دانلود و خرید کتاب عادت های موفقیت ناپلئون هیل ترجمه الهام شریف
تصویر جلد کتاب عادت های موفقیت

کتاب عادت های موفقیت

معرفی کتاب عادت های موفقیت

کتاب عادت های موفقیت نوشتهٔ ناپلئون هیل و ترجمهٔ الهام شریف و ویراستهٔ سمانه عباسی است و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است. اصولی برای کامیابی، کامروایی و شادمانی بیشتر در این کتاب آمده است.

درباره کتاب عادت های موفقیت

 کتاب عادت های موفقیت مجموعه چند سخنرانی مهم از ناپلئون هیل است که اصولی برای کامیابی، کامروایی و شادمانی بیشتر ارائه می‌دهد.

در فصل اول مربوط به هدف قطعی، دکتر هیل توضیح داده است که چگونه قوانین طبیعت، بازتاب مقصد و هدف قطعی‌اند. او به ۹ انگیزهٔ اصلی اشاره می‌کند که انسان‌ها را به تعیین اهداف و رسیدن به مقاصدشان وا می‌دارد. در فصل‌های مربوط‌به تفکر دقیق، دکتر هیل تفاوت میان دو شیوهٔ تفکر استنتاجی و استقرایی را توضیح می‌دهد و اینکه چگونه حقایق مهم را از موضوعات بی‌اهمیت تفکیک کنیم. او توضیح می‌دهد که چگونه می‌توانیم با پرسیدن سؤال سادهٔ «از کجا می‌دانید؟» نظرات و افکار دیگران را برای خودمان به چالش بکشیم و به‌راحتی تحت‌تأثیر همهٔ شنیده‌هایمان قرار نگیریم. هیل اعتقاد دارد که اشتباه‌بودن نظرات مردم را می‌توان از روی برخی نشانه‌های هشداردهنده متوجه شد و فهرستی از دشمنان تفکر دقیق را که شاید مهم‌ترین آن‌ها این باور باشد که «تفکر دقیق نوعی تفکر خشک و انعطاف‌ناپذیر است» در اختیارمان می‌گذارد.

دکتر هیل در فصل ایمان عملی توضیح می‌دهد که چگونه می‌توان با مشخص‌کردن هدف قطعی در زندگی، هم‌بستگی ذهن مرکب و یادگیری از مشکلات، ایمان به راه و هدف را در عمل تقویت کرد. او مثال‌های زیادی از صنعتگران و مخترعانی می‌آورد که با ایمان به هدف خود خدمت‌های بزرگی به جامعهٔ بشری کرده‌اند.

در دو فصل بعد یعنی دلایل شکست ناپلئون هیل با رویکردی متفاوت به موضوع موفقیت می‌پردازد. او در این دو فصل خود دلایل عمدهٔ شکست افراد و مثال‌های عینی برای فائق‌آمدن بر آن‌ها را ارائه می‌دهد. او در این رویکرد امیدوار است که بتواند شنوندگان خود را مجاب کند که دلیل موفق نشدن آن‌ها در اهدافشان نپذیرفتن دلایل شکست است. دکتر هیل در فصل مربوط‌به خودانضباطی از ۱۳ چالش زندگی خود که توانسته است با انضباط نفس بر آن‌ها چیره شود، سخن می‌گوید. او با کلامی شیوا اهمیت نظم و خودانضباطی را در مدیریت هزینه و زمان توضیح می‌دهد.

دکتر هیل در سخن از شخصیت دوست‌داشتنی ۲۵ عامل اصلی دخیل در داشتن یک شخصیت دلپذیر و دوست‌داشتنی را عنوان کرده و از شنوندگان دعوت می‌کند تا این ویژگی‌ها را به دست آورند و در هریک از آن‌ها به خود امتیاز دهند. او اقرار می‌کند که خود نیز همیشه همهٔ این استانداردها را رعایت نکرده است. اما برایمان از افرادی که همواره با این ۲۵ استاندارد زندگی می‌کنند، مثال می‌زند. هیل در این فصل، همچنین ۱۵ ویژگی را عنوان می‌کند که هرکسی می‌خواهد شخصیتی دوست‌داشتنی داشته باشد باید از آن‌ها اجتناب کند.

دو فصل آخر در خصوص نیروی عادت کیهانی است که دکتر هیل توضیح می‌دهد این مفهوم را یک سال و نیم پس از نوشتن کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید وقتی مشغول بازخوانی آن بوده است، کشف می‌کند. نیروی عادت کیهانی قانونی است که یک شخص به‌واسطهٔ آن عادت‌هایی کسب می‌کند که بتواند هدف اصلی خود را در زندگی تحقق بخشد. دکتر هیل چندین راه برای استفاده از این اصل در تحقق اهدافمان معرفی می‌کند.

خواندن کتاب عادت های موفقیت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند به راز موفقیت دست پیدا کنند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب عادت های موفقیت

«عصر به‌خیر خانم‌ها و آقایان. امشب ما مجموعهٔ جدید برنامه‌های رادیویی خود را اینجا در شهر زیبای پاریس در میسوری آغاز می‌کنیم و من در طول این برنامه برایتان دربارهٔ اصول موفقیت و قوانینی که طی چهل سال فرا گرفته‌ام، توضیح خواهم داد. من این افتخار را دارم که مهمان شهر شما باشم و امیدوارم از آموزه‌هایم بهره‌مند شوید.

اولین اصلی که می‌خواهم دربارهٔ آن با شما صحبت کنم داشتن یک هدف مشخص است. یک هدف قطعی لزوماً نباید حیاتی یا سرنوشت ساز باشد، اما توجه داشته باشید که سرآغاز همهٔ دستاوردهایی است که شایستهٔ نام بردن‌اند. هرجا شخصی را می‌بینید که در مسیر موفقیت است، ردپای هدفی مشخص را خواهید یافت که آن شخص در رابطه با هر کاری که انجام می‌دهد، همواره اصول تحقق آن هدف قطعی را دنبال می‌کند. به همین دلیل است که من موضوع اولین جلسهٔ سخنرانی خود را به این اصل اختصاص داده‌ام و در جلسهٔ دوم نیز به اهمیت آن خواهم پرداخت.

می‌خواهم مثالی برایتان بیاورم که بتوانید اهمیت قاطع بودن در مورد هدف اصلی خود در زندگی را به‌وضوح ببینید و لمس کنید. چندین سال پیش، درست پس از جنگ جهانی اول من به سراغ گاوصندوقم رفتم و دست‌نویس هدف مالی آن سالم را که «۱۰ هزار دلار در سال» بود، برداشتم و یک صفر به آن اضافه کردم؛ یعنی هدفم را کسب ۱۰۰ هزار دلار در سال تعیین کردم و نوشته را دوباره تا کردم و در گاوصندوق گذاشتم. اعتقاد داشتم که باید افقم را بلندتر کنم! و فکر می‌کنم بیشتر از ۳ هفته طول نکشید که مردی از تگزاس به دفتر من آمد و یک پیشنهاد ۱۰۰ هزار دلاری به من داد که در ازای آن باید ماهی سه هفته به تگزاس می‌رفتم و برای او آگهی‌های تبلیغاتی فروش می‌نوشتم. من پیشنهاد آن مرد را پذیرفتم، قراردادی را که از پیش تهیه کرده بود، امضا کردم، به تگزاس رفتم و ۱۰ میلیون دلار برای او ساختم.

ناگفته نماند که آن مرد قرارداد بسیار مکارانه‌ای تنظیم کرده بود. در جایی از آن مشخص کرده بود که اگر تمام سال را آنجا نباشم، حقوقم را نخواهم گرفت. چیزی نگذشت که متوجه شدم او از درآمدش استفادهٔ غیرقانونی می‌کند و به‌جای ماندن در تگزاس او را به اف.بی.آی تحویل دادم و به شیکاگو برگشتم. بنابراین نه‌تنها ۱۰۰ هزار دلارم را نگرفتم، بلکه حقوق آن چند ماه را نیز از دست دادم. وقتی به خانه برگشتم دوباره به سراغ گاوصندوق رفتم و نگاهی به هدف مالی‌ام انداختم. روی برگه نوشته بودم «من در سال ۱۹۱۹ مبلغ ۱۰۰ هزار دلار درمی‌آورم.»

وقتی به‌دقت آن را خواندم، بلافاصله متوجه شدم مشکلم کجاست، اما دوست دارم بدانم پیش از آنکه من مشکل را به شما بگویم، خودتان می‌توانید آن را تشخیص دهید. هیچ شکی وجود ندارد که من می‌توانستم آن ۱۰۰ هزار دلار را به دست بیاورم، زیرا هیچ‌کسی نیست که نخواهد در ازای خدماتی که ۱۰ میلیون دلار به سرمایه‌اش افزوده است، ۱۰۰ هزار دلار بدهد. بله، من آن پول را درآوردم، ولی آن را نگرفتم. حالا می‌خواهم به شما بگویم چرا آن را نگرفتم.

من آن را نگرفتم، زیرا دو کلمهٔ مهم را از هدفم برای آن سال جا انداخته بودم. یک بار دیگر عبارتی را که نوشته بودم بخوانید و ببینید آیا می‌توانید این دو کلمه را حدس بزنید «من در سال ۱۹۱۹ مبلغ ۱۰۰ هزار دلار درمی‌آورم.» آیا فکر می‌کنید این جمله به اندازهٔ کافی قاطعانه نیست؟ یا هدف قطعی مرا عنوان نمی‌کند؟ این‌طور نیست. به‌نظر من به اندازهٔ کافی واضح و قاطعانه است. من دو کلمهٔ دیگر را جا انداخته بودم. درواقع باید می‌نوشتم «من در سال ۱۹۱۹ مبلغ ۱۰۰ هزار دلار درمی‌آورم و آن را دریافت می‌کنم».

آیا فکر می‌کنید اگر من این جمله را طور دیگری نوشته بودم، تأثیری در نقشه‌های این مرد خبیث که احتمالاً از ابتدا هم قصد خیانت کردن به مرا داشت، می‌گذاشت؟ آیا فکر می‌کنید اگر جملهٔ متفاوتی می‌نوشتم، پولم را دریافت کرده بودم؟ شاید نه به دلیلی که ممکن است فکر کنید، اما بله قطعاً فرق می‌کرد و اکنون به شما می‌گویم چرا. اگر من علاوه‌بر درآوردن این پول روی دریافت کردن پولم تأکید داشتم، سبب می‌شد قراردادی را که آن مرد تنظیم کرده بود، بهتر مطالعه کنم و آن را نزد وکیلم ببرم و باهم آن را بررسی کنیم و وکیلم یک پاراگراف دیگر به آن اضافه می‌کرد که به‌واسطهٔ آن من حقوقم را همان‌طور که کار می‌کردم ماه‌به‌ماه دریافت کنم. تفاوت در نحوهٔ نوشتن اهدافمان می‌تواند در تحقق آن‌ها تأثیرگذار باشد.

اغلب افرادی که وارد انواع قراردادها و اقسام روابط و ضوابط می‌شوند، با همین ابهامات اقدام به همکاری می‌کنند؛ یعنی با قراردادها و شرایطی که به‌ندرت برای وکلا معقول به نظر می‌رسد. حتی در بعضی از قراردادها طرفین قرارداد برداشت کاملاً متفاوتی از آن دارند.»

معرفی نویسنده
عکس ناپلئون هیل
ناپلئون هیل
آمریکایی | تولد ۱۸۸۳ - درگذشت ۱۹۷۰

ناپلئون هیل نویسنده آمریکایی یکی از پیشگامان در زمینه‌ی کتاب‌های موفقیت بود. ۲۶ اکتبر ۱۸۸۳، ناپلئون هیل در «ویرجینیای» آمریکا به دنیا آمد. ناپلئون در وایز کانتی ایالت ویرجینیا، در منطقه‌ای متولد شد که بی‌سوادی و خرافات در آنجا بیداد می‌کرد. پدرش آهنگر بود. خانه‌ای که در آن متولد شد، اتاقی کوچک در کنار رودخانه «پراد» در منطقه «وایس کانتی» ویرجینیا بود و همه اعضای خانواده در خانه‌ای که یک اتاق بیشتر نداشت و کوچکترین توجهی به نظافت آن نمی‌شد زندگی می‌کردند.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۱۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۲۱۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۷۹,۹۰۰
۲۳,۹۷۰
۷۰%
تومان