‌ها توجه نداشت. بماند که حتی اگر آن موقع از آن دو تا سیاه‌پوست می‌پرسید این جای پای کیست، چیزی به او بروز نمی‌دادند. اما او اگر می‌فهمید رد پا متعلق به کیست، بهتر می‌توانست همه چیز را تحلیل کند و زودتر به نتیجه‌گیری درست می‌رسید و دیگر به این چهار پنج ساعت عذاب روحی و تلاش جسمی گرفتار نمی‌شد که قرار بود از این موقع به بعد گریبانش را بگیرد.

رد پاها را گم کردند. انتظار داشت رد پای قاطر را جایی، مثلاً پای کامیونی که احتمالاً منتظر بوده برای بردنش، پیدا کند. اگر این‌طور می‌شد، به خانه برمی‌گشت و به کلانتر جفرسون و همین‌طور پلیس ممفیس تلفن می‌زد که فردا مواظب بازارهای اسب و قاطر باشند و آنجاها را زیر نظر بگیرند، اما خیر، اثری از رد پا نبود. حدود یک ساعت طول کشید تا دوباره رد پاها را پیدا کردند که توی سنگریزه‌ها گم می‌شد. بعدش جاده بود و آن دستِ جاده به علف‌های هرز می‌رسید و صد متری دورتر در کشتزار دیگری دوباره ردها دیده می‌شد. شام نخورده بود و خشمگین بود. مادیانش هم گرسنه بود و تمام روز زینش باز نشده بود. حالا داشت دنبال دو قاطر شبح‌گونه می‌رفت که دست دراز سیاه‌پوست دوم آن‌ها را به دنبال خود می‌کشید، جوانکی که پیاده می‌آمد و به تاریکی و چراغی کم‌سو که دست اسب‌بان بود دشنام می‌داد، چراغی که تنها روشنایی‌شان در جاده بود.»

معرفی نویسنده
عکس ویلیام فاکنر
ویلیام فاکنر

ویلیام فاکنر با نام کامل ویلیام کاتبرت فاکنر، رمان‌نویس و داستان‌کوتاه‌نویس بزرگ آمریکایی بود که در سال ۱۹۵۰، جایزه‌ی نوبل ادبیات را دریافت کرد و بر نویسندگان بسیاری تاثیر گذاشت. او در ۲۵ سپتامبر ۱۸۷۹ در می‌سی‌سی‌پی ایالات متحده به دنیا آمد. ویلیام فاکنر به خوبی از پیشینه‌ی خشن و رنگارنگ خانوادگی خود، به ویژه پدربزرگش، سرهنگ ویلیام کلارک فالکنر آگاه بود. پدربزرگ ویلیام شجاعانه در جنگ داخلی جنگیده بود، یک راه‌آهن محلی ساخته بود و همچنین یک رمان عاشقانه‌ی محبوب به نام رز سفید منتشر کرده بود.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۳۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۳۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
تومان