
بریدههایی از کتاب چرا نمی توانیم منتظر بمانیم؟
۳٫۵
(۲)
اگر این را بپذیریم که اتحاد به معنی وابستگی نیست، استقلال ما حفظ خواهد شد.
Eng_PeymanAmiri1991
نیروی قدرتمند دیگری نیز در فراسوی مرزهای این سرزمین الهامبخش سیاهان بوده است. از جنگ جهانی دوم به بعد، آنها شاهد پارگی بندهای استعمار و آزادی ملتها در افریقا و آسیا بودهاند. آنها میدانستند که مردمِ زردپوست، سیاهپوست و سبزه، سالها باور داشتهاند که سیاهان امریکا بیش از حد منفعلاند و تمایلی به انجام اقدامات اساسی برای به دست آوردن آزادیشان ندارند. سیاهان باید بازدید آن دولتمرد افریقایی را به یاد بیاورند که هیأتی از سیاهان سرشناس امریکایی به این کشور دعوتش کرده بودند. وقتی سیاهان امریکا شروع کردند به خواندن طومار مصیبتهایشان، آن دولتمرد افریقایی دستی به نشانهٔ ملالت تکان داد و گفت: «من از وقایع جاری اطلاع دارم. از همهٔ آنچه سفیدپوستان با سیاهان میکنند خبر دارم. حالا به من بگویید، سیاهان چه قدمی برای خود برداشتهاند؟»
Eng_PeymanAmiri1991
انسانها با تمام ضعفها و قوتهاشان مکانیسم یک جنبش اجتماعی را میسازند. انسانها باید اشتباه کنند و از آن عبرت بگیرند، باز هم اشتباه کنند و از نو بیاموزند. آنها باید طعم شکست و همچنین موفقیت را بچشند و دریابند که چطور باید با هر کدام کنار بیایند. زمان و تجربه معلمان ما هستند.
Eng_PeymanAmiri1991
همانطور که مارتین گفت، «نمیتوانیم منتظر بمانیم.» نمیتوانیم منتظر بمانیم زیرا زندانها پر از مردان جوان سیاهپوست است، که خیلی از آنها پدر هستند اما اجازهٔ پدری کردن برای فرزندانشان را ندارند. نمیتوانیم منتظر بمانیم، زیرا اکنون میدانیم اگر آموزش در اولویت قرار نگیرد چه استعدادهای نهفتهای در کشور هدر خواهد رفت. نمیتوانیم منتظر بمانیم، زیرا مردان و زنان جوان ما برای کشتن تربیت میشوند (و آن را «خدمت به کشور» مینامند).
Hepatitis G
در تلویزیون میدیدند، در رادیو میشنیدند و در روزنامه میخوانند که این صدمین سالگرد آزادی آنهاست.
اما این آزادی طنین ضعیفی داشت، یک جور پوچی مضحک، چرا که ـتا جایی که عمر کوتاه این دختر و پسر قد میداد ــ اتوبوسها در مونتگومری رفت و آمد نمیکردند؛ تحصنکنندگان را به زندان انداخته بودند و کتک میزدند؛ مسافران آزادی مورد خشونت و حملهٔ اوباشان شرور قرار میگرفتند؛ در بیرمنگام سگهای تیزدندان آمادهٔ حمله بودند؛ و در بروکلینِ نیویورک، نوع خاصی از کارهای ساخت و ساز وجود داشت که آن را فقط به سفیدها میدادند.
تابستان ۱۹۶۳ بود. آیا آزادیِ بردگان حقیقت داشت؟ آیا آزادی نیرویی داشت؟
Hepatitis G
بهندرت میشود که از کار خود بمانم تا انتقادها علیه کارها و اندیشههایم را پاسخ دهم. اگر بنا بود تمام انتقادهای انباشته بر میز کارم را پاسخ دهم، دستیارانم در طول روز جز برای رسیدگی به چنین مکاتباتی مجال نمییافتند و خود نیز از کارِ سازنده باز میماندم.
Eng_PeymanAmiri1991
بیعدالتی در هر جا تهدیدی برای عدالت در همهجاست. ما در شبکهٔ گریزناپذیری از روابط متقابل گرفتاریم، با جامهٔ یگانهٔ سرنوشت بر تنِ ما همه. هر آنچه بر شخصی اثر مستقیم بگذارد، بر همگان اثر نامستقیم میگذارد. بیش از این نمیتوان متحمل زیانی بود که از اندیشهٔ تنگ و کوتهبینِ آنانی برمیخیزد که دیگری را «آشوبگرِ بیگانه» میپندارند.
Eng_PeymanAmiri1991
آن هنگامی که بردهگرفتهشدگان ذهنیت بندگی را دفن کنند، نظام کهنه به پایان خواهد رسید
Eng_PeymanAmiri1991
یک جنبش اجتماعی که فقط مردم را به حرکت وا میدارد فقط یک شورش است. اما جنبشی که هم مردم را متحول میکند و هم سنتها را، یک انقلاب است.
Eng_PeymanAmiri1991
نمیتوانیم زاغهها را بتکانیم تا فقط چند نفر از غربال عبور کنند و بقیه در آلونکها و خانههای اجارهای محقر منتظر بمانند. همچنین نمیتوان زاغههای بزرگ بسیاری از شهرها را با حرکتی ناگهانی از این رو به آن رو کنیم و افرادی از همه قماش را در سیلابی بریزیم تا به هر جایی که جاذبهٔ اجتماعی آنها را میکشاند بروند. هر کدام از این مسیرها ـتدریجگرایی یا تغییر ناگهانی بیهدف ــ منجر به نابسامانی اجتماعی هم برای محرومان و هم برای بالانشینان خواهند شد.
Eng_PeymanAmiri1991
حجم
۱۷۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۷۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
قیمت:
۶۶,۰۰۰
تومان