کتاب جریده فریده
معرفی کتاب جریده فریده
کتاب جریده فریده حاصل کوشش زهره ترابی است. نشر اطراف این کتاب را که گزیدهای از روزنامهٔ شکوفه (دومین روزنامهٔ زنان در ایران) است، روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب جریده فریده
کتاب جریده فریده شما را با دنیای زنان پیشروی پش از مشروطه در ایران آشنا میکند و بیواسطه به شما نشان میدهد که تصویر زن امروزی چطور شکل گرفته و در تاریخ فکر و قلم ایرانی، زنان چگونه هویت خود را تعریف کردهاند. این کتاب منتخبی از روزنامهٔ «شکوفه»، بهعنوان دومین روزنامهٔ زنان ایران است که بههمت مریم عمید (مزینالسلطنه) در دورهٔ احمدشاه قاجار منتشر شد و تصویر دقیقی از وضعیت جامعهٔ ایرانی و زنان آن دوره ارائه داد.
پس کتاب حاضر دریچهای بینظیر است به دنیای زنان ترقیخواه دورهٔ مشروطه که تلاش میکردند نقش اجتماعیِ تازهای برای خود تعریف کنند. در روزگاری که صدای زنان عموماً شنیده نمیشد، روزنامههای زنان راهی بودند تا زنان صدای خود را به گوش هموطنان و به گوش مسئولان مملکت برسانند. میان همهٔ این نشریات، «شکوفه» بهخاطر ابتکارهایی مثل انتشار کاریکاتور و البته بهخاطر شخصیت مدیرمسئولش جایگاه مهمی داشته است. «مریم عمید»، زنی روشنفکر بود که در عمر کوتاهش هم روزنامهٔ شکوفه را منتشر کرد، هم مدرسهٔ «دارالعلم و صنایع مزینیه» را تأسیس کرد و هم در «انجمن همت خواتین» بهعنوان یکی از اولین انجمنهای زنان ایران نقش مهمی داشت. زنان دیگری هم با نوشتن مقالات و لوایح خودشان در شکلگیری «شکوفه نقش» داشتند؛ کسانی مثل شهناز آزاد، دختر میرزا حسن رشدیه و همسر ابوالقاسم آزاد مراغهای که بعدها سردبیر یکی از نشریات زنان بهنام «نامهی بانوان» شد و یا فانیه حاجیه، مدیر دبستان حرمتیه سادات و یا ملکتاج که مسئول تفتیش مدارس نسوان بود.
خواندن کتاب جریده فریده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
جریده فریده قرار است راهی باشد برای آشنایی با یکی از مهمترین نشریات زنان، اما مخاطب این کتاب تنها روزنامهنگاران و علاقهمندان به مطبوعات نیستند؛ جامعهشناسان، کارشناسان علوم ارتباطات، تاریخپژوهان، طرفداران حقوق زنان و همهٔ کسانی که به تاریخ فعالیتهای اجتماعی زنان علاقه دارند و میخواهند سیر پیشرفت آزادیهای زنان را پس از مشروطه بدانند، مخاطب این کتاب هستند. زبان ساده و نثر شیرین «مریم عمید» و سایر نویسندگان این کتاب باعث شده تا کتاب «جریدهٔ فریده» برای مخاطب عمومی که بهدنبال کتابی خوشخوان و تاریخی است، خواندنی باشد.
بخشی از کتاب جریده فریده
«ما زنهای ایرانی به قدری بدبخت میباشیم که نتوان تصور کرد. حالیه که بعضی به میل طبیعی و هوش فطری میخواهیم خودمان یا دوشیزگان خود را تربیت کنیم و به تحصیل وادار نماییم، هزار قسم اسبابچینیها و موانع و عوایق پیش میآورند که انسان نمیداند چه کند و چه بگوید و به که بگوید. یکی میگوید زن حرام است که سواد و خط داشته باشد، خب جناب مولانا و هادینا بالحق، آیا کسی میتواند منکر علم شود یا اینکه العیاذ بالله بگوید که در مبدأ فیاض بخل است، خداوند نمیخواهد که زنان چیز بفهمند و یا اینکه ترجیح مفضول بر فاضل را قائل باشد و بگوید جهل و نادانی بهتر از علم و دانایی است. در صورتی که خداوند در قرآن مجید میفرماید «هل یَستوی الذین یعلَمون و الذین لایعلَمون». مثل این است که بگوییم کوری بهتر است از چشمداری. ملاحظه بفرمایید یک بیچاره به ملاحظهٔ وطندوستی یا نوعپرستی یا پیشنهاد طبیعت تشکیل یک مدرسه به زحمت زیاد برای دوشیزگان میدهد که دختران را تربیت نماید و تحصیل علم بنمایند. عصرها که این دخترها و معلمات بدبخت میخواهند از مدرسه بیرون بروند به سمت خانههای خودشان، درب مدرسه جمع میشوند، از همه قسم اشخاص از جوانان و مردان منتظرند که چه وقت زنان و دختران از مدرسه بیرون میآیند هر کدام یک حرکت وحشیانه و صحبتهای ناشایسته و مزخرفانه که گفتن ندارد، میزنند و از عقب شاگردان قدری راه میروند و حرکات اهورانه مینمایند. خاک بر سرت کنند، تو اگر مادرت عالمه بود صاحب این اخلاق نمیشدی که در معبر عام این قسم بیناموسی و بیشرفی مینمایی و با زنان و دختران اسلام که هممذهب و همدین تو میباشند هرزهدرایی بنمایی و ابداً از خالق و خلق خجالت نکشی و در خوف و تشویش نباشی و اسم خودت را مرد بگذاری و ادعای شرف و غیرت بنمایی.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
نظرات کاربران
عالی