کتاب مداخلات روان شناسی مثبت نگر
معرفی کتاب مداخلات روان شناسی مثبت نگر
چاپ سوم کتاب مداخلات روان شناسی مثبت نگر نوشتهٔ جینا ل. مگیار موئه (استاد دانشگاه ویسکانسین) و ترجمهٔ علی اکبر فروغی (استادیار روانشناسی بالینی)، جلیل اصلانی (دکترای روانشناسی تربیتی) و سحر رفیعی (کارشناسیارشد رشتهٔ روانشناسی بالینی) است. انتشارات ارجمند این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر راهنمایی برای درمانگران است.
درباره کتاب مداخلات روان شناسی مثبت نگر
کتاب مداخلات روان شناسی مثبت نگر یکی از اولین کتابهایی است که کاربرد روانشناسی مثبتنگر را در درمان معرفی کرده است. از ویژگیهای منحصربهفرد این کتاب به این موارد اشاره شده است: این کتاب به معرفی روانشناسی مثبتنگر و اهمیت آن اشاره کرده و بسیاری از دیدگاههای زیربنایی آن را در خود گنجانده است. این کتاب به درمانگران کمک میکند که نهتنها از کاستیها و مشکلات بیمار فرمولبندی داشته باشند، بلکه توانمندیهای مراجع را نیز از جنبههای مختلف در فرمولبندی خود لحاظ کنند. معرفی مهمترین ابزارهای سنجش در روانشناسی مثبتنگر یکی دیگر از ویژگیهای کتاب حاضر است که نمونههایی از آنها نیز در اثر آورده شده است؛ همچنین در یک فصل مجزا بهطور مفصل به مداخلات روانشناسی مثبتنگر پرداخته شده و در نهایتْ طرح درمان ۴ مراجع بر اساس روانشناسی مثبتنگر در فصل پایانی کتاب آورده شده است.
نویسندهٔ کتاب حاضر، خانم مگیار موئه یکی از صاحبنظران اصلی در حوزهٔ روانشناسی مثبتنگر است و به کارکردهای بهینهٔ انسان علاقه دارد. کتاب حاضر اثری ماهرانه است که شیوههای مختلفی را برای خلق یک داستان زندگی امیدوار به درمانجویان نشان داده است. نویسنده روند پیشرفت و سلامت روان را از نو مفهومسازی کرده و ابزارهایی به ما داده است که برای آغاز و حفظ تغییر به آنها نیازمندیم.
خواندن کتاب مداخلات روان شناسی مثبت نگر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به روانشناسان، مشاوران، روانپزشکان، مددکاران اجتماعی و همهٔ افرادی که در حوزهٔ سلامت روان تلاش میکنند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مداخلات روان شناسی مثبت نگر
«آوریل سال ۱۹۹۸ بود که یک روانشناس مثبتنگر شدم. چند ماه بیشتر به پایان دوره کارورزی بالینیام در مرکز درمانی VA آیزنهاور نمانده بود، روانپزشک سرپرست با عجله به دفتر من آمد، درمانجویی داشت که میخواست او را به یک روانشناس تازه کار ارجاع بدهد. دکتر مکنات (نام واقعی او همین است... این نام جعلی نیست.) طی دورهٔ کارورزی، چندین کار به من سپرده بود. درمانجو، فردی به نام جان مارکوس بود (برای حفظ محرمانه بودن نام درمانجو، از نام مستعار استفاده میشود.) شخصی نبود که انتظارش را داشتم.
جان، کهنهسرباز تنومند ۶۳ سالهای بود که عمرش را در مزارع کشاورزی کانزاس سپری کرده بود. از چکمههای کارش، مدل موها و نگاهش به زندگی، به راحتی میشد فهمید که فردی کارکردگرا است. او از تشخیص نارسایی کلیهاش چنان شوکه شده بود که یک راه بیشتر برایش باقی نمانده بود: خودکشی. جان هرگز نشینده بود که یک مزرعهدار برای انجام دیالیز، مزرعهاش را ترک کند. بنابراین درمان برای او بیمعنا بود اگر دنبال درمان نمیرفت، مزرعه را از دست میداد و اگر میرفت باز هم مزرعهاش را از دست میداد. از دست دادن مزرعه برای او، از دست دادن همه چیزهای معنیدار زندگیاش بود. او میخواست به هر قیمتی که شده مزرعهاش را حفظ کند.
در اولین روز درمان، برخی از تکنیکهای بالینی من و پل جواب داد. جان دریافت موقعیتی که در حال حاضر در آن قرار دارد به آن بدی هم که فکر میکند، نیست و به خودش آسیب نزند. ما به کمک خانواده و دوستانش، به او اطمینان دادیم که خانهای امن در انتظار بازگشت اوست و کاملاٌ از او حمایت میشود.
روز بعد، جان به درمانگاه آمد و صحبتهایش را با یک سؤال آغاز کرد، «قصه من چیست؟». بعد از کمی مکث، توانستم منظور اصلیاش را از سؤالی که پرسیده بود بفهمم. جان میخواست در مورد اینکه چگونه بیمار شده، مشغول درمان است و در حال بهتر یا بدتر شدن است، حرف بزند. او از پرسیدن این سؤال که «حالا چکار میکنی؟» متنفر بود و میخواست اصل مطلب را بداند. در دو ساعت بعد، در مورد امید به عنوان فرایندی فعال که نیازمند توجه مداوم است، صحبت کردیم. در ابتدای جلسه بعدی جان به من گفت «منظور شما را فهمیدم و دارم روی آن کار میکنم.». وقتی از من میپرسند که چکار میکنم؟ در پاسخ میگویم "دارم روی آن کار میکنم".
بهار آن سال یاد گرفتم که همه نیازمند یک داستان امیدوارکننده درباره آینده هستیم، که میتوان آن را با شناخت توانمندیهایمان، تغییر در نقاط ضعفمان و تمرین عشق، شکرگزاری و مهربانی خلق کرد.»
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه