کتاب بخور، عبادت کن، عشق بورز الیزابت گیلبرت + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب بخور، عبادت کن، عشق بورز

کتاب بخور، عبادت کن، عشق بورز

امتیازبدون نظر

معرفی کتاب بخور، عبادت کن، عشق بورز

کتاب بخور، عبادت کن، عشق بورز (غذا، دعا، عشق) نوشته‌ی الیزابت گیلبرت و با ترجمه‌ی مریم بردبار، روایتی شخصی و صمیمی از سفری یک‌ساله است که نویسنده پس از تجربه‌ی طلاق و بحران‌های عاطفی و معنوی، به سه کشور ایتالیا، هند و اندونزی انجام داده است. این کتاب در دسته‌ی خاطرات و سفرنامه‌های خودشناسی قرار می‌گیرد و با نگاهی جست‌وجوگرانه به موضوعاتی چون لذت، معنویت و تعادل در زندگی می‌پردازد. ساختار کتاب بر اساس ۱۰۸ روایت کوتاه شکل گرفته که هرکدام بخشی از مسیر تحول و کشف نویسنده را بازگو می‌کنند. نشر کتیبه پارسی آن را منتشر کرده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب بخور، عبادت کن، عشق بورز

بخور، عبادت کن، عشق بورز اثری از الیزابت گیلبرت است که در قالب خاطرات سفر و خودکاوی نوشته شده است. کتاب با الهام از ساختار تسبیح ژاپا مالا، به سه بخش اصلی تقسیم شده که هر بخش به یکی از کشورهای ایتالیا، هند و اندونزی اختصاص دارد. نویسنده در هر بخش، تجربه‌های شخصی خود را در جست‌وجوی لذت، معنویت و تعادل روایت می‌کند. این سفر پس از یک دوره‌ی دشوار طلاق و بحران هویتی آغاز می‌شود و گیلبرت با صداقت و طنز، فراز و نشیب‌های احساسی و فکری خود را به تصویر می‌کشد. کتاب نه‌تنها سفرهای جغرافیایی، بلکه سفرهای درونی و معنوی نویسنده را دنبال می‌کند و با روایت‌های کوتاه و منسجم، تصویری ملموس از دغدغه‌های یک زن معاصر در مواجهه با تغییرات بزرگ زندگی ارائه می‌دهد. این اثر در ژانر خاطرات و سفرنامه قرار می‌گیرد و با روایتی خودافشاگرانه، به موضوعاتی چون خودشناسی، ایمان، عشق و بازسازی زندگی پس از شکست می‌پردازد.

خلاصه کتاب بخور، عبادت کن، عشق بورز

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! کتاب با شرح بحران‌های عاطفی و معنوی الیزابت گیلبرت آغاز می‌شود؛ او پس از یک ازدواج ناموفق و رابطه‌ای شکست‌خورده، خود را در میانه‌ی افسردگی و سردرگمی می‌یابد. نویسنده تصمیم می‌گیرد برای یافتن آرامش و معنای تازه‌ای در زندگی، سفری یک‌ساله را به سه کشور آغاز کند. بخش نخست در ایتالیا می‌گذرد؛ جایی که گیلبرت به دنبال لذت‌های ساده‌ی زندگی، به‌ویژه غذا و زبان، می‌رود و تلاش می‌کند پس از سال‌ها مسئولیت و فشار، دوباره شادی را تجربه کند. در این بخش، او با آدم‌های جدید آشنا می‌شود و یاد می‌گیرد چگونه از لحظه‌های کوچک لذت ببرد. در بخش دوم، گیلبرت به هند سفر می‌کند تا در یک عبادتگاه، معنویت و مراقبه را تجربه کند. او با چالش‌های ذهنی و روحی روبه‌رو می‌شود و سعی می‌کند با تمرین‌های معنوی، آرامش و تعادل را درونی کند. این بخش به جست‌وجوی ایمان و ارتباط با خداوند اختصاص دارد و نویسنده با صداقت از تردیدها و امیدهایش می‌نویسد. بخش سوم در اندونزی، به‌ویژه جزیره‌ی بالی، می‌گذرد. گیلبرت در این بخش با درمانگری محلی آشنا می‌شود و تلاش می‌کند بین لذت‌های دنیوی و معنویت، تعادلی پایدار پیدا کند. او در این مسیر با آدم‌های مختلفی روبه‌رو می‌شود و در نهایت به نوعی پذیرش و آرامش می‌رسد. کتاب با روایت‌هایی کوتاه و صمیمی، مسیر تحول نویسنده را از بحران تا بازسازی زندگی به تصویر می‌کشد.

چرا باید کتاب بخور، عبادت کن، عشق بورز را بخوانیم؟

این کتاب با روایتی صادقانه و بی‌پرده، تجربه‌ی جست‌وجوی معنای زندگی پس از بحران‌های شخصی را به تصویر می‌کشد. ساختار منحصر به‌فرد آن، که بر اساس ۱۰۸ روایت کوتاه شکل گرفته، خواندن را آسان و جذاب می‌کند. بخور، عبادت کن، عشق بورز نه‌تنها به سفرهای جغرافیایی، بلکه به سفرهای درونی و معنوی می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه می‌توان پس از شکست و ناامیدی، دوباره امید و تعادل را یافت. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی چون لذت، ایمان، خودشناسی و بازسازی، فرصتی برای همدلی و تأمل درباره‌ی مسیرهای مختلف زندگی فراهم می‌کند. همچنین، نگاه طنزآمیز و خودانتقادی نویسنده، فضای کتاب را از شعارزدگی دور نگه می‌دارد و آن را به اثری خواندنی و تأثیرگذار تبدیل کرده است.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد می‌شود که با بحران‌های عاطفی، جدایی یا سردرگمی هویتی روبه‌رو هستند، یا به دنبال الهام برای شروع دوباره و یافتن تعادل میان لذت‌های زندگی و معنویت می‌گردند. همچنین برای علاقه‌مندان به سفرنامه‌های خودکاوی و روایت‌های شخصی مناسب است.

بخشی از کتاب بخور، عبادت کن، عشق بورز

«در حال سجده ناگهان به یاد سه سال پیش یعنی زمانی که کل این داستان شروع شد افتادم – لحظه‌ای که درست در همین وضعیت کف زمین زانو زده نیایش می‌کردم. البته درمورد سه سال پیش همه چیز فرق می‌کرد. آن زمان در رم نبودم بلکه در حمام طبقهٔ دوم خانهٔ بزرگی در حومهٔ نیویورک بودم که به تازگی با همسرم خریده بودیم. ساعت سه صبح یک روز سرد ماه نوامبر بود. همسرم خوابیده بود و من برای چهل و هفتمین شب متوالی در حمام پنهان شده بودم و می گریستم. آنقدر سخت که جویی از اشک و آب بینی روی کاشی‌های حمام جاری شده بود، جویی از شرمساری، ترس، پریشانی، و اندوه. دیگه نمی خوام به زندگی زناشویی ادامه بدم. سخت تلاش می کردم که باور نکنم ولی حقیقت داشت. دیگه نمی خوام به زندگی زناشویی ادامه بدم. نمی خوام تو این خونهٔ بزرگ زندگی کنم. نمی‌خوام بچه‌دار شم. امّا قرار بود بچه بخواهم. سی و یک ساله بودم. من و همسرم پس از ۸ سال نامزدی، و ۶ سال زندگی مشترک، کلّ زندگیمان را بر این فرض بنا نهاده بودیم که من پس از سی سالگی، خانه‌نشین و بچّه‌دار شوم. پیش‌بینی کرده بودیم که از سفر خسته خواهم شد و از زندگی در خانه‌ای بزرگ و شلوغ و پر از بچّه با باغچه‌ای در حیاط و قابلمهٔ سوپ جوشان روی اجاق راضی و خوشحال خواهم بود. درک این واقعیت که هیچ یک از اینها را نمی‌خواستم وحشتناک بود. در عوض، سی سالگی برایم به طناب داری می‌ماند که هر چه به آن نزدیک‌تر می‌شدم گردنم را بیشتر می‌فشرد، و من دریافتم که نمی‌خواهم باردار شوم. خیلی منتظر ماندم که شاید علاقه به بچّه‌دار شدن در من بوجود آید، ولی این اتفاق نیفتاد. باور کنید من می‌دانم وقتی انسان چیزی را از ته دل بخواهد باید چه حسّی داشته باشد. من چنین حسّی نداشتم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۰۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۱۳ صفحه

حجم

۴۰۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۱۳ صفحه

قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
تومان