کتاب گذار از علم مدیریت به فلسفه رهبری
معرفی کتاب گذار از علم مدیریت به فلسفه رهبری
کتاب گذار از علم مدیریت به فلسفه رهبری نوشتهٔ استیون سگال و ترجمهٔ علی اکبر فرهنگی و فیروزه فرخیان و گلناز کروبی است و نشر صاد آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب گذار از علم مدیریت به فلسفه رهبری
وقتی به مدیران خوب میاندیشیم این ویژگی به ذهن ما خطور میکند: بیهیچ تردیدی، اصالتداشتن! آنها واقعاً همان کسانی هستند که میگویند و شخصیت چندگانه ندارند. مدیران خوب، کارکنان خود را دوست دارند. آنها عاشق دیدن موفقیت کارکنان خود هستند. مدیران خوب چیزی درون خود دارند که آن را ژن سخاوت مینامیم و بهواسطهٔ داشتن آن، با دیدن موفقیت کارکنان خود سر شوق میآیند. آنها بیشتر مواقع درست میگویند و این ویژگی خوبی است!
مدیران خوب، قوهٔ تشخیص و قضاوت درستی دارند. آنها به افراد خود اهمیت میدهند و به آنها تعلق خاطر زیادی دارند. آنها واقعاً با تمام وجود خود نگران خیر و سعادت همتیمیهای خود هستند.
و اما درمورد افرادی که مدیران خوبی نمیشوند؛ آنها اغلب افرادی هستند که خوب گوش نمیدهند. آنها مجیزگوی بالادستیهای خود هستند و به زیردستیهای خود اجحاف میکنند، همتیمیهای آنها این را درمورد آنها میدانند و میدانند که دغدغهای برای خیر و سعادت آنها ندارند. آنها بابت ایدههای کارکنان خود است که کسب اعتبار میکنند.
این خصلت همیشه در مدیران جوان دیده شده است؛ آنها همیشه تکرو بودهاند، در میان جمع دست خود را بالا گرفتهاند و به سؤالات پاسخ دادهاند. آنها همیشه سعی داشتهاند خود را از سایرین متمایز نشان دهند.
هربار که «من» ارتقا میگیرد دلیلش تنها این است که «ما» نتایج عالی داشتیم. من ارتقا میگیرد چراکه ما نتایج عالی گرفته بودیم.
کتاب گذار از علم مدیریت به فلسفه رهبری به شما نشان میدهد که چطور میتوانید یک رهبر منحصربهفرد بشوید.
خواندن کتاب گذار از علم مدیریت به فلسفه رهبری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ مدیران و رئیسها پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گذار از علم مدیریت به فلسفه رهبری
«جک ولش بهعنوان یکی از برترین رهبران سازمانی دنیای مدرن شناخته شده است. دور از انتظار نیست که بسیاری از مدیران و رهبران مایل باشند از او بیاموزند؛ به همین منظور، کتابهای متعددی درمورد جک ولش نوشته شده است که در بسیاری از آنها «شیوهٔ جک ولش» برای رهبری و مدیریت سازمانی بیان شده است؛ بااینوجود، یکی از ویژگیهای بارز ولش این است که نمیتوان شیوهٔ مدیریتی او را به مجموعهای از تکنیکها و فرمولها تقلیل داد. به اعتقاد او، تجارت یک علم پیچیده و متعالی نیست، بلکه بر قابلیت فرد در اعتماد به حس درونی خود متکی است. موفقیت او در مدیریت تجاری، ریشه در شم و حس عجیب و نامتعارف تجاری او دارد.
ولش تنها فردی نیست که به اهمیت شم و حس تجاری توجه داشته است، این حس در عملکرد رهبران دیگری چون اندرو گروو از شرکت اینتل نیز امری کلیدی است. نگرانی شکلی از اشکال حس و شمّ تجاری او بود که مکمل دانش تخصصی و فنی گروو در بسیاری از حوزههاست. در حین تحقیق و بررسی عمیقتر عملکرد دیگر رهبران سازمانی متوجه میشویم که حس و شمّ تجاری دارای نقشی اساسی در سبک رهبری آنها نیز بوده است؛ بهعنوانمثال، جورج سوروس از نقش کلیدی که شکل دیگری از اشکال حس و شمّ تجاری یعنی اضطراب در سبک مدیریتی او ایفا میکند، سخن میگوید؛ آنیتا رودیک درمورد خود میگوید که شور و اشتیاق وسواسگونهای دارد؛ ریکاردو سملر دربارهٔ نقش استرس در متحوّلکردن تفکّر و درک او از سازمانها نوشته است؛ مورت میرسون به نقش عدماطمینان و یأس و ناامیدی در سوقدادن او بهسمت بازنگری در مفهوم رهبری اشاره میکند و لو گرستنر در مدت فعّالیت خود در شرکت بینالمللی ماشینهای تجاری (آیبیام) اهمیت عواطف و احساسات را در رهبری تصدیق میکند.»
حجم
۴۴۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
حجم
۴۴۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه