
کتاب بادام
معرفی کتاب بادام
کتاب بادام با عنوان انگلیسی Almond نوشتهی سون وون پیونگ رماننویس و فیلمساز اهل کره جنوبی است. این کتاب در سال ۲۰۱۷ منتشر شد و در مدت کوتاهی محبوبیت زیادی میان نوجوانان پیدا کرد. سون وون پیونگ در این کتاب به زندگی پسری نوجوان به نام یونجائه میپردازد که با بیماری نادر آلکسیتایمیا (Alexithymia) یا به عبارت دیگر، ناتوانی در درک و ابراز احساسات، دستوپنجه نرم میکند. سون وون پیونگ در این کتاب علاوه بر پرداختن به چالشهای دوران بلوغ و نوجوانی، به نقد غیرمستقیم جامعهای میپردازد که توان تحمل تفاوت را ندارد. کتاب بادام را مریم بردبار به فارسی برگردانده و انتشارات کتیبهی پارسی آن را به چاپ رسانده است. شما میتوانید نسخهی الکترونیکی این اثر را از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بادام
سون وون پیونگ در کتاب بادام میکوشد نشان دهد که احساسات یک زبان مشترک است و میتوان آن را یاد گرفت و زندگی بهتری ساخت. بهعلاوه، او تلاش میکند از طریق روایت داستانی با پیچشهای غافلگیرکننده و شخصیتهای منحصربهفرد سیر بلوغ و رشد چند نوجوان را بهخوبی نشان دهد.
یونجائه شخصیت اصلی کتاب بادام است. چیزی در آمیگدال (Amygdala) مغز یونجائه باعث میشود او نتواند به درستی احساسات را بفهمد و بروز دهد. در واقع به این بخش کوچک از مغز او که با اختلال متولد شده است، بادامک میگویند. بادامک مغز یونجائه حسابی برای او دردسرساز شده است. مادرش مدام به او یادآوری میکند که قیافهی عادی به خودش بگیرد تا کسی متوجهی غیرعادی بودن یونجائه نشود. یونجائه بهمرور یاد میگیرد که در چه موقعیتی باید چه رفتاری از خود بروز دهد، با وجود آنکه اصلاً هیچکدام از این هیجانات را درک نمیکند، بلکه فقط تقلید میکند.
اما چندان طولی نمیکشد که زندگی یونجائه با تغییراتی شگرف مواجه میشود و در رویارویی با این تغییرات با دوستی، محبت و ارتباطات انسانی متفاوتی روبهرو میشود. ورود گونده و سپس دورا به زندگی یونجائه پوستهی سخت بیتفاوتی را در وجود او میشکند و یونجائه به بخشهایی از وجودش مینگرد که قبلاً هرگز با آنها مواجه نشده بود.
این رمان کرهای در ردهی سنی رمان نوجوان یا Young Adult قرار میگیرد. ژانر کتاب بادام ترکیبی از روانشناختی، درام و رئالیسم اجتماعی است؛ زیرا نویسنده علاوه بر پرداختن به احوالات درونی یونجائه و رشد و بلوغ عاطفی او، به چالشهای روابط انسانی و نقد رفتار و تعامل جامعه با افراد متفاوت نیز میپردازد.
البته رمان بادام با نقدهایی نیز روبهرو شده است. برخی منتقدان معتقدند که موضوع کتاب بادام چندان جدید نیست و در واقع یک داستان معمولی دبیرستانی با حالوهوای کرهای و خشونت مدرسهای است. بهعلاوه، برخی نیز بیان کردهاند که اختلال آلکسیتایمیا یک بیماری جدی است و اینکه یونجائه با عشق و دوستی میتواند بر آن غلبه کند کمی غیرواقعی به نظر میرسد.
خرید و دانلود کتاب بادام در طاقچه نسبت به نسخهی فیزیکی آن بهصرفهتر است، چرا که قیمت کتاب بادام در طاقچه کمتر و تهیه و مطالعهی آن آسانترست. بهعلاوه، این اثر در طاقچه با فرمت epub منتشر شده است که نسبت به pdf کتاب بادام تجربهی مطالعهی دلچسبتری را رقم میزند. میتوانید این رمان را در طاقچه بهراحتی خریداری و دانلود کنید. بهعلاوه، کتاب صوتی بادام نیز در طاقچه برای شنیدن فراهم شده است و میتوانید با خریداری و دانلود آن این داستان جذاب و منحصربهفرد را بشنوید.

موضوع کتاب بادام در مورد چیست؟
نوجوانی را در نظر بیاورید که نمیتواند از آنچه در اطرافش میگذرد، درک درستی داشته باشد. نه از رخدادی خشمگین میشود، نه از کسی ناراحت، نه اتفاقی مضطربش میکند و نه میتواند با کسی که در جلوی چشمانش حادثهای دردناک را تجربه کرده، همذاتپنداری و همدردی کند. «یونجائه» در دنیایی غریب بیآنکه چیزی از آن درک کند و احساساتی را بروز دهد، مانند یک ربات زندگی میکند. در دورهای از زندگی که دروازهی ورود به بزرگسالی است. نوجوانی بیمار که باید از پس چالشهایی برآید که برای همسالان سالمش نیز پرمخاطره است. مشکلات بیشمار و مصیبتی که نوجوان قصهی ما از سر میگذراند، بهسختی قابلتصور است. عزیزانش به قتل میرسند و او میماند و مشکلات کشندهای که باید به تنهایی با آنها دستوپنجه نرم کند. «یونجائه» اما با کمک یک دوست از این دورهی سخت عبور میکند. زنده میماند و دردی که نمیتواند او را بکشد، لاجرم قویترش میکند.
موضوع کتاب بادام پشتسر گذاشتن برزخ ناکامی و مصیبت توسط نوجوانی کمتوان و بیمار است. ترجمان امید است و برای نوجوانان که دستکم با چالشهای گذار از سن کودکی مواجه هستند، امیدبخش و مفید و خواندنی است.

پایان داستان بادام چیست؟
(هشدار: این بخش ممکن است قسمتهایی از داستان را فاش کند!)
در پایان داستان دوستی عجیب شکلگرفته بین «یونجائه» و «گان»، مسیر داستان را عوض میکند. «یونجائه» آرامآرام احساسات را درک میکند. او باز هم با مشکلات کوچک و بزرگی روبهروست اما از پس عبور از کودکی و پاگذاشتن به دورهی جوانی یا بهعبارتی بزرگسالی، جهان او جهان متفاوتی است.
خرید و دانلود کتاب بادام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
- دوستداران رمانهای نوجوان و انگیزشی: و بهطور ویژه بهکسانی که در برههای سخت از زندگی، بیش از پیش خود را نیازمند امید و انرژی مثبت میدانند.
- نوجوانان ۱۳ تا ۲۰ سال: داستان بادام حول رشد، بلوغ عاطفی و چالشهای دوران نوجوانی میچرخد و برای این دسته از مخاطبین انتخاب مناسبی است.
- طرفداران ادبیات آسیای شرقی: بادام از معدود رمانهای کرهای است که در ایران ترجمه و بهسرعت محبوب شد.
- طرفداران رمانهای درام اجتماعی: کتاب بادام دیدگاهی انتقادی به رفتار جامعه در برابر افراد متفاوت و تعاملات اجتماعی دارد و مطالعهی آن میتواند ذهن را به تفکر وادارد.
چرا باید رمان بادام با ترجمه مریم بردبار را بخوانیم؟
- بادام کتابی الهامبخش، امیدوارکننده و انسانی است که مطالعهی آن خواننده را به تفکر واداشته و زاویهی جدیدی برای نگریستن به مسائل زندگی را به او نشان میدهد.
- مطالعهی کتاب بادام اهمیت همدلی و درک تفاوتها را به ما یادآوری میکند.
- این اثر داستانی جذاب و انسانی است که روایت اول شخص، روان و سادهی آن این کتاب را واقعی و تأثیرگذار میکند.
جوایز و افتخارات
کتاب بادام نخستین کتاب سون وون پیونگ است که با استقبال گستردهای مواجه و به زبانهای بسیاری از جمله فارسی ترجمه شد. این کتاب جایزهی چانگبی برای ادبیات نوجوانان را در سال ۲۰۱۶ کسب کرد.
معرفی کتاب بادام توسط گروه BTS نیز به شهرت بیشتر آن میان خوانندگان کمک شایانی کرد. همچنین، نویسندهی کتاب، سون وون پیونگ توانست جایزهی صلح ۴.۳ جزیرهی ججو و جایزهی کتابفروشان ژاپن را از آن خود کند. سون وون پیونگ در عرصهی سینما نیز فعال است و چندین داستان، رمان و فیلمنامه را به نگارش درآورده است و کتاب بادام مشهورترین اثر اوست.
نظرات افراد و مجلههای مشهور درباره رمان بادام
بسیاری از نشریات نیز رمان را تحسین و مخاطبان را به خواندنش ترغیب کردهاند. در مروری که وبسایت «Global Comment» از این کتاب منتشر کرده، از آن بهعنوان کتابی فراتر از تقسیمبندیهای سنی یاد شده که میتواند هر مخاطب پیر و جوانی را به خود جذب و به بازخوانی ترغیبمان کند. در این مرور قلم «وون پیونگ سون» شوخ و زیرک خوانده شده است.
وبگاه «Kirkus Reviws» نیز به جذابیت این کتاب برای عموم مخاطبان از هر سنی تاکید کرده است.
«والاستریت ژورنال» رمان بادام را داستانی محکم و تکاندهنده خوانده و در زمرهی «کتابهایی که میتوانند شما را با خود به هرکجا ببرند»، قرار داده است.
با این حال، بادام نقدها و نظرات مثبت زیادی دریافت کرده است. جیمی مارینا لاو، نویسندهی کوهستان صورتی در جزیرهی ملخها دربارهی این کتاب میگوید: ظریف و دلخراش. مانند پوست کندن میوه، احساسات انسانی را آشکار میکند و با ولعی ملایم، وضعیت انسان را زیر سؤال میبرد.
مادلین رایان، نویسندهی کتاب اتاقی به نام زمین نیز دربارهی کتاب بادام بیان میکند: سون وون پیونگ میداند کسانی که متفاوت فکر میکنند، احساس میکنند و ارتباط برقرار میکنند، شرور جامعه نیستند، بلکه ناجیان آن هستند. نوشتههای او ظاهراً همدلی و لطافت بیحد و حصری را در خود جای داده است.
کتاب بادام توسط گروه BTS معرفی شده است. این گروه کتاب بادام را در فهرست کتابهای مورد علاقهی خود قرار داده است. معرفی این کتاب توسط گروه BTS به محبوبیت آن دامن زد و طرفداران این گروه موسیقی کرهای را به خرید و مطالعهی کتاب بادام ترغیب کرد.
درباره وون پیونگ سون؛ نویسنده کتاب
وون پیونگ سون، رماننویس و فیلمساز اهل کرهی جنوبی است. او متولد سال ۱۹۷۹ در سئول است. سون در دو رشتهی جامعهشناسی و فلسفه تحصیل کرده و تحصیل در این رشتهها در آثار او نقشی پررنگ داشته است. سون در دو عرصهی ادبیات و سینما فعالیت کرده است. او معتقد است هرکدام از این دو عرصه زبان ویژهای دارد که برای بیان ایدهی خود به هر دو زبان نیازمند است. سون کار خود را با سینما و نقد فیلم آغاز کرد. او با حضور در «آکادمی KAFA» دورههایی را در رشتهی کارگردانی گذراند. کار در سینما را با ساختن فیلمهای کوتاه آغاز کرد و جوایزی نیز در این زمینه دریافت کرد.
اولین رمان سون با نام «بادام» در سال ۲۰۱۶ منتشر شد؛ حق ترجمهی آن به سیزده زبان فروخته شد و جایزهی ادبی «چانگبی» را نیز برایش به ارمغان آورد. رمان دیگر او «ضد حملهی سی» نیز پس از انتشار در سال ۲۰۱۷ با استقبال مواجه شد و جایزهی ادبی دومش را برای این رمان دریافت کرد. رمان سوم سون، «راهبهی ساوروی» بهفاصلهی در سال ۲۰۱۸ به چاپ رسید. آثار سون عموما امیدبخش و سرشار از مفاهیم و لحظات انسانی است. کتابهای وون پیونگ سون را میتوانید از طاقچه بهصورت صوتی یا الکترونیکی خرید و دانلود کنید.
چه نسخههای دیگری از کتاب منتشر شده است؟
کتاب بادام به فارسی ترجمه و از سال ۱۴۰۱ به بازار کتاب ایران وارد شده است. از مترجمان کتاب میتوان به «زینبسادات موسوی معلم» (آستان مهر)، «مریم بردبار» (کتیبهی فارسی)، «بنفشه شریفیخو» (انتشارات قطره)، «فریناز بیابانی» (نشر دانشآفرین)، «ملیجه فخاری» (انتشارات کتاب مجازی) و «ارغوان آقایی» (انتشارات نارنگی) اشاره کرد. درباره بهترین ترجمه کتاب بادام بیشتر بخوانید.
نقد کتاب بادام
کتاب بادام در حالوهوایی دردناک و تلخ آغاز میشود. روایتی اولشخص از پسری بیمار که همذاتپنداری مخاطب را برمیانگیزد. روایت داستان از دید کسی که احساساتی همچون اضطراب و خشم را درک نمیکند، طبیعتا بسیار متفاوت است. وون پیونگ سون شخصیت نوجوان داستانش را در موقعیتی یگانه قرار میدهد تا علاوهبر مشکلات معمول این دوره از زندگی، با پیشامدهایی غیرمعمول و سخت مواجه شود. این نکته کتاب را بهخصوص در نیمهی ابتدایی متفاوت کرده است.
بخش دیگر داستان تغییری بزرگ است که «یونجائه» تجربه میکند. «گان» شخصیت نوجوان دیگری است که در یک مدرسه با او درس میخواند. رابطهی «گان» و «یونجائه» آغاز خوبی ندارد و پرتنش است اما به نتیجهای غیرقابلانتظار میرسد. بین آندو رابطهای دوستانه شکل میگیرد و این دوستی احساسات را بهتدریج در «یونجائه» زنده میکند.
پایان داستان بهخصوص برای نوجوانان میتواند بسیار امیدبخش باشد. رمانهای نوجوانان ازاینجهت که دورهای منحصربهفرد از زندگی را بهتصویر میکشند، متفاوت هستند. این تفاوت در رمان بادام بهواسطهی شخصیتی که راوی آن است، بهمراتب پررنگتر است. خواننده با خواندن داستان در موقعیتی خاص قرار میگیرد، همگامی با شخصیت عجیب و ممتاز داستان، حس ویژهای از امید را در او زنده میکند. گرچه نقدهایی نیز به این «تغییر سریع» و پایان امیدبخش داستان از سوی برخی منتقدان وارد شده است، اما نمیتوان منکر الهامبخشی و امیدآفرینی داستان بادام شد؛ خصوصا برای نوجوان که مخاطبان عمدهی داستان هستند و چالشهای سخت بلوغ و رسیدن به دورهی جوانی را تجربه میکنند.
سوالات متداول درباره کتاب بادام
- کتاب بادام چند صفحه است؟: انتشارات کتبیه پارسی کتاب بادام با ترجمه مریم بردبار را در ۱۹۷ صفحه منتشر کرده است.
- پیام رمان بادام چیست؟: بادام کتابی امیدآفرین و الهامبخش است. ما با نوجوانی مواجهایم که در آستانهی عبور از دوران سخت بلوغ و رسیدن به جوانی قرار دارد. نوجوانی بیمار، که اختلال جدی مغزی دارد و با رنجی بیش از دیگران و مشکلاتی دوچندان این دوران پرمخاطره را طی میکند و این سرمایهی «دوستی» است که او را از این مهلکه عبور میدهد. عبوری سختتر که شاید او را پختهتر از همسالانش کند؛ درنهایت با دنیایی پر از بدی و خوبی (مثل همیشه) روبهروست که با احساسات بازیافتهاش میتواند آن را درک کند و با آن کنار بیاید. او بهواقع «بزرگ» شده است.
- چرا اسم رمان «بادام» است؟: شخصیت اصلی داستان، مبتلا به وضعیتی است که آلکسی تایمیا نام نهاده شده است. وضعیتی که در آن فرد از درک و بروز احساساتی از قبیل ترس، خشم و اضطراب ناتوان است. این اختلال از وجود نقصی در بادامهی مغز یا آمیگدال ناشی میشود. ازاینرو نویسنده با اشاره به منشأ بیماری «یونجائه»، عنوان «بادام» را برای رمان خود برگزیده است.
- کتاب بادام مناسب چه سنی است؟: کتاب بادام نوشتهی سون وون پیونگ در ردهی سنی رمان نوجوان یا Young Adult قرار میگیرد.
- ژانر کتاب بادام چیست؟: این اثر در ژانر رمان و برای نوجوانان نوشته شده است.
بخشی از متن کتاب بادام
«آن روز شش نفر مرده و یک نفر زخمی شده بودند. اولین نفرات مامان و مامانبزرگ بودند. بعد، یک دانشجوی کالج که برای اینکه جلوی مرد را بگیرد با عجله وارد صحنه شده بود. نفرات بعد دو مرد پنجاهوچند ساله که در صف اول رژۀ سپاه رستگاری بودند، و بعد یک مأمور پلیس بود؛ در نهایت هم خود مرد. او تصمیم گرفته بود آخرین قربانی کشتار جنونآمیزش باشد. مرد خنجر را محکم در سینۀ خود فرو کرد و مانند بیشتر قربانیان دیگر، پیش از رسیدن آمبولانس تمام کرد. من کل ماجرا را در حالی که پیش چشمم جریان داشت، فقط تماشا میکردم.
مثل همیشه، فقط با چشمان بیروح آنجا ایستاده بودم.
نخستین علائم بروز بیماری وقتی شش ساله بودم پدیدار شدند. نشانههایش از خیلی قبلتر وجود داشتند، اما آن زمان بود که بالاخره خود را نشان دادند. آن روز، احتمالاً مامان فراموش کرده بود بعد از کودکستان دنبال من بیاید. بعداً به من گفت، که پس از این همه سال به ملاقات بابا رفته بوده، که به او بگوید بالاخره تصمیم گرفته رهایش کند، نه به این خاطر که با مرد جدیدی آشنا شده، بلکه چون میخواهد زندگیاش را از سر بگیرد. ظاهراً او همۀ این حرفها را در حالی که در و دیوار آرامگاه رنگورو رفتۀ بابا را میشسته، به او گفته بود. در حالی که عشق او یک بار و برای همیشه به پایان میرسید، من، مهمان ناخواندۀ عشق نوپای آنها، کاملاً از خاطر او رفته بودم.
پس از اینکه همۀ بچهها رفتند، من تکوتنها بیرون کودکستان سرگردان بودم. تنها چیزی که این کودک شش ساله، میتوانست در مورد خانهاش به خاطر بیاورد، این بود که آن جایی روی یک پل قرار دارد. من از پل رهگذر بالا رفتم و آنجا در حالی که سرم را از نردهها به پایین آویزان کرده بودم ایستادم. ماشینها را که زیر پایم میلغزیدند میدیدم. این منظره، چیزی را که جایی دیده بودم به خاطرم آورد. پس من هرچه میتوانستم آب دهانم را جمع کردم، ماشینی را هدف گرفتم و رویش تف انداختم. تف من خیلی پیش از اینکه به ماشین برسد در هوا ناپدید شد، اما من همچنان چشمانم را به خیابان دوخته و آنقدر به تف انداختن ادامه دادم که احساس سرگیجه کردم.
«چیکار میکنی! چندشآوره!»
سرم را بالا آوردم و زن میانسالی را دیدم که از آنجا عبور میکرد و به من چشم دوخته بود. سپس به راهش ادامه داد و مثل ماشینهای زیر پایم به»
حجم
۱۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
حجم
۱۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
نظرات کاربران
(((هرکس دو بادام داخل سرش دارد که جایی میان پشت گوش ها در پشت جمجمه قرار دارد.در حقیقت اسم آنها آمیگدال است که ریشه در کلمه بادام در زبان لاتین دارد چون اندازه و شکل آن دقیقن مانند بادام است.
چی یاد گرفتین...؟ ^^ من یاد گرفتم که احساسات چه خوب و چه بد قدرت خاصی دارن و توی زندگیمون نقش خیلی مهمی دارن..
به قدری این کتاب منو محو خودش کرد که کاش میتونستم به همه هدیه بدمش 🤗 اگه واقعا دنبال یه کتاب عالی میگردید که مطالعه کنید، اینو اصلا از دست ندید🌻🌺
اولین کتابی که امسال خوندم کتاب بادام بود که اتفاقی سر راهم توی یه کتاب فروشی دیدم و بخاطر اسمش که برام جالب بود خریدمش . اولش که شروعش کردم داستانش برام جالب بود خصوصا چون خودم روانشناسی میخونم و
از حجم زیاد احساسات نمیتونم راجع به کتاب نظری بدم. و از این موضوع به شدت ناراحتم که نمیتونم راهنمایی ای بکنم که ترغیب بشین این کتاب رو بخونین. فقط میتونم بگم لذت بردم. حتی از مسیر داستان لذت بردم، از ابتدا
از خواندن این کتاب بسیار لذت بردم. این کتاب داستان دو پسر است که کاملا متفاوت هستند. نقش اصلی کاملا بی احساس و نفر دوم پر از احساس است. این کتاب به ما می آموزد که فرزندان خود را بی قید
فرض کن نتونی هیچ احساسی داشته باشی، نه ترس، نه غم، خشم، شادی و نه هیچ حس دیگه ای، نتونی گریه کنی، نتونی دلیل رفتار و احساسات افراد رو بفهمی. بدون احساسات چطور میشه دنیا رو درک کرد؟ احساسات بخش بزرگی
در نظر من بادام رمانی معمولی بود. ایده و شروع خوبی داشت اما از روند داستانی و ترجمه، اگر بخواهم راستش را بگویم ضعیف بود. از آن لذت نبردم و به سختی تمامش کردم. آنطور که باید من و احساساتم
با اینکه کتاب خیلی معروفی هستش ولی من زیاد ازش خوشم نیومد. اکه بخوام روراست باشم،داستان منو اصلا جذب خودش نکرد و هیچ جذابیتی نداشت برام ترجمه خوبی هم نداشت*اخه کلا کتابایی که شخصیت اصلیشون منزوی هستن رو نمیپسندم و مورد علاقم
کتاب شروع خیلی خوب و ایده جدیدی داشت پسری که به بیماری آلکسی تایما مبتلاست و چیزی رو احساس نمیکنه شما موقع خرید این کتاب توقع دارین کل کتاب درمورد این بیماری و چالش هایی باشه که این پسر باهاش روبرو میشه