کتاب اشک نهان
معرفی کتاب اشک نهان
کتاب اشک نهان مجموعهداستانی نوشتهٔ رابیندرانات تاگور و ترجمهٔ مینا اعظامی است و انتشارات نقشونگار آن را منتشر کرده است. تاگور در این داستانها به مشکلات زنان میپردازد.
درباره کتاب اشک نهان
رابیندرانات تاگور، با صراحت و دقت جنس دیگر را با چشم دل میبیند و او را همچون نوشتهای خوانا، سلیس و روان میخواند و تعریف میکند. تاگور شخصیت زن را عریان میکند و گوشهگوشههایش را میشکافد. او فریاد اعتراض برمیآورد که این اوی هرچند ظریف و حساس مصرانه تاب میآورد، سرسختانه با شکستهشدن مبارزه میکند؛ او موجودی است که اگر نباشد الاکلنگ زندگی را نه توان بالا رفتن است و نه جان حرکت کردن. تاگور به حالات، احساسات، افکار، ترفندها و زیروبمهای زنانه چنان آگاه است تو گویی خود در این جامه زیسته است. او هرچند مرد است، با درایت و فراخنگری وافر، زن را در زیر ذرهبین پندار و واقعیت موشکافی میکند؛ گاه بر او دل میسوزاند و شکوه سر میدهد و گاه او را خصمی مینمایاند که در پی خصومتهای مداوم، باورهای بیاساس و عرفهای خودخواهانه، اینچنین دشمنوار میتازد.
با این داستانها همراه شوید، به احتمال زیاد چندین بار شروع و پایان خواهید داشت. ماجرای داستانها به زمانی نسبتاً دور بازمیگردد، اما به واقع آیا تغییرات ایجاد شده و خودباوریهای زنان نیز مطابق با این قدمتاند یا آنکه صرفاً جامههایی فاخرند که بر همان جسمها پوشانده شده تا واقعیتهای ناامروزی آن را پنهان نگاه دارند؟
داستانهای این کتاب از این قرار هستند:
۱: حکایت گات
۲: یک معامله
۳: زندگی و مرگ
۴: شوبا
۵: مجازات
۶: در میانهٔ شب
۷: نعمت بینایی
۸: خانوادهٔ ازهمپاشیده
۹: هیمانتی
خواندن کتاب اشک نهان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اشک نهان
«اطاعتم نثار گامهای نیلوفرگونهٔ بزرگوارت:
پانزده سال است که با هم ازدواج کردهایم. من هنوز هیچ نامهای به تو ننوشتهام. روزهایم را در جوار تو سر کردهام؛ مستقیم با تو حرف زدهام؛ و تو هم مستقیم با من حرف زدهای. هیچ فرصتی برای نامهنگاری نبود.
برای زیارت به پوری آمدهام. تو بهخاطر مشغلهٔ اداری نتوانستی بیایی. مفهوم صدف برای حلزون چیست؟ کلکته هم برای تو چنین است: به جسم و روحت چسبیده است. از اینروست که برای ترک کردن آنجا اقدامی نکردهای. این خواست خدا بود. او تقاضای رفتنم را تأیید کرد.
من دومین عروس خانوادهٔ شما هستم. پس از پانزده سال اقامت در کنار دریا، آموختم که ارتباط دیگری هم برای من وجود دارد، ارتباط با جهان و با خداوندی که بر من حکم میراند. همین آگاهی به من شهامت داد که این نامه را بنویسم. این نامهای نیست که از جانب عروس دوم خانواده نوشته شده باشد.
در آن سن خُرد، وقتی من و برادرم گرفتار حصبه شدیم، هیچکس بهجز او، آنکه رابطهٔ من با خانوادهٔ شما را رقم زده است، از امکان وصلت ما چیزی نمیدانست. برادر کوچکم تلف شد و من زنده ماندم. زنان همسایه میگفتند: «مرینال، جان به در برد چون دختر است. اگر او هم پسر بود، زنده نمیماند.» خداوند مرگ در هنر ربودن استاد است؟ او فقط به چیزی ارزشمند چشم میاندازد.
من به هیچوجه درست شدنی نیستم. برای توضیح این مطلب، این نامه را مینویسم.
روزی که خویشاوند نسبتاً دور عم مادریتان، با دوست شما نیرود، برای بررسی عروس آینده آمدند، من دوازدهسال داشتم. ما در روستایی برهوت و دور افتاده زندگی میکردیم، جایی که طی روز، شغالها زوزه میکشیدند. پس از طی چهارده مایل، با ارابهٔ تک اسب جرینگجرینگ کن، از ایستگاه قطار و همچنین طی سه مایل در جادهای خاکی و در یک کجاوه، آن شخص به روستای ما رسید. مجبور شدند چه زحمتی را تحمل کنند! از همه مهمتر، آشپزی سبک بنگال شرقی ما که هنوز عمویتان بهخاطر دارد که آن را به مسخره بگیرد.
مادرتان بسیار زحمت کشید تا کمبود زیبایی عروس اول را با عروس دوم جبران کند. در غیر این صورت چرا باید برای آمدن به روستای ما این همه رنج را متحمل میشدید؟ در بنگال کسی مجبور نیست به جستوجوی بیماریهای طحال و کبد و بالا بودن اسید معده یا عروس برود. آنها خودشان میآیند و چون بیایند، کسی را ول نمیکنند.
پدرم عصبی بود، مادرم نام درگا را زمزمه میکرد؛ یک کشیش روستایی با چه چیزی میتوانست خداوندان شهری را خشنود کند؟ تنها امید آنان به زیبایی دخترشان بود. اما دختر به قیافهاش هیچ نمیبالید؛ قیمت پیشنهادی آن شهرنشینانی که برای دیدن او آمده بودند، ارزش دختر بود. به این دلیل زنان با وجود ظاهر و هنرهایشان باز هم از نبود اعتماد به نفس رنج میبرند.»
حجم
۲۲۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۲۲۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
نظرات کاربران
کتاب درباره احساسات نادیده گرفته زنان در جامعه ی هند هستش . جایی که از زنان توقع می ره که هیچ کاری رو به دور از فرهنگ حاکم بر جامعه انجام ندن . و حتی تفکر مخالف فرهنگ در اون