دانلود و خرید کتاب چند گفتار درباره توتالیتاریسم ترجمه عباس میلانی
تصویر جلد کتاب چند گفتار درباره توتالیتاریسم

کتاب چند گفتار درباره توتالیتاریسم

معرفی کتاب چند گفتار درباره توتالیتاریسم

کتاب چند گفتار درباره توتالیتاریسم ترجمهٔ عباس میلانی است و انتشارات اختران آن را منتشر کرده است. این کتابْ مجموعه مقاله‌هایی از چند نویسنده و اندیشمند درباب توتالیتاریسم است.

درباره کتاب چند گفتار درباره توتالیتاریسم

مفهومی که در کانون این مقالات قرار دارد توتالیتاریسم است. توتالیتاریسم شکل ویژه‌ای از حکومت دیکتاتوری است و با حاکمیت حزبی یکه‌تاز که خود را متولّی یک جهان‌بینی جامع و مانع می‌داند ملازم است. قدرت سیاسی در انحصار حزب و حقیقت هم حق انحصاری ایدئولوژی حاکم است. حاکمیت حزب به مدد پلیس سیاسی و ترور تحقق می‌یابد و حزب و دولت همهٔ وسایل ارتباط جمعی را در اختیار خود می‌گیرند. جامعهٔ مدنی را که میانجی فرد و دولت است، همراه با تمامی نهادها و انجمن‌هایی که ستون فقرات این جامعه هستند از میان برمی‌دارد و شهروند را، یکه و تنها، در برابر دولتی قدَر قدرت قرار می‌دهد.

توتالیتاریسم خصم بی‌چون‌وچرای فردیت است و همه را یک‌رنگ و همشکل می‌خواهد. در عین حال هرگز به انسان، آن‌چنان که هست، رضایت نمی‌دهد و سودای از نو ساختن انسان را در سر دارد. شرط نخست این بازسازی نوعی فراموشی تاریخی است. دولت توتالیتاریستی خاطرات مردم را نیز تیول خود می‌داند. انسان‌ها باید گذشته و خاطرات خود را وابگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آینهٔ ایدئولوژی تاریخی ببینند.

در تحلیل نهایی، ملاک موفقیتش جذب توده‌ها است نه سازگاری منطقی و دقت نظری در تبیین واقعیت. ناچار ساده‌انگاری و تقلیل‌گرایی را ترویج می‌کند و شک و تردید را چون رفضی خطرناک به مجازات می‌رساند. حَکم و داور نهایی، که استینافی هم نمی‌پذیرد، خودِ ایدئولوژی است و لاغیر. هریک از مقالات این مجموعه جنبه یا گوشه‌ای از این پدیدهٔ پیچیده و حیرت‌انگیز را می‌نمایاند و مفهوم یا مقوله‌ای از تاریخ تفکر و حکومت توتالیتاریستی را شرح می‌دهد.

طبعاً این مفاهیم و مقولات مادهٔ خام تفکرند؛ نقطهٔ عزیمتِ تحقیق‌اند، نه فرجام پیشینی آن؛ باید با تأمل و تفحص ورزشان داد و از آنها مفاهیمی ساخت که از پس تبیین تاریخ ما، با تمام ویژگی‌هایش، بربیایند.

«مفتش بزرگ» بخش کوتاهی است از رمان بلند برادران کارامازوف به قلم داستایوسکی. موضوع رمان ماجرای زندگی خانوادهٔ کارامازوف و چگونگی قتل پدر خانواده است. یکی از برادران ایوان نام دارد و در جریان تحولات رمان قطعه‌ای را که نوشته برای برادرش می‌خواند. نام آن قطعه «مفتش بزرگ» است و همین بخش رمان در اینجا ترجمه شده؛ قطعه‌ای است مستقل که درک آن مستلزم آشنایی با کل کتاب نیست و بازگشت خیالی مسیح به اسپانیای قرون وسطی و رویارویی‌اش با اسقف اعظم، مفتش بزرگ را توصیف می‌کند. در آن بنیادهای انسان‌شناختی پدیدهٔ توتالیتاریسم از منظر ذهنیتی خلاق بررسی شده و این استنتاج تکان‌دهنده حاصل آمده که انسان‌ها تاب آزادی ندارند و از اضطرابی که ملازم آزادی است می‌گریزند و فضای امن و مألوف یک جهان‌بینی جزمی را بر هوای تازهٔ جهانی آزاد رجحان می‌گذارند و ناچار به دامن جنبش‌ها و جریان‌هایی می‌افتند که این امنیت را وعده می‌دهند و انسان را از «ملعنت» آزادی وامی‌رهانند.

«رساله عملی برای یک انقلابی» اثر جوانی است به نام نچائف. او از چهره‌های سخت حیرت‌انگیز جنبش انقلابی روسیه در سدهٔ نوزدهم بود. در توطئه‌چینی دستی توانا داشت. گروهی کوچک گرد هم آورد و در نتیجهٔ فعالیت‌های زیرزمینی، مدتی به زندان افتاد. وقتی یکی از اعضای گروهْ سری ناسازگار پیدا کرد، نچائف، با همدستی رفقای همرزم، رفیق ناراضی را به قتل رساند و از بیم تعقیب پلیس به سوییس گریخت؛ مدتی با باکونین همکاری می‌کرد و سرانجام پلیس سوییس او را به دولت تزاری پس داد و پس از محاکمهٔ جنجالی، نچائف در زندان جان سپرد. رمان جن‌زدگان داستایوسکی بر اساس زندگی او نوشته شده است.

«رسالهٔ عملی» به زبانی بی‌پروا ساخت تشکیلات توتالیتاریستی و ارزش‌های معنوی سیاسی حاکم بر این‌گونه سازمان‌ها را برمی‌شمرد. آنچه این‌گونه سازمان‌ها به تلویح می‌گویند و در خفا می‌کنند، نچائف نه‌تنها آشکار می‌گوید، بلکه آن را به سطح یک اصل اخلاقی و نوعی تکلیف انقلابی برمی‌کشد.

«ذهن در بند» سه بخش اول کتابی است به همین عنوان و به قلم چسلاو میلوش. نویسندهٔ کتاب شاعری است لهستانی که در سال ۱۹۸۰ جایزهٔ نوبل ادبیات نصیبش شد. او از حدود سی سال پیش در غرب سکنی گزید و سوای این کتاب آثار منثور دیگری نیز به قلم آورده که اغلب نوعی شجره‌نامهٔ فکری سدهٔ بیست‌اند.

«ذهن در بند» ماجرای توتالیتاریسم را از منظر شاعری تیزبین و نکته‌سنج و حساس روایت می‌کند. چند و چون زندگی روزمره و نحوهٔ مواجههٔ مردم با این‌گونه نظام‌ها را با تکیه به تجربیات دست اول خود بازمی‌گوید. در عین حال، وسوسه‌ها و پرتگاه‌هایی که بسیاری از روشنفکران را سرانجام به دامن قدرت‌های توتالیتاریستی می‌اندازد شرح می‌دهد. در خواندن روایت میلوش باید به این نکته توجه داشت که اشارات او هم ناظر بر برهه‌ای از تاریخ لهستان‌اند و هم در سطحی مجردتر، کشش‌ها و تنش‌های توتالیتاریسم را برمی‌شمرند. ملاحظات کلی او طبعاً کماکان ارج و ارزشی ویژه دارند و خواندنشان هرجا که بیم شکلی از توتالیتاریسم زنده است، ضروری و سودمند خواهد بود.

«رمان و اروپا» از مقالات مشهور کوندرا است و در آن دو مسئلهٔ مهم مربوط به جوامع توتالیتاریستی، یعنی سرشت جامعهٔ مدرن و رابطهٔ توتالیتاریسم با رمان بررسی شده‌اند. او به تعارض شناخت‌شناختی میان توتالیتاریسم و رمان اشاره می‌کند و می‌گوید حکمت رمان نسبیت و شک است و شالودهٔ فلسفی توتالیتاریسم را می‌توان قطعیت و یقین دانست. زندگی کوندرا خود مصداقی از این تعارض است. او تا پایان دههٔ شصت در چکسلواکی می‌زیست و می‌نوشت و سرانجام در نتیجهٔ فشارها و تضییقات روزافزون دولت به مهاجرت ناگزیر شد. در پاریس سکنی گزید و بعضی از پرآوازه‌ترین رمان‌هایش را در همین دوران مهاجرت نوشت.

«توتالیتاریسم و فضیلت دروغ» بنیاد شناخت‌شناختی نظام‌های توتالیتاریستی را برمی‌شمرد. نویسندهٔ مقاله، کولاکوفسکی، از متفکران نامی چند دههٔ اخیر است که تا اواخر سال‌های شصت در لهستان زندگی می‌کرد. از نظریه‌پردازان عمدهٔ مارکسیسم غیردولتی در اروپای شرفی به‌شمار می‌رفت و به عنوان استاد فلسفهٔ دانشگاه ورشو نقش مهمی در تحولات سال‌های دههٔ شصت آن دیار بازی کرد. از زمانی که به مهاجرت ناچارش کردند در دانشگاه آکسفورد به تحقیق و تدریس مشغول شد. آثار متعددی در زمینهٔ مارکسیسم و فلسفه نوشته و در داستان‌نویسی و طنز هم دستی دارد. در «توتالیتاریسم و فضیلت دروغ» جنس تازه‌ای از دروغ، یعنی دروغ توتالیتاریستی را حلّاجی می‌کند و معتقد است دروغ توتالیتاریستی اساس فلسفی مفهوم حقیقت را مخدوش می‌کند و ناچار با همهٔ دروغ‌های دیگر تفاوتی ماهوی دارد.

خواندن کتاب چند گفتار درباره توتالیتاریسم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزه‌های فلسفهٔ سیاسی و ادبیات پیشنهاد می‌کنیم.

درباره عباس میلانی؛ مترجم کتاب

عباس میلانی، مورخ و ایران‌شناس برجسته، در سال ۱۳۲۸ در تهران به دنیا آمد. وی تحصیلات خود را در رشته‌های علوم سیاسی و اقتصاد در دانشگاه‌های کالیفرنیا و هاوایی ادامه داد و به تدریس در دانشگاه‌های مختلف پرداخته است. میلانی در دوران پیش از انقلاب ایران به دلیل فعالیت‌های سیاسی زندانی شد و پس از آزادی، به پژوهش‌های گسترده‌ای در حوزه تاریخ و سیاست ایران و جهان پرداخت.

از آثار مهم ترجمه‌شده توسط میلانی می‌توان به مرشد و مارگریتا از میخائیل بولگاکف، چند گفتار درباره‌ی توتالیتاریسم و جریان‌های اصلی در مارکسیسم اشاره کرد. او همچنین کتاب‌های تألیفی بسیاری دارد، از جمله معمای هویدا که به زندگی و تأثیرات عباس هویدا، نخست‌وزیر ایران، می‌پردازد. در کتاب درباره تجدد، سیاست، فرهنگ، میلانی به بررسی تجدد در فرهنگ ایرانی می‌پردازد. همچنین، در کتاب انسان‌گرایی در سعدی، به تحلیلی از انسان‌گرایی در اشعار سعدی پرداخته است.

میلانی به عنوان مدیر پروژه دموکراسی ایران در موسسه هوور و استاد دانشگاه استنفورد به پژوهش‌های خود ادامه می‌دهد و نقش مهمی در تحلیل تاریخ و سیاست ایران دارد. آثار وی در حوزه‌های تاریخ، سیاست، و فرهنگ ایرانی، منبعی ارزشمند برای پژوهشگران و علاقه‌مندان به این حوزه‌ها به شمار می‌آید.

بیوگرافی عباس میلانی را در صفحه این نویسنده در طاقچه می‌توانید مطالعه کنید.

بخشی از کتاب چند گفتار درباره توتالیتاریسم

«شیوهٔ برخورد یک انقلابی با خود:

۱ ـ انقلابی انسانی است متعهد. نه منافعی دارد، نه دادوستدی، نه احساساتی، نه تعلق خاطری، نه مایملکی و نه حتی نامی. در او همه چیز مجذوب یک هدف واحد و منحصربه‌فرد، یک مفهوم تام و تمام، و یک سودای تام است و آن هدف چیزی جز انقلاب نیست.

۲ ـ او در بطن وجود خود و در عمل، و نه در کلام صرف، هر پیوندی را با نظم مدنی جامعهو با تمامی جهان به‌اصطلاح فرهیخته، و با همهٔ قوانین و عادات و آداب و اخلاق این جهان می‌گسلد. او خصم بی‌ترحم این پدیده‌هاست و تنها به این قصد به زندگی در میان آنها ادامه می‌دهد که ریشهٔ همگی را با قطعیتِ بیشتر بَرکند.

۳ ـ انقلابی از هر نوع آیین‌پرستی بیزار است؛ مشی مسالمت‌آمیز را نفی می‌کند و آن را به نسل‌های بعد وامی‌گذارد. او تنها یک مشی می‌شناسد: مشی نابودی. علومی چون مکانیک، فیزیک، شیمی و شاید حتی پزشکی را تنها برای همین هدفِ نابودی مطالعه می‌کند ولاغیر. تنها در راه همین هدف است که شب و روز زندگانی روزمرهٔ مردم را، شخصیت‌ها و موقعیت‌هاشان را و بالاخره همهٔ شرایط کلیهٔ قشرهای ساختار اجتماعی کنونی را برمی‌رسد. هدف همواره یکی است: یافتن قطعی‌ترین و سریع‌ترین راه نابودی این ساختمان فاسد.

۴ ـ او از افکار عمومی بیزار است. از اخلاق عمومی حاکم، با تمام تبلورها و انگیزه‌هایش، نفرت دارد. نزد او هرچه پیروزی انقلاب را تسهیل کند اخلاقی، و هر آنچه راه انقلاب را سد کند غیراخلاقی و جنایتکارانه است.

۵ ـ انقلابی انسانی است متعهد. او که نسبت به دولت، و به‌طور کلی نسبت به جامعه‌ای که طبقات اجتماعی و آموزش نابرابر، آن را به گروه‌های مختلف تقسیم کرده، ترحمی روا نمی‌دارد، در مقابل از آنها نیز نسبت به خود کوچک‌ترین ترحمی را انتظار نمی‌کشد. میان او و آنها مبارزهٔ مرگ و زندگی همیشگی و آشتی‌ناپذیری در جریان است. گاه این مبارزه علنی است و گاه در پردهٔ کتمان می‌ماند. انقلابی هر لحظه آمادهٔ مرگ است. باید تاب آوردن شکنجه را به خود بیاموزاند.

۶ ـ او که با خود سختگیر است، باید با دیگران نیز سخگیری کند. شور تام و تمام و خلل‌ناپذیرش برای انقلاب هر نوع احساسات رقیق، عواطف خانوادگی و زنانه، دوستی، عشق، احساس دِین و حتی شرافت را در او می‌کشد. برای او تنها یک راحتی، یک تسکین، یک پاداش و یک دلخوشی وجود دارد و آن پیروزی انقلاب است. شب و روز باید یک هدف و اندیشه را دنبال کند: نابودی بی‌ترحم. باید با سنگدلی تمام و خستگی‌ناپذیری کامل، در پی این هدف بکوشد و همواره به نیستی خود رضا باشد و هرآنچه را که سد راه تحقق این هدف است با دست خود نیست کند.

۷ ـ سرشت یک انقلابی واقعی با هرگونه رمانتیسم، عاطفه‌پرستی، شور و شعف و هیجان منافات دارد. حتی با نفرت و کینه‌توزی شخصی هم ناسازگار است. در او باید شور انقلابی، که ملکهٔ ذهن او شده، با حسابگری صرف درآمیزد. او باید همیشه و همه جا به اقتضای منافع انقلاب عمل کند و هرگز پیروی از گرایش‌های شخصی را روا ندارد.»

مهربانی
۱۴۰۲/۰۶/۲۹

چقدرررآشناست‌مطالب‌این‌کتاب

آنها ارزش انقیاد کامل را نیک می‌دانند. و تا روزی که انسان قدر این انقیاد را نشناسد، شادمان نخواهد شد. مسئول این نادانی انسان‌ها کیست؟ بگو چه کسی رمه را پراکند و هرکس را به راهی ناشناخته فرستاد. اما رمه بار دیگر گرد هم خواهد آمد و از نو طوق بندگی بر گردن خواهد گذاشت، و این‌بار این بندگی همیشگی خواهد بود. شادکامی آرام و بی‌تکلّفی را که برازندهٔ مخلوقاتی ضعیف چون آنهاست ارزانی‌شان خواهیم کرد. به‌راستی که متقاعدشان می‌کنیم سرانجام غرور را وابگذارند، چون تو آنها را برکشیدی و به آنان غرور را آموختی. نشان‌شان خواهیم داد که ضعیف‌اند؛ که کودکانی رقّت‌بارند، اما ملاحت همین شادکامی کودکانه بیش از هر شادکامی دیگر است.
م.
کار تو را اصلاح کردیم و آن را بر شالودهٔ معجزه، رمز و اقتدار پی ریختیم. و انسان‌ها شادمان شدند که دیگربار به‌سان گوسپندانی هدایت گشتند و سرانجام دل‌هاشان از زیر بار هدیه‌ای که ملازم این همه رنج و عذاب بود فارغ شد.
م.
زمانی که انسان آزاد است، در هیچ کاری به اندازهٔ کارِ یافتن کسی برای پرستش بی‌وقفه و بی‌پروا تلاش نمی‌کند. اما انسان برآن است که چیزی متقن و ورای شک و تردید را بپرستد تا از این راه همگان بی‌درنگ به پرستش موافقت کنند.
م.
برای انسان و جامعهٔ انسانی هیچ چیز غیرقابل تحمل‌تر از آزادی نیست.
م.
بزرگ‌ترین اضطراب انسان آن است که با سرعتی هرچه تمام‌تر کسی را پیدا کند تا ودیعهٔ آزادی را، که این مخلوق بدبخت با آن به دنیا آمده، تقدیمش کند.
م.

حجم

۱۷۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۱۷۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان