کتاب آرزوهای بزرگ (متن کوتاه شده)
معرفی کتاب آرزوهای بزرگ (متن کوتاه شده)
کتاب آرزوهای بزرگ (متن کوتاه شده) نوشتهٔ چارلز دیکنز و ترجمهٔ محسن سلیمانی است. نشر افق این رمان انگلیسی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب آرزوهای بزرگ (متن کوتاه شده)
کتاب آرزوهای بزرگ (متن کوتاه شده) حاوی یک رمان انگلیسی است که روایت کامل و واضحی از اوضاع اجتماعی و سیاسی زمان نویسنده را در بر گرفته است. چارلز دیکنز این حقایق را با لحنی زیبا و لطیف بیان کرده است. «پیپ» شخصیت اصلی رمان است که در روند رشد از هفتسالگی تا جوانی تجربیات بسیاری کسب میکند؛ برای مثال متوجه میشود شادی و خوشحالی همواره در ثروت و زندگی مرفه خلاصه نمیشود و عشق و دوستی دو ویژگی است که در افراد یافت نمیشود؛ بلکه اشخاص اندکی از آن بهره بردهاند. نویسندهٔ کتاب در داستانهایش از انتقاد و اعتراض به فضای فقر و اختلافات طبقاتی دست برنداشته و این مسائل را بهوضوح بیان کرده است. داستان پیپ و شخصیتش نشاندهندهٔ افرادی است بلندپرواز که سعی دارند از زندگی عادی خود فرار کرده و به زندگی دیگری روی آورند و با این کار فرد دیگری شوند، اما عشق و وفا را در نزدیکان خود مییابند. پرداختن به موضوعاتی همچون عشق و نفرت و ثروت و فقر در آثار چارلز دیکنز کاملاً مشخص است. «آرزوهای بزرگ» مشهورترین رمان این نویسندهٔ بزرگ انگلیسی است که بسیاری آن را سرآمد آثار دیگرش همچون «اولیور تویست» و «داستان دو شهر» میدانند. تخصص او ترسیم زندگی تهیدستان و طبقات پایین اجتماع بوده و توانسته با این توانایی تودهٔ مردم را مفتون خود کند و در زمان حیاتش محبوبیت بسیاری به دست آورد. از آثار چارلز دیکنز اقتباسهای سینمایی و نمایشی بسیاری شده است. این متن کوتاهشده ۳۳ فصل دارد.
خواندن کتاب آرزوهای بزرگ (متن کوتاه شده) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۱۹ انگلستان و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره چارلز دیکنز
«چارلز جان هوفام دیکنز» در ۷ فوریهٔ ۱۸۱۲ متولد شد. از کودکی مجبور بود در کارخانه کار کند. پدرش که قادر نبود بدهیهایش را پرداخت کند، زندانی شده بود. وقتی دوران حبس پدر تمام شد، چارلز به تحصیلاتش ادامه داد؛ سپس کارمند دفتر یک وکیل و بعد گزارشگر روزنامه شد. کتابهای مشهور او «نیکلاس نیکلبی»، «سرود کریسمس»، «دیوید کاپرفیلد»، «آرزوهای بزرگ»، «الیور توئیست» و «داستان دو شهر» است. از کتابهای او تابهحال اقتباسهای سینمایی و تئاتری بسیاری صورت گرفته است. جیمز جویس (نویسندهٔ مشهور)، چارلز دیکنز را پس از شکسپیر تأثیرگذارترین نویسندهٔ انگلیسیزبان میداند. دیکنز در ۹ ژوئن ۱۸۷۰ بهطور ناگهانی و بر اثر سکتهٔ قلبی از دنیا رفت. مزار او اکنون در کلیسای وستمینیستر در بخش ویژهٔ نویسندگان معروف به «کنج شاعران» در لندن جای دارد. خانهای که دیکنز برای مدتی در آن زندگی میکرد، حالا تبدیل به موزهای دربارهٔ زندگی او شده است. «دیوید لین» اولین فیلمسازی بود که بهسراغ آثار چارلز دیکنز رفت و در برگردان دو اثر او (آرزوهای بزرگ و اولیور توئیست) توانست دو فیلم فراموشنشدنی به تاریخ سینما هدیه کند.
بخشی از کتاب آرزوهای بزرگ (متن کوتاه شده)
«چند روز بعد، شبی به محض اینکه هربرت به خانه آمد با ناراحتی گفت: «هندل عزیز، متأسفانه باید خیلی زود از تو جدا شوم و به قاهره بروم، در صورتیکه میدانم الان بیشتر از هر موقع دیگری به من احتیاج داری.»
گفتم: «هربرت، من همیشه به تو احتیاج دارم، اما در حال حاضر احتیاجم بیشتر از مواقع دیگر نیست.»
- اما خیلی تنها میشوی.
- نه، من هر وقت بتوانم میروم پیش مگویچ. تازه وقتی هم که پیشش نباشم، ذهنم درگیر وضع اوست.
- اما چون من دارم میروم میخواستم بپرسم که اصلاً به آیندهات فکر کردهای؟
- نه، میترسم به آیندهام فکر کنم.
- راستش ما در شعبهٔ خودمان در قاهره به یک... دیدم به خاطر رودربایستی، نمیخواهد دقیقا بگوید به چه کسی احتیاج دارند. گفتم: «به یک کارمند دفتری احتیاج دارید.»
- بله، به یک کارمند دفتری؛ که البته امیدواریم کارمند ما هم به زودی مثل من شریک ما شود. من و کلارا دربارهٔ این موضوع خیلی با هم صحبت کردهایم.
اگر بعد از ازدواج ما بیایی و پیش ما زندگی کنی واقعا خوشحال میشویم. در ثانی برای خوشبختی تو هر کاری از دستمان ساخته باشد میکنیم. باور کن خیلی بهمان خوش میگذرد هندل!
از ته دل از او تشکر کردم، اما چون در آنموقع ذهنم بیش از حد درگیر قضیهٔ مگویچ بود و نمیتوانستم درست فکر کنم از او خواستم حداکثر دو، سه ماه به من مهلت بدهد تا اینباره تصمیم بگیرم.
هربرت از شنیدن این حرف خیلی خوشحال شد و با من دست داد و فریاد زد: «اگر بخواهی، حتی یک سال هم بهت مهلت میدهم! من آخر این هفته میروم قاهره. کلارا تا وقتی پدرش زنده است پیش او میماند و وظیفهاش را در قبال او انجام میدهد اما خانم ویمپل پنهانی به من گفت که پدر کلارا حتما همین روزها میمیرد! بعدش هم من و کلارا در نزدیکترین کلیسا با هم ازدواج میکنیم.»
روز شنبهٔ همان هفته، هربرت به قاهره رفت »
حجم
۱۵۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۱۵۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه