دانلود و خرید کتاب صوتی نترس اقدام کن‎‎

کتاب صوتی نترس اقدام کن‎‎ نوشتهٔ ریچارد برنسون (کارآفرین و سرمایه‌دار شناخته‌شده در عرصهٔ کسب‌وکار) و ترجمهٔ فرنوش محمدزاده است. میلاد فتوحی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی نترس اقدام کن‎‎

ریچارد برانسون پیش از آنکه شهرتش را مدیون ثروت و سرمایهٔ عظیم خود باشد، به‌سبب توانایی خارق‌العاده در موفقیت و به چالش‌کشیدن خود در برابر مشکلات شناخته شده است. درس‌هایی را که او در طول زندگی پربار خود آموخته است، همراه با مثال‌هایی از نحوهٔ یادگیری و استفاده از آن‌ها، در کتاب صوتی نترس اقدام کن می‌شنوید. مفهوم کارآفرینی در ذهن بسیاری از ما به‌عنوان یک کار بسیار سنگین تلقی می‌شود که همواره فرصت خواب و خوراک را از کارفرمایان و کارمندان می‌گیرد. برانسون در این کتاب دیدگاه تازه‌ای را درمورد تجارت و کسب‌وکار به ارمغان می‌آورد. او ادعا کرده است که هرکس به آموزه‌های این کتاب صوتی عمل کند، می‌تواند به بهترین نحو به کسب درآمد و مدیریت تجارت خود بپردازد؛ بی‌آنکه از تفریح و رفاه خود بکاهد. برانسون به مخاطبان خود می‌گوید که هیچ راز و فرمولی برای میلیونرشدن در کار نیست و حتی اصرار دارد که هیچ قاعدهٔ مشخص و یکتایی برای موفقیت در تجارت وجود ندارد. او با حکایات قابل‌تأیید در این کتاب ثابت می‌کند که کسب درآمد بسیار بدون قربانی‌کردن لذت شخصی امکان‌پذیر است. روش کار او این است: «نترس، اقدام کن!» برانسون برخی از اصول اساسی نگرش خود را در این کتاب صوتی با مخاطبانش به اشتراک می‌گذارد و از آن‌ها می‌خواهد به هر زحمتی که شده به تلاش خود ادامه دهند و هرگز تسلیم نشوند.

شنیدن کتاب صوتی نترس اقدام کن‎‎ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران مطالعه درمورد موفقیت در کسب‌وکارها پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب صوتی نترس اقدام کن‎‎

«جوانب را بررسی کن و بعد اقدام کن. به خودت ایمان داشته باش. به دنبال آرزو و اهدافت برو. هرگز خودت را سرزنش نکن. جسور باش. به قولت عمل کن. در سال 2004 سریالی تلویزیونی ساختم به‌نام «میلیاردر سرکش». در قسمت آخر آن سریال ماجرای جالبی پیش آمد. من به شوان نلسون یک چک یک‌میلون دلاری دادم و گفتم دو انتخاب دارد: می‌تواند چک را بگیرد یا این که در انتظار یک جایزه‌ی نامعلوم خطر کند و مسابقه را ادامه دهد. بین شیروخط اگر خط می‌آمد او همه‌ی پول را از دست می‌داد. چک را به او دادم. گرفت و مبلغ بالا را دید. دوباره چک را از وی گرفتم و در جیب شلوارم گذاشتم و یک سکه‌ی نقره به او دادم. از او رسیدم کدام‌یک را انتخاب می‌کند: سکه یا چک؟ زندگی سرشار از انتخاب‌های سخت است. او کدام‌یک را می‌گزیند؟ به نظر می‌رسید شوان ترسیده بود. خطر بزرگی بود. همه چیز یا هیچ چیز. از من پرسید: «ریچارد می‌خواهی چه‌کار کنی؟» پاسخ دادم: «به تو بستگی دارد. اما این خطرها حساب‌شده هستند.» من در هر کاری احتمالات را در نظر می‌‌گیرم. پاسخی ندادم. او خودش باید تصمیم می‌گرفت.»