دانلود و خرید کتاب خاطرات خانه اموات فئودور داستایفسکی ترجمه مهرداد مهرین
تصویر جلد کتاب خاطرات خانه اموات

کتاب خاطرات خانه اموات

معرفی کتاب خاطرات خانه اموات

«خاطرات خانه اموات» نوشته فئودور داستایوسکی(۱۸۸۱-۱۸۲۱)، نویسنده برجسته روس است. مهرداد مهرین، در مقدمه‌ای که بر ترجمه خود بر این کتاب نگاشته درباره جایگاه این اثر آورده است: کتابی که اینک در دسترس خوانندگان قرار داده می‌شود، یکی از آثار بزرگ داستایوسکی است. برخی آن را شاهکار او می‌دانند ولی عده‌ای دیگر «برادران کارامازوف» را شاهکار می‌دانند. حق این است بگوییم اگر خاطرات خانه اموات شاهکار داستایوسکی نباشد در نوع خودش شاهکار است. داستایوسکی تراژدی حیات بشر را چنان خوب در این کتاب نقاشی کرده که تورگنف پاره‌ای از قسمت‌های «خاطرات خانه اموات» را با «دوزخ» دانته مقایسه کرده است. درباره شدت اثری که مطالعه این کتاب در خواننده برجای می‌گذارد ذکر همین یک موضوع بس که موقعی که امپراطور نیکلا یعنی همان جلادی که مؤسس خانه اموات بود آن را خواند به گریه افتاد! داستایوسکی در «خاطرات خانه اموات» یک قسمت از ماجرای محبوسیت خودش را در زندان سیبری شرح می‌دهد. ولی در ضمن زندانیان دیگر را معرفی کرده سرگذشت غم‌انگیز آن‌ها را به طرزی بدیع حکایت و به موشکافی در طبیعت آن‌ها می‌پردازد و پرده از بسی از اسرار درونی انسان برمی‌دارد. این چهار سال محبوسیت. داستایوسکی را به کلی عوض کرد. وی دیگر آن مرد شاد و مبارز نبود. دیگر امیدی به بشر نداشت و جز تسلیم شدن به قوای کور سرنوشت چاره‌ای نمی‌دید این چهار سال محبوسیت شوخی نبود: به قول خود داستایوسکی، وی در عرض این چهار سال زنده به گور شده بود. این چهار سال مرگ اجباری، چنان اراده او را فلج کرده بود که برای رهایی و گریز از درد غم گاهی جز میخواری و قماربازی نیافت. مرد تیره روزی بود. تمام حیات او بیشتر به یک حریق مدهش شبیه بود ـ حریقی که به تدریج جوهر وجودش را به خاکستر تبدیل می‌کرد.

معرفی نویسنده
عکس فئودور داستایفسکی
فئودور داستایفسکی
روس | تولد ۱۸۲۱ - درگذشت ۱۸۸۱

داستایفسکی، نویسنده‌ی رمان‌های مشهوری مانند قمارباز و برادران کارامازوف، در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ در شهر مسکو و در خانواده‌ای بسیار مذهبی چشم به جهان گشود. این موضوع باعث شد خود او نیز در طی حیات خود انسانی مذهبی باقی بماند. او در مدرسه آموزش‌های نظامی می‌دید، اما خودش به ادبیات علاقه‌ی بسیاری داشت؛ بنابراین پس از اتمام مدرسه خود را وقف نوشتن کرد. نوشته‌های اولیه‌ی داستایوفسکی از او مردی جوان و بسیار پانرژی و در عین حال با روانی بی‌ثبات ترسیم می‌کنند.

محمد علی ئی
۱۳۹۸/۱۱/۰۵

حقیقتا آدم تو بازار چاپ و نشر این مملکت انگشت به دهن میمونه که مثلا چطور میشه مترجمی متن رو هر جور که دوست داشت ترجمه کنه و هر جای اون رو که مطبوع خاطر ندونست حذف کنه و داستان

- بیشتر
Rayhaneh Yadyad
۱۳۹۹/۱۰/۱۰

این کتاب رو بهتون توصیه می‌کنم اگر احساس می‌کنید تنها آدمِ تنهای این دنیا هستید :) و اگر احساس می‌کنید در شرایط سختی از دوره ی زندگی‌تون هستید! این کتاب روایت گر اتفاقی غمگینه ولی امیدی که توی جمله به

- بیشتر
semicolon
۱۳۹۶/۰۴/۲۹

ترجمه ش واقعا واقعا بده..! واقعا کی اجازه داده این ترجمه به چاپ برسه؟ لحن ترجمه هی عوض میشه و اصلا جملات واضح نیستن.. انگار کلمات ترجمه شده باشن..

mohsen
۱۳۹۸/۰۹/۰۵

این زندانه منو یاد مدرسمون میندازه😑

Darling
۱۳۹۶/۱۱/۰۷

فوق العاده اس این کتابو خیلی دوست داشتم من نسخه چاپی با ترجمه مهرداد مهرین رو خوندم.

شاپور
۱۳۹۷/۰۱/۱۳

شاهکاری از داستایفسکی، یک اثر رئال با توصیف های بی نظیر و ملموس که ماجراهایی تلخ از مجازات و زندانی بودن را نقل و آدمی را به اندیشه درباب آزادی و ارزش آن وا می دارد. آشنایی با مصائب و

- بیشتر
salimeh.rahimy
۱۳۹۶/۰۷/۱۱

پر از اشتباه تایپی و نگارشی. البته من متن روسی رو نخوندم و نمی دونم از نظر ترجمه چطوره ولی جمله ها خیلی به هم ریخته و نچسب هستن

Farzad
۱۳۹۵/۰۹/۱۸

خیلی خوبه واقعا دس خوش نویسنده من که دارم از خوندنش لذت میبرم حتما بخرین به شدت ارزشش رو داره!

کاربر ونوس
۱۴۰۲/۰۲/۱۷

مانند دیگر شاهکارهای داستایوفسکی بسیار بسیار جذاب ، که با خوندنش لایه های عمیق روح انسانی رو درک میکنی ! بسیار توصیه میشه

Abbas A
۱۳۹۵/۱۲/۰۱

از اونجایی که طاقچه کتاب برادران کارامازوف نداره مجبورم اینجا سوالمو بپرسم،اگه کسی کتاب برادران کارامازوف خونده ممنون میشم هم نظرشو درمورد کتاب بگه هم بگه با ترجمه کی بگیرمش.ممنون

بهتر است بگوئیم کشورها به صورت زندان درآیند و به دست یک عده یغماگر به بدترین صورت غارت گردند و ساکنین بدبخت این کشورها تنها به گناه این که به اندازه کافی مسلح نیستند، به اسارت درآیند و بی‌رحمانه استثمار گردند.
AS4438
نه محبوسیت و نه مجازات اعمال شاقه، هیچ کدام قادر نیست زندانی را به یک مرد بهتر و سودمندتر مبدل کند، با آن که این‌ها وسائلی برای مجازات او و حمایت جامعه از شر او انگاشته می‌شود، در حقیقت این مجازات‌ها در قلب زندانی یک احساس نفرت شدید و یک تشنگی فوق‌العاده برای تفریحات ممنوعه و یک تهور و بی‌باکی باورنکردنی ایجاد می‌کند.
شاپور
من عادت داشتم غالبآ از درون شکاف حصار نگاه کنم و نظر اجمالی بر جهان پهناوری که آن بالا بود، بیندازم ولی آنچه می‌توانستم دید بخش کوچکی از آسمان و استحکامات مرتفع پرعلف بود که روی آن نگهبانان شب و روز این سوی و به آن سوی راه می‌رفتند در آن وقت متحیر بودم چطور در سالیان درازی که در پیش بود، من می‌بایست به سوی حصار بخزم و از شکاف‌های آن نگاه کنم و همان نگهبانان و همان استحکامات و همان قلعه کوچک آبی آسمان را ببینم ـقطعه آسمانی که به نظر می‌رسید متعلق به همان آسمانی که از زندان خودمان می‌دیدیم، نیست بلکه تعلق به آسمانی دیگر داردــ آسمانی که از ما خیلی دور است، آسمانی که زیر سایه‌اش مردم آزاد به‌سر می‌برند.
Tamim Nazari
در یک طرف این حیاط دروازه خیلی محکم و بزرگی بود که همیشه مقفول و شب و روز به وسیله نگهبانان پاسبانی می‌شد این دروازه فقط وقتی باز می‌شد که محکومین زندان را ترک و دنبال کار خود می‌رفتند. بالاتر از آن دروازه‌ها دنیای آزاد بود دنیایی که مردم هر کاری که می‌خواستند می‌کردند ولی برای ما که در این سوی حصار به سر می‌بردیم، آن جهان مانند افسانه پریان عجیب و غیرواقعی به نظر می‌رسید
Tamim Nazari
من همیشه فکر می‌کردم برای انسان خیلی دشوار است از فضای تازه و آزاد به یک اتاق دراز سقف کوتاه و خفه‌کننده که با دو و یا سه شمع روشن می‌شد و بوی متعفن بر آن حکمفرما بود، داخل شود. هنگامی که اکنون به یاد آن روزها می‌افتم، غالبآ با تعجب فکر می‌کنم چطور توانستم یک چنین زندگی را مدت ده سال تحمل کنم.
Tamim Nazari
جنایت‌ها به اندازه تعداد طبایع و سرشت‌ها مختلف است.
محمد قدیری
عشق به پول یکی از صفات مختصه یک مرد زندانی است. یک مرد زندانی پس از آزادی به هیچ چیز دیگر به اندازه پول اهمیت نمی‌دهد و هیچ وقت خوشحال‌تر از آن لحظه‌ای نیست که پول در جیب‌هایش جلنک جلنک می‌کند.
محمد قدیری
عشق به پول یکی از صفات مختصه یک مرد زندانی است. یک مرد زندانی پس از آزادی به هیچ چیز دیگر به اندازه پول اهمیت نمی‌دهد و هیچ وقت خوشحال‌تر از آن لحظه‌ای نیست که پول در جیب‌هایش جلنک جلنک می‌کند.
محمد قدیری

حجم

۳۱۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۹۰ صفحه

حجم

۳۱۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۹۰ صفحه

قیمت:
۱۸۷,۰۰۰
تومان