دانلود و خرید کتاب بالاخره تو عاشقم می شی سادنیک چم
تصویر جلد کتاب بالاخره تو عاشقم می شی

کتاب بالاخره تو عاشقم می شی

نویسنده:سادنیک چم
انتشارات:انتشارات نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بالاخره تو عاشقم می شی

کتاب بالاخره تو عاشقم می شی نوشتهٔ سادنیک چم است. انتشارات نظری این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان دربارهٔ عشق «شراره» به مردی در غربت است.

درباره کتاب بالاخره تو عاشقم می شی

قهرمان رمان بالاخره تو عاشقم می شی جوانی به نام «شراره» است. او که در غربت زندگی می‌کند، برای رهایی از اندوه جدایی از خانواده و در جست‌وجوی پناهگاه عاطفی به ریسمان قدرتمند و آرام‌بخش عشق می‌آویزد. این عشق او را از بسیاری از عوارض و مشکلات اجتماعی، فرهنگی، روحی و روانی نجات می‌دهد. نویسنده در ابتدای رمانش عشق شراره را عشقی سوزان و دلنشین از نوع شرقی آن توصیف کرده است.

شراره دختری است که با پدرش درس معرفت و عرفان عملی آموخته است. پدر او به‌نوعی عارف و اهل طریقت و سیروسلوک است و کوشیده تا دانسته‌های خود را به این دختر آخر نیز آموزش دهد؛ از‌این‌رو شراره را می‌توان دختری نجیب، ‌خویشتندار و دور از گناه دانست. شراره با اندوه به روابط غریزی و افسارگسیختگی پسرها و دخترها می‌نگرد. او بی‌آنکه بکوشد کسی را آموزش دهد و نصحیتی کند، در خوابگاه دانشجویی، الگوی اخلاق می‌شود. همهٔ دختران و پسرانی که در خوابگاه در مجاورت اتاق او سکونت دارند،‌ آرام‌آرام درمی‌یابند که شراره از جنس و از گونهٔ دیگری است.

خواندن کتاب بالاخره تو عاشقم می شی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب بالاخره تو عاشقم می شی

«به طرف صدا برگشتم. جوانی بیست و سه چهار ساله، بلندقد و نسبتاً خوش‌سیما و مثل اغلب دانشجویان آلمانی با چشمانی آبی و ریش کوتاه طلایی با موهای بلند به طرفم آمد و خیلی خودمانی صندلی‌اش را پیش کشید و کنارم نشست. او یک نوع خشونت و جذبه داشت، در واقع او اولین پسر آلمانی بود که از نزدیک با من سخن می‌گفت. او درست همان موجودی بود که برادرم مهرداد به شدت مرا می‌ترساند و من باید بگویم ناگهان شیطنت خاص دخترانه تمام ذهنم را پر کرد. باید اول این پسر را بشناسم و بدانم چگونه آدمی است؟ آیا مثل همهٔ پسران احساساتی و خیال‌باف است و از هر حرکت دختری هزاران فکر و خیال به سرش می‌زند و یا اصلاً به این موضوعات توجهی ندارد؟ در این دانشکده دختران زیادی بودند که به قول خودشان از روابط دختران و پسران، حرف‌هایی می‌زدند. آن‌ها می‌گفتند روابط دختر و پسر از آب خوردن آسان‌تر است و از یک سلام و بعد گردش و یک سینما و شب‌هنگام موقع جدایی از هم، تمام کارهایی که دو عاشق و معشوق ایرانی پس از چند ماه و یا شایدم چند سال با هم می‌کنند به پایان می‌رسانند. آه، چه مسخره! چقدر شتاب‌زده و کثیف! مگر انسان دستمال کاغذی است که در یک چشم به هم زدن کثیف و آلوده به داخل سطل فراموشی بیفتد. این پسر و یا هر پسری با من چنین رفتاری بکند، پوزه‌اش را به خاک می‌مالم. من در این افکار بودم که صدای پسر آلمانی در گوشم پیچید، او با خونسردی مثل اینکه دارد با پسر حرف می‌زند، گفت:

ـ شما در دانشکده ما چه رشته‌یی درس می‌خوانید؟»

moon
۱۴۰۱/۰۷/۲۳

متاسفانه اصلا از داستان راضی نبودم به شدت آرایه ادبی به کار برده بودن که کسل کننده بود و این همه در مورد قدرت عشق صحبت کرد اما نتیجه اش اصلا به کل داستان نمیخورد و به جای سوپرایز بیشتر

- بیشتر
کاربر ۳۷۹۸۲۴۶
۱۴۰۱/۰۷/۰۴

خوب بود .

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۷۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۲۷ صفحه

حجم

۱۷۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۲۷ صفحه

قیمت:
۳۰,۵۰۰
تومان