کتاب آوای وحش
معرفی کتاب آوای وحش
کتاب آوای وحش رمانی نوشتهٔ جک لندن است که با ترجمهٔ محسن سلیمانی در نشر افق منتشر شده است. این کتاب خلاصهای از رمان مشهور آوای وحش است.
درباره کتاب آوای وحش
کتاب آوای وحش به ۷۰ زبان دنیا ترجمه شد و میلیونها نسخه از آن در سراسر دنیا فروش رفته است. جک لندن در این اثر بسیاری از چیزهایی را که در قطب شمال دیده و تجربه کرده بود، به روی کاغذ آورده است. او در این رمان هم مانند رمان «سپیددندان» بهنحوی بسیار جذاب شخصیت سگی را از درون دیده و عشق و دلبستگی او به انسان را به نمایش گذاشته است.
این کتاب داستان زندگی سگی از نژاد شپرد به نام «باک» است. جویندگان طلا او را میدزدند و به مناطق شمالی میبرند تا از او بهعنوان سگ سورتمه استفاده کنند. باک با زندگی و آداب زندگی در حیاتوحش آشنا میشود. او در این سفر به ذات واقعی خودش برمیگردد. تبدیل به گرگ درندهای میشود که باید در جنگل وحشی زنده بماند.
خواندن کتاب آوای وحش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد میکنیم.
درباره جک لندن
جک گریفیث لندن معروف به جک لندن (۱۹۱۶-۱۸۷۶)، نویسنده، روزنامهنگار و فعال اجتماعی آمریکایی و از پیشگامان موفق ژانر علمی - تخیلی است.
جک لندن در سانفرانسیسکو، در خانوادهای از طبقهٔ تهیدست و کارگری به دنیا آمد و سالهای نوجوانی را به کار در مشاغل گوناگون و سخت مانند شکار شیر دریایی در دریای ژاپن و ... سپری کرد و دیرتر از همسالانش دورهٔ دبیرستان را به پایان رساند. پس از سالهای آغازین نوجوانی، به دانشگاه برکلی رفت اما نتوانست هزینه تحصیل را بپردازد.
«لندن» در ۲۱ سالگی به همراه شوهر خواهرش در دوران جستجوی فراگیر طلا در آمریکا، راهی سفر پرماجرای دیگری شد. این سفر هرچند موجب بیماری و آسیب بدنی او شد، اما زمینهساز نخستین آثار داستانیاش شد که در همه آنها تجربه دوران جستجوی طلا در طبیعت وحشی و سخت ایالتهای شمالی آمریکا را میتوان دید.
او پس از بازگشت از سفر جستجوی طلا، به سوسیالیسم روی آورد. او در بازگشت به ایالت کالیفرنیا، تصمیم گرفت بهجایی کار فیزیکی، به نویسندگی روی بیاورد و به قول خودش «مغزش را بفروشد.» اما داستانهای نخست او موفقیت زیادی نداشت و ممکن بود پایانی بر زندگی ادبی او باشد. اما هنگامی که داستان «هزاران مرگ» را به قیمت ۴۰ دلار فروخت، نخستین درآمد جدیاش در زمینهٔ داستاننویسی را به دست آورد.
آغاز دوران نویسندگی حرفهای جک لندن، همراه بود با بهبود فناوریهای چاپ و کاهش هزینههای چاپ و تکثیر. در نتیجه شمارگان مجلههای عامهپسند و تقاضا برای داستانهای کوتاه افزایش پیدا کرد. لندن از این فرصت استفاده کرد و توانست از فروش داستانهای کوتاه و حق نشر کتابهایش، درآمد خوبی به دست آورد.
جک لندن در طول جنگ میان روسیه و ژاپن، بهعنوان خبرنگار به محل جنگ اعزام شد و چند بار توسط نیروهای ژاپنی دستگیر شد. لندن همچنین فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی گوناگونی نیز داشت. از جمله مبارزهٔ او با تربیت بیرحمانه حیوانات برای استفاده در سیرکها بود.
لندن در سالهای عمر با بیماریهای گوناگونی دستبهگریبان بود و سرانجام در سال ۱۹۱۶ درگذشت. برخی فکر میکنند او خودکشی کرده است.
بر مزار او سنگی خزهگرفته جای دارد که یادآور دوران همنشینی با طبیعت وحشی و آثار برجستهٔ او مانند «سپید دندان» و «آوای وحش» است.
بخشی از کتاب آوای وحش
«باک، روزنامه نمیخواند وگرنه میفهمید که خطری در پیش است. خطری که فقط او را تهدید نمیکرد، بلکه در کمین همهٔ سگهای آن منطقهٔ ساحلی و هر سگی بود که عضلاتی نیرومند و پشمهایی بلند و گرم داشت و پشمهایش، بدنش را در برابر برف و سرما حفظ میکرد. چرا که مردم از پی یوجت ساوند گرفته تا سان دیهگو، همگی به قطب شمال هجوم آورده بودند. آنها فلز زردرنگی پیدا کرده بودند و هزاران نفر دیگر هم به سرزمینهای شمالی هجوم میبردند تا به آنها ملحق شوند و دنبال طلا بگردند. اینها هم سگ میخواستند؛ سگهایی تنومند، قوی هیکل، نیرومند و باارادهای که دوش به دوش هم فعالیت کنند.
باک در خانهٔ بزرگ قاضی میلر، در درهٔ آفتابگیر سانتاکلارا زندگی میکرد. این خانه دور از جاده و نیمی از آن پشت درختان پنهان بود. اگرچه از لابه لای شاخههای درختان میشد نمای ایوان وسیع و خنکی را دید که در چهار طرف خانه بود. راه کالسکه روی خانه، چمنزارها و درختان سپیدار بلند را دور میزد و به خانه میرسید. فضای پشت خانه جادارتر و وسیعتر از قسمت جلوی آن بود. آنجا طویلههای بزرگی بود که ده دوازده مهتر و پسربچه درشان مشغول کار بودند و چند ردیف کلبهٔ خدمتکارها، اتاقهای کوچک، دستشویی، درختان مو، علفزارهای سبز و باغهای میوه هم در آن قرار داشت. به علاوه تلمبهای برای کشیدن آب از چاه و استخر سیمانی بزرگی بود که پسران قاضی میلر صبحها و بعدازظهرها که هوا خیلی گرم بود، برای اینکه خودشان را خنک کنند، در آن شنا میکردند.
اما فرمانروای این زمینهای وسیع، باک بود. باک اینجا به دنیا آمده بود و چهار سال میشد که همینجا زندگی میکرد. درست است که سگهای دیگری هم بودند که در لانه یا اتاقهای نیمه تاریک آنجا زندگی میکردند، اما آنها به حساب نمیآمدند. حیوانات عجیبی بودند که خیلی کم پیدایشان میشد، مثل سگ ژاپنی توتس، یا سگ بیپشم مکزیکی ایزابل که انگار هیچوقت دماغشان را از لانهشان بیرون نمیآوردند و باز چند سگ شکاری دیگر بودند که وقتی توتس یا ایزابل از پنجره نگاهشان میکردند، با صدای بلند پارس میکردند و یک لشکر خدمتکار مسلح به جارو و زمین شورهای دسته بلند، از آنها محافظت میکردند.»
حجم
۹۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۹۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
نظرات کاربران
عالی.خوندنش لذت بخشه