کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
معرفی کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد نوشتهٔ هنریت آن کلاوسر و ترجمهٔ جهان قطب شاهی و ندا رشیدی و ویراستهٔ فاطمه رشیدی است و انتشارات کتیبه پارسی آن را منتشر کرده است. با خواندن این کتاب بدانید چه میخواهید و به دستش بیاورید.
درباره کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
ممکن است با خودتان بگویید خُب بنویسم تا اتفاق بیفتد! اینکه مطلب تازهای نیست. سالهاست که قدرت تلقین و تفکر در کشور ما جا افتاده و کتابهای متعددی توسط ناشران محترم به چاپ رسیده است. اما این کتاب با بقیه تفاوت دارد. با مطالعهٔ مرحله به مرحلهٔ این کتاب، به راه و روش، چگونه، کجا، چهزمان و به چه ترتیب و روشی نوشتن آشنا میشوید تا از طریق آن، به خواستههایتان برسید.
فصلهایی از کتاب هستند که تعجب و تحسین خواننده را برمیانگیزد و شاید از خود بپرسد: چگونه؟ مگر میشود در سطر بالا از خدا پرسید و خدا در سطر پایین با دستان شما به شما جواب بدهد؟ مگر ممکن است سوالی را که حتی ذهن ناخودآگاه از جوابش بیخبر است، از قلم تراوش کند؟ با خواندن فصل (نامه نوشتن به خدا) ایمان شما دوچندان میشود.
فصل رفتن به کنار آب دربارهٔ معجزهٔ آب و تاثیر آن بر روح و روان افراد است.
فرقی نمیکند که شما چه میخواهید، اهمیتی ندارد خواستهٔ شما یک ویلا در شمال کشور باشد و یا داشتن یک دوچرخه یا موتورسیکلت. هیچکسی با هیچ قدرت و مقامی نمیتواند بیان کند که آرزوی شما ناچیز و آرزوی شخص دیگری از درجه و اعتبار و ارزش بالاتری برخوردار است. آرزوی داشتن نمرهٔ بیست برای یک دانشآموز همانقدر مهم و ارزشمند است که آرزوی ثروتمند شدن برای یک انسان بالغ.
خواندن کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
با هر سن، طرز تفکر و خواستهای که دارید، این کتاب را بخوانید.
اگر اهل نوشتن هستید، اگر اهل دفتر خاطرات یا یادداشتهای روزانه یا حتی تلقین هستید، نصف راه را رفتهاید و اگر نه حتما روشهای «آن کلاوسر» را بیازماید. مطمئنا یکی از چندین روش دوستان آن کلاوسر، با ذهن و قلب شما ارتباط برقرار خواهد کرد.
بخشی از کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
«با سرعت و بدون درنگ بنویسید، حتی اگر این اهداف غیرقابل دسترس هستند. مقابل آنهایی که خیلی مهم هستند، ستاره بزنید و از اینکه چیزهای زیادی را میخواهید، نگران نباشید. حتی هدفهای بهظاهر نشدنی را هم ذکر کنید. از ته دل همه را بنویسید و چیزی را از قلم نیندازید.
لو هولتس مربی مشهور فوتبال کار مشابهی را در سال ۱۹۶۶ انجام داد.
بیست و هشت ساله بود که پشت میز سالن ناهارخوری نشست و ۱۰۷ هدف دستنیافتنی را یکبهیک نوشت.
او تازه بیکار شده بود و هیچ پولی در بانک برایش نمانده بود و همسرش بت نیز سومین فرزندشان را هشتماهه باردار بود.
او بهقدری دلمرده شده بود که بت یک نسخه از کتاب «جادوی فکر بزرگ» اثر دیوید جی.شوآرتز را به او داد تا به حفظ روحیهاش کمک کند.
به گفتهٔ خود هولتس:
تا آنموقع کاملا بیانگیزه بودم. بسیاری از مردم که من هم یکی از آنها بودم در طول زندگیشان کار خاصی نمیکنند.
در کتاب جادوی فکر بزرگ گفته شده شما باید قبل از مرگ، تمام اهدافی را که میخواهید به آن دست پیدا کنید، بنویسید. او نیز همهٔ اهدافش را که هم شخصی بودند و هم حرفهای، نوشت.
اهداف او برای یک مرد بیست و هشت سالهٔ بیکار، دستنیافتنی بهنظر میرسید. لیست او شامل مواردی همچون شام خوردن در کاخ سفید، شرکت در برنامهٔ تلویزیونی تونایتشو، ملاقات با پاپ، سرمربیگری تیم نوتردام، قهرمان شدن در مسابقات ملی، فرود آمدن روی یک ناو هواپیمابر و سقوط آزاد از هواپیما بود.
اگر به وبسایت هولتس مراجعه کنید در کنار این فهرست عکسهایی را میبینید مانند عکسهای هولتس با پاپ، تصاویر او در کنار رئیسجمهور رونالد ریگان در کاخسفید و عکسهایی از او در حال خندیدن در کنار جانی کارسون، و همچنین توصیف احساسش هنگام پرش از هواپیما.»
حجم
۲۱۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه
حجم
۲۱۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه