کتاب کتاب غم
۳٫۰
(۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب کتاب غم
«کتاب غم» مجموعه سرودههایی از پوریا عالمی(-۱۳۶۱)، نویسنده معاصر ایرانی است.
در بریدهای از کتاب میخوانیم:
«زن همسایه
دندان غمانگیزیست در ساختمان ما
که کرم دارد
شارژ ماهانه پنجاه هزار تومان است
شارژ موبایل پنج هزار تومان
هیچ کدام شارژ نیستیم جز پدرم که شارژ ساختمان و شارژ موبایل را میپردازد
و زن همسایه که رییس ساختمان است
چاه ساختمان گرفته
غم حیاط را برداشته
غم پارکینگ را برداشته
من در کوچه بازی میکنم
و هر بار که فحش تازهای میدهم مادرم دندانش تیر میکشد»
آن سوی نقطهچینها...
عمران صلاحی
زخمی که از زمین به ارث می بریدعطیه عطارزاده
به حکمت مخروبه ( شعرهای۹۰-۸۹)هرمز علیپور
مردن به زبان مادریروجا چمنکار
راه رفتن روی بندروجا چمنکار
بیهوده میبارد این بارانعزیز نسین
منظومهی بازگشت و اشعار دیگرمحمد شمس لنگرودی
آکوردی برای صرف شامرسول یونان
تابستان، خوشهی انگوراحمدرضا احمدی
مدارک جعلیسعدی گلبیانی
به رنگ دانوبواهه آرمن
ساعت ۱۰ صبح بوداحمدرضا احمدی
دارم میگذارم به زندگیام ادامه دهممحسن مرادی
نامی نمی توان گذاشتآریا صدیقی
آهنگ دیگرمنوچهر آتشی
ابرم در آسمان درد می کندمارین سورسکو
تو ابر شو ببارعباس حسین نژاد
خانهای از جنس آب؛ بهترین داستانهای کوتاهشیرزاد حسن
پشیمانم کنعباس صفاری
خداحافظ ای درخت توترسول یونان
شهر آی قصه ـ قسمت اول: دایناماینا
پوریا عالمی
شهر آی قصه ـ قسمت دوم: هاپ هاپپوریا عالمی
شهر آی قصه ـ قسمت نهم: کی پشت دره؟پوریا عالمی
شهر آی قصه ـ قسمت سوم: کرگدنی به نام کرگدنپوریا عالمی
شهر آی قصه ـ قسمت هشتم: حالا به کی بگم؟پوریا عالمی
شهر آی قصه ـ قسمت دهم: درخت پشت پنجرهپوریا عالمی
شهر آی قصه ـ قسمت پنجم: آدام فاضایاپوریا عالمی
شهر آی قصه ـ قسمت چهارم: گربه شماره ششپوریا عالمی
شهر آی قصه ـ قسمت ششم: بارون اومد، چیکار کنیم؟پوریا عالمی
شهر آی قصه ـ قسمت هفتم: ماجرای اسم آدمهاپوریا عالمی
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۲۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۸ صفحه
حجم
۲۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۴۸ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
پوریا، درعرصه ی طنزهای کوتاه شوخ طبعست وبذله خو، درشعر اما، تفردغمگنانه ای دارد واندوه گو. این همه تودرتویی حزن، و آن همه رشادت در طنز گیج می کند مرا.
هیچی از کتاب جذبم نکرد. با اینکه وقتی نگرفت خوندنش اما هیچ چیزی هم با خودش نداشت. کنار هم بمونیم.
حتی هنگام خواندن شعر، منِ مخاطب هم گریهام گرفت. بهقول آن دوستی که در همین صفحه گفته آن طنزهای پوریا و غمِ این شعرها و درست بودن هر دو جزو گیجکنندهترین چیزها در ادبیات معاصر میشد باشد اما راستش دیگر