کتاب سایه ها
معرفی کتاب سایه ها
کتاب سایه ها نوشتهٔ الکس نورث و ترجمهٔ معصومه مظاهری است. نشر راه طلایی این رمان معاصر انگلیسی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب سایه ها
کتاب سایه ها حاوی رمانی به قلم الکس نورث است که نخستینبار در سال ۲۰۲۰ میلادی به چاپ رسید. در این رمان میخوانیم که وقتی «پال آدامز» ۱۵ساله بود، یکی از دوستانش در زمین بازی مدرسه به قتل رسید. متهم به قتل، نوجوانی به نام «چارلی کرب تری» یکی دیگر از دوستان «پال» بود که پس از آن اتفاق ناپدید شد و دیگر کسی او را ندید. «پال» پس از ترک خانه و رفتن به کالج، دیگر به شهرش بازنگشت؛ تا اینکه در ۴۰سالگی تصمیم میگیرد به خانه بازگردد و از مادر بیمارش مراقبت و پرستاری کند. در این زمان به نظر میرسد تاریخ، از طریق مجموعهای از قتلهای پسران نوجوان، در حال تکرارکردن خود است. کارآگاه «آماندا بک» همزمان با پیداشدن جسدهای بیشتر و افزایش تعداد متهمان، درمورد این قتلها تحقیق میکند. مادر «پال» هراس این را دارد که چیزی عجیب در خانهٔ او به کمین نشسته باشد. واقعیت چیست؟ این رمان را که یک راوی اولشخص دارد، بخوانید تا بدانید.
خواندن کتاب سایه ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر انگلستان و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سایه ها
در آغاز همین کافی بود. از نظر آماندا پرونده کمی پیچیدگی داشت، اما نسبتاً روشن بود. پزشکی قانونی درین پرایس را متهم به قتل ویلیام رابرتز آیلین و جیمز داوسون میدانست. در ماجرای کشتهشدن پسرش بیگناه بود، اما گویا پرایس شروع به تحقیق درباهٔ دلایل ناپدیدشدن پارلی کربتری کرده بود؛ حلکردن مشکلات بهشیوهٔ خودش؛ البته همسرش هم آن روز میگفت که او حلال مشکلات است. آماندا حالا چیزهایی دربارهٔ سابقهٔ دین پرایس در ارتش و کوشش او بهمنظور یافتن هدفی که بتواند بهیکباره به زندگی غیرنظامی بازگردد، میدانست پسرش میشل بهانهای برای بازگشت او به چنین زندگیای بود. وقتی از دستش داد چیزی در درونش برای همیشه فرو ریخت. جسد دین پرایس فردای روی که پائول را ربوده بود در اعماق جنگل پیدا شد. وقتی میان درختان او را تعقیب میکرده است، مچ پایش پیچ میخورد که او ظاهراً میخواسته خودش را از آنجا نجات دهد، اما بعد از مدتی امیدش به فرار را از دست داده بود. آماندا تصاویر صحنهای را که به هنگام طلوع آفتاب مأموران از پرایس گرفته بودند، دیده بود. مردی مثل او هیچ خوشش نمیآمد بهدست پلیس بیفتد. جسد او در حالی پیدا شد که روی زمین پشت به تنهٔ درختی نشسته و رگ دستش را زده بود. دوروبرش غرق خون بود.
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب متل کتاب قبلیه نویسنده نجواگر کتاب خوبیه ولی لطفا نسخه الکترونیکی اضافه بشه پی دی اف ناجوره کتاب خوان دیگه ای الکترونیکی گذاشته
نسبت به کتاب قبلی که از این نویسنده خوانده بودم یعنی کتاب نجواگر ضعیف تر بود و بعضی از معماهای داستان تا انتها حل نشده باقی ماند.
اول این که چرا من باید برا کتابی که نخوندم امتیاز بدم؟؟ کاش بخش نظر و امتیاز جدا بشه دوم طاقچه جون! من کتاب رو بر حسب معرفی وخلاصه کتاب میخونم؟ پس چرا هیچی ننوشتین؟ حس میکنم کتاب ارزش خوندن نداره