دانلود و خرید کتاب از دست دادن بکارت من ریچارد برانسون ترجمه رضا اردلان
تصویر جلد کتاب از دست دادن بکارت من

کتاب از دست دادن بکارت من

معرفی کتاب از دست دادن بکارت من

خلاصه‌کتاب از دست دادن بکارت من نوشتهٔ ریچارد برانسون و ترجمهٔ رضا اردلان است و شنیدار آن را منتشر کرده است. این کتاب زندگی‌نامهٔ یک کارآفرین نابغه است.

درباره خلاصه‌کتاب از دست دادن بکارت من

چگونه بر اساس زندگی‌نامه‌ ریچارد برانسون، کسب‌وکار خود را گسترش دهید؟

در کتاب‌های روان‌شناسی اینگونه می‌خوانیم که برای موفقیت نباید از شاخه‌ای به شاخه دیگر پرید و در هنگام اوج‌گرفتن باید تمام تمرکزتان را روی یک نقطه بگذارید. روان‌شناسان و نویسندگانِ کتاب‌های خودیاری بارها و بارها به مخاطبان خود هشدار داده‌اند که پیگیری اهداف مختلف، آن‌ هم در آنِ واحد ثمره‌ای جز کارهای نیمه‌تمام ندارد؛ مصداق ضرب‌المثلی که می‌گوید: «با یک دست نمی‌شود دو هندوانه برداشت».

با این تفاسیر، یک نفر چگونه می‌تواند در کسب‌وکارهای متنوعی همچون موسیقی، فروشگاه‌های زنجیره‌ای، برندینگ، استودیوی ضبط، صنعت هواپیمایی و حمل‌ و نقل فعالیت کند و موفق هم جلوه کند؟ و البته همچنان‌ که بر روی این کسب‌وکارها متمرکز است، رکورد جهانی گشت و گذار دور دنیا را با بالن، آن‌ هم در کمترین زمان ممکن از آن خودش کند؟!

بدون شک، ریچارد برانسون یک استثناست؛ فردی مخاطره‌جو، نترس، ریسک‌پذیر و البته باهوش در حیطهٔ کسب‌و‌کار. چنین ترکیب شگفت‌انگیزی از ویژگی‌های انسانی در کنار تخیل و اراده‌ای محکم، فرمول موفقیت این مرد را تشکیل می‌‌دهد؛ فرمولی که باعث می‌شود برانسون در زندگی خود زیر بار شکست‌ها کمر خم نکند و همچنان به مسیرش ادامه دهد.

ریچارد برانسون در کتاب «از دست دادن بکارت من»، به شرح فراز و نشیب‌هایی می‌پردازد که طی آن، شخصیت مصمم و مخاطره‌جوی او شکل یافته و به کمک آن توانسته انقلابی بزرگ در صنایع موسیقی و هوایی ایجاد کند.

اگر فکر می‌کنید کارکردن تلاشی کسل‌کننده و بدون پاداش است، این کتاب دیدگاه شما را تغییر خواهد داد. همچنان که کتاب را می‌خوانید، خودتان را به ‌جای برانسون بگذارید و داستان‌های هیجان ‌انگیز و غیرقابل پیش‌بینی او را تصور کنید. خواهید دید که چگونه با شکستن قواعد بازی می‌توانید منافع بزرگی در کسب‌وکار و زندگی‌تان به دست آورید.

در این خلاصه‌کتاب به پرسش‌های زیر پاسخ داده می‌شود:

۱. چگونه در زمان شروع جنگ خلیج فارس، برانسون به بغداد پرواز کرد و گروگان‌های بریتانیایی را از دست صدام حسین نجات داد؟

۲. چگونه جزیره‌ای را با قیمتی پایین‌تر از قیمت پیشنهاد شده بخرید؟

۳. چگونه در حالی که نیمی از سوخت بالن از دست رفته، از اقیانوس آرام بگذرید؟

ریچارد برانسون در ۱۸ ژوئيه سال ۱۹۵۰ در لندن متولد شد. او رئیس و بنیان‌گذار شرکت‌های ویرجین ست. که بیش از ۴۰۰ زیرمجموعه در دنیا دارد. او اویلن سرمایه‌گذاری خود را در ۱۶ سالگی انجام داد. او تحصیل را رها کرد و با کمک یکی از دوستانش مجله دانش‌آموز را راه انداخت.

برانسون در فهرست ثروتمندترین افراد جهان که در مجله فوربس منتشر شده به عنوان چهارمین شهروند ثروتمند انگلیس معرفی شده است.

خواندن خلاصه‌کتاب از دست دادن بکارت من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند کارآفرینی ایجاد کنند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از خلاصه‌کتاب از دست دادن بکارت من

«فشار خانواده برای آزمایش توانایی‌هایم

من در سال ۱۹۵۰، در خانواده‌ای به دنیا آمدم که روح استقلال در تک تک اعضای آن دمیده شده بود. خانواده‌ام از همان سنین جوانی به من فشار می‌آوردند تا حد و مرز محدودیت‌ها و وسعت توانایی‌هایم را آزمایش کنم. من هم با چالش‌هایی که خانواده، بخصوص مادرم و به صورت کلی زندگی بر سر راهم قرار می‌دادند، مشتاقانه روبه‌رو شدم و مرز محدودیت‌هایم را شکستم.

۸۰ کیلومتر دوچرخه‌سواری بدون نقشه

زمانی که فقط ۱۱ سال داشتم، مادرم مرا برای ملاقات با یکی از اقوام که در فاصله ۸۰ کیلومتری ما زندگی می‌کردند، فرستاد. من مجبور شدم با استفاده از یک دوچرخه و بدون نقشه خودم را به منزل آن‌ها برسانم. هدف مادرم از این کار، ایجاد توانایی جهت‌یابی و استقامتی در من بود. روز بعد، وقتی به خانه بازگشتم، به جای اینکه به عنوان یک قهرمان کوچک از من استقبال شود، برای تهیه هیزم و خرد کردن کنده‌های درخت به خانه‌ای دیگر فرستاده شدم.

شنا در رودخانه در ۴ سالگی

اتفاقی که به آن اشاره شد، نخستین باری نبود که خانواده‌ام مرا با چالشی سخت روبه‌رو می‌کرد. در یکی از تعطیلات، خانواده ما به همراه عمه و خاله‌ام در شهر دوون به مدت دو هفته در کنار یکدیگر جمع شدند. عمه‌ام ۱۰ شیلینگ شرط بست که من نمی‌توانم تا انتهای تعطیلات شنا کردن را یاد بگیرم. من در آن زمان فقط ۴ سال داشتم! با چالشی جدید روبه‌رو شده بودم و هر روز ساعت‌های زیادی را در دریا تمرین می‌کردم؛ با این وجود، در انتهای تعطیلات نتوانستم خودم را بر روی آب نگه دارم، اما برای من این پایان داستان نبود.

در راه بازگشت به خانه متوجه رودخانه‌ای شدم و پدرم را مجبور کردم ماشین را نگه دارد. به سرعت از ماشین پیاده شدم، لباس‌هایم را درآوردم، به سمت رودخانه دویدم و به محض رسیدن به لب آب، در آن شیرجه زدم؛ اما به محض شیرجه زدن احساس کردم که در حال غرق شدن هستم.

به تدریج و زمانی که به آرامی و منظم شروع به حرکت دادن پا در آب کردم، توانستم خودم را روی آب نگه دارم. زمانی که کمی آرام و مطمئن بر روی آب قرار گرفتم، متوجه خانواده‌ام شدم که در حال دست زدن و تشویقم بودند، اما مهم‌تر از همه شادی عمه‌ام بود که با یک ۱۰ شیلینگی در دست، برای برادرزاده جسورش دست تکان می‌داد. وقتی از آب بیرون آمدم، پدرم مرا در آغوش کشید. او آنقدر از دیدن شجاعت پسرش ذوق‌زده شده بود که ناگهان خودش هم در رودخانه پرید و شروع به شنا کرد.»



علی مظلوم
۱۴۰۱/۰۶/۱۰

کلا ۲۰ صفحه ست؟!

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۵٫۶ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه

حجم

۲۵٫۶ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه

قیمت:
۹,۰۰۰
تومان