دانلود و خرید کتاب چرا نمی توانیم منتظر بمانیم؟ مارتین لوتر کینگ ترجمه عبدالکریم حسین زاده
تصویر جلد کتاب چرا نمی توانیم منتظر بمانیم؟

کتاب چرا نمی توانیم منتظر بمانیم؟

انتشارات:نشر نو
امتیاز:
۳.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب چرا نمی توانیم منتظر بمانیم؟

کتاب چرا نمی توانیم منتظر بمانیم؟ نوشتهٔ مارتین لوتر کینگ و ترجمهٔ عبدالکریم حسین‌زاده است و نشر نو آن را منتشر کرده است. این کتاب به همراه متن کامل «نامه از زندان بیرمنگام» لوترکینگ است. «نامه از زندان بیرمنگام» پاسخی است که مارتین لوترکینگ به هشت نفر از کشیشان سفیدپوست بیرمنگامی نوشته است که او را فتنه‌گر خارجی خوانده بودند و از اعتراضات انتقاد کرده بودند. اعتراضات ۱۹۶۳ بیرمنگام در واکنش به تبعیض و تفکیک نژادی گسترده علیه سیاه‌پوستان بود که با خشونت بالا سرکوب می‌شد. مردم معترض خواهان برانداختن تفکیک نژادی و تبعیض ساختاری بودند و حق رای، شغل و امکان راهیابی به مدارس دولتی را درخواست می‌کردند.

درباره کتاب چرا نمی توانیم منتظر بمانیم؟

مارتین لوتر کینگ جونیور، رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار بود. وی در مبارزه علیه نژادپرستی از تعالیم مسیح، آبراهام لینکلن و مهاتما گاندی پیروی می‌کرد.

پس از پایان کمپین بیرمنگام و راهپیمایی واشنگتن برای رسین به آزادی و شغل در سال ۱۹۶۳، مارتین لوتر کینگ کار بر روی سومین کتاب خود با عنوان چرا نمی توانیم منتظر بمانیم؟ را که داستان فعالیت‌های آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار بود آغاز کرد.

در بخشی پیش‌گفتار دوروتی کاتن از این کتاب می‌خوانیم: «تصمیم مارتین برای زندان رفتن نقطه عطف سرنوشت‌سازی برای مبارزه حقوق مدنی بود. گرچه او در سلول انفرادی حبس کرده بودند، اما وقتی وکلایش بالاخره اجازه ملاقات یافتند روحیه‌اش بهتر شد. کلارنس جونز با این خبر خوش آمد که هری بلافونته توانسته پنجاه‌هزار دلار برای وثیقه زندانیان جور کند. ما که در جلسه اتاق ۳۰ مهمان‌سرای گاستون شرکت کرده بودیم فهمیدیم که مارتین هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ راهبردی تصمیم درستی گرفته بود.»

مارتین در زندان توانست بهترین توضیح را دربارهٔ استراتژی صلح‌آمیز و بدون خشونت بنویسد. نامه‌اش که اکنون با عنوان «نامه از زندان بیرمنگام» مشهور است، پاسخی به یک گروه از کشیشان بیرمنگامی سفیدپوست بود که او را فتنه‌گرِ خارجی خوانده و به شدت از او انتقاد کرده بودند. دفاعیه مفصل مارتین‌ را می‌توان در این جمله شاعرانه خلاصه کرد: «بی‌عدالتی در هرجا تهدیدی است برای عدالت در همه‌جا».

«چرا نمی‌توانیم منتظر بمانیم؟» داستانِ مبارزهٔ شهروندان امریکا است که از زبان یکی از قدرتمندترین، شیواترین و رساترین صداهای عدالت‌خواهیِ دورانِ مدرن روایت می‌شود. اکنون، بیش از هر زمانی، این کتاب سندی جاودانه است و گواهی عمیقاً انسانی بر دیدگاه‌های اخلاقی، عاشقانه، صلح‌جویانه، و در عین حال خردمندانه و شجاعانهٔ مارتین لوتر کینگ، مردی که در راه آنچه رؤیای خود می‌پنداشت متحمل سختی‌های جان‌فرسا شد؛ چه زمانی که زنی معترض به مبارزات وی در خیابان با کارد قفسهٔ سینه‌اش را شکافت، چه آن زمان که به زندان افتاد، چه آن هنگام که اف.بی.آی. کمونیستش خواند و ادگار هوور (رئیس اف.بی.آی.) درباره‌اش گفت: «من از قیام یک مسیح سیاهپوست می‌ترسم» و وی را بزرگ‌ترین خطر برای آمریکا و تحریک‌کنندهٔ نژادی در کشور خواند. او در مبارزه با تبعیض چشم انتظار منجی نماند و قدم در راه گذاشت تا روزی جان سپرد.

خواندن کتاب چرا نمی توانیم منتظر بمانیم؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به طرفداران مبارزه‌های خشونت‌پرهیز پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب چرا نمی توانیم منتظر بمانیم؟

«در تابستان سال ۱۹۶۳ ضرورت، شرایط موجود، و روحیهٔ مردم دست به دست هم دادند. برای درک این انقلاب لازم است شرایط روان‌شناختی و اجتماعی سازندهٔ آن و وقایعی را که فلسفه و روش اقدام عملی خشونت‌پرهیز را به خط مقدمِ مبارزه کشاند به تفصیل مورد بررسی قرار دهیم.

پیش از همه اهمیت دارد که بدانید این انقلاب نشانگر لبریز شدن یک‌بارهٔ کاسهٔ صبر سیاهان نیست. در واقع سیاهان هرگز به معنای واقعی کلمه در این مورد شکیبایی نکرده‌اند. آنها تحت یک جبر روانی مجبور به این شکیبایی خاموش شده بودند زیرا جسمشان به زنجیر کشیده شده بود.

در دوران برده‌داری، این سرکوب به طور علنی، نظام‌مند و بی‌وقفه اِعمال می‌شد. جبر جسمیِ محض، سیاهان را از هر نظر در بند کرده بود. یادگیری خواندن و نوشتن برای آنها ممنوع شده و این ممنوعیت به واسطهٔ قوانینی بود که واقعاً در کتاب‌های قانون مکتوب و اعمال می‌شد. جز در زمان مراسم ازدواج یا خاک‌سپاری، مراوده با سایر سیاهانی که در یک زمین زراعی زندگی می‌کردند برای آنها ممنوع بود. هر گونه مقاومت یا شکایت از وضعیت منجر به مجازات‌هایی از قطع عضو تا مرگ می‌شد. پدر و مادرها را جدا از کودکانشان می‌فروختند و کودکان جدا از والدینشان معامله می‌شدند. دختران جوان، در بسیاری از موارد، برای تولید نسل تازه‌ای از بردگان فروخته می‌شدند. برده‌داران امریکا، با دقتی همتای تحقیقات علمی، نظام‌هایی برای بی‌دفاع نگاه داشتن عاطفی و جسمی سیاهان ابداع کرده بودند.

با پایان برده‌داری جسمی پس از جنگ داخلی، ابزارهای جدیدی برای «نشاندن سیاهان سر جایشان» پدید آمد. دربارهٔ این روش‌ها می‌توان چند جلد کتاب نوشت، از تولد در بیمارستان‌های جیم کرو تا دفن در قطعه‌های جیم کروِ قبرستان‌ها. این روش‌ها به قدری معروفند که نیازی به معرفی‌شان در اینجا نیست. اما یکی از کشفیات سال‌های اخیر این واقعیت است که تنگناهای تعصب و تبعیضِ نژادی تنها به جنوب تعلق ندارند. روش‌های حیله‌گرانه و روان‌شناسانهٔ شمالی‌ها از نظر وقاحت و قربانی‌سازی سیاهان با وحشت‌انگیزی عریان و ظلم آشکارِ جنوب قرابت دارد. نتیجهٔ این موضوع نیز رفتاری بود که به چشم سفیدپوستان شکیبایی انگاشته می‌شد، اما این شکیبایی جز پوششی برای پنهان کردن دل‌آشوبهٔ سیاهان نبود.

سال‌های سال، در جنوب، سفیدپوستان طرفدار جدایی نژادی (تفکیک‌طلبان) گفته‌اند که سیاهان «راضی‌اند». آنها ادعا کرده‌اند که «ما خیلی خوب با سیاهانمان کنار می‌آییم زیرا آنها را درک می‌کنیم. فقط هنگامی مشکل داریم که فتنه‌گران، از بیرون، می‌آیند و اوضاع را متشنج می‌کنند.» گرچه خیلی از کسانی که این را می‌گفتند در دل می‌دانستند که این دروغ بزرگی بیش نیست. عده‌ای دیگر باور داشتند که حقیقت را می‌گویند. در تأیید آن نیز می‌گفتند: «چطور، من با آشپزم صحبت کردم و او گفت...» یا «من رک و راست با پسر رنگین‌پوستی که برای ما کار می‌کرد در این مورد بحث کردم و گفتم می‌تواند نظرش را بدون ترس بگوید. او گفت... .»

گمان می‌رود که سفیدپوستان جنوب هیچ‌گاه درک نخواهند کرد که سیاهان تا چه حد با ایجاد فضایی از بی‌خبری و سازگاری از خودشان دفاع کرده و از شغل ـ و در بسیاری موارد جانشان ــ حفاظت کرده‌اند. در روزگاران گذشته، هیچ آشپزی جرأت نداشت به صاحب‌کارش چیزی را بگوید که باید می‌دانست. باید چیزی را به او می‌گفت که او می‌خواست بشنود. زیرا می‌دانست که مجازاتِ گفتنِ حقیقت ممکن است از دست دادن شغلش باشد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
در تلویزیون می‌دیدند، در رادیو می‌شنیدند و در روزنامه می‌خوانند که این صدمین سالگرد آزادی آنهاست. اما این آزادی طنین ضعیفی داشت، یک جور پوچی مضحک، چرا که ـ‌تا جایی که عمر کوتاه این دختر و پسر قد می‌داد ــ اتوبوس‌ها در مونتگومری رفت و آمد نمی‌کردند؛ تحصن‌کنندگان را به زندان انداخته بودند و کتک می‌زدند؛ مسافران آزادی مورد خشونت و حملهٔ اوباشان شرور قرار می‌گرفتند؛ در بیرمنگام سگ‌های تیزدندان آمادهٔ حمله بودند؛ و در بروکلینِ نیویورک، نوع خاصی از کارهای ساخت و ساز وجود داشت که آن را فقط به سفیدها می‌دادند. تابستان ۱۹۶۳ بود. آیا آزادیِ بردگان حقیقت داشت؟ آیا آزادی نیرویی داشت؟
Hepatitis G
همان‌طور که مارتین گفت، «نمی‌توانیم منتظر بمانیم.» نمی‌توانیم منتظر بمانیم زیرا زندان‌ها پر از مردان جوان سیاه‌پوست است، که خیلی از آنها پدر هستند اما اجازهٔ پدری کردن برای فرزندانشان را ندارند. نمی‌توانیم منتظر بمانیم، زیرا اکنون می‌دانیم اگر آموزش در اولویت قرار نگیرد چه استعدادهای نهفته‌ای در کشور هدر خواهد رفت. نمی‌توانیم منتظر بمانیم، زیرا مردان و زنان جوان ما برای کشتن تربیت می‌شوند (و آن را «خدمت به کشور» می‌نامند).
Hepatitis G

حجم

۱۷۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۱۷۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
۴۶,۲۰۰
۳۰%
تومان