کتاب تاریخچه آواشناسی و سهم ایرانیان
معرفی کتاب تاریخچه آواشناسی و سهم ایرانیان
کتاب تاریخچه آواشناسی و سهم ایرانیان نوشتهٔ سیدمهدی سمائی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. آواشناسی یکی از حوزههای زبانشناسی است. برای پیبردن به گذشتهٔ این علم باید به آثاری که دربارهٔ زبان است مراجعه کرد و نکتههای آواشناختی را بیرون کشید و با آن تاریخچهٔ آواشناسی را ساخت. در این قسمت میتوان سهم دانشمندان ایرانی را جستوجو کرد که هدف این کتاب است.
درباره کتاب تاریخچه آواشناسی و سهم ایرانیان
در آثاری که دربارهٔ پیشینهٔ بررسی زبان است به دستاوردهای دانشمندان ایرانی چندان اعتنا نشده است. این سکوت به عمد نیست و جای سرزنش ندارد؛ زیرا مطالعهٔ زبان در سرزمینهای اسلامی با قرآن مجید شروع شده و با مطالعهٔ زبان قرآن ادامه پیدا کرده است. وقتی که زبان عربی زبان علم و اسپرانتوی مکتوب سرزمینهای اسلامی باشد آسان نیست که مرزی قاطع میان دانشمندان ایرانی بعضا عرب شده و دانشمندان عرب پارسی شده کشید. اما کاری نشدنی هم نیست.
آواشناسی عمدتاً در چارچوب مطالعهٔ زبان بررسی شده است. به این سبب دستاوردهای آواشناسی در کتاب تاریخچه آواشناسی و سهم ایرانیان از میان آثاری که دربارهٔ مسائل کلی زبان است استخراج و با تسلسلی تاریخی عرضه شده است. محدودهٔ زمانی آثار از حدود شش قرن قبل از میلاد تا قرن پانزدهم میلادی است.
سیدمهدی سمائی سعی کرده داور عادلی باشد و سهم واقعی دانشمندان ایرانی را در آواشناسی مشخص کند نه آنکه دانشمندان هموطنش را از سر احساس در بهترین جای یک قصهٔ علمی تخیلی قرار دهد. در این کتاب آثار و بقایای آواشناسی از خرابههای هند و یونان و روم و سرزمینهای اسلامی جمع شده و در بافـت اجتماعی دیاری که دانشمندان در آن به بررسی این علم پرداختهاند عرضه شده است.
در این کتاب آثار و بقایای آواشناسی از خرابههای هند و یونان و روم و سرزمینهای اسلامی جمع شده و در بافت اجتماعی دیاری که دانشمندان در آن به بررسی این علم پرداختهاند عرضه شده است.
این کتاب پنج فصل دارد:
فصل اول دربارهٔ یونان و دانشمندانی است که در آن سرزمین به بررسی زبان پرداختهاند.
فصل دوم دربارهٔ روم و قرون وسطی است و دانشمندانی که در آن کشور و در آن دوره زبان را بررسی کردهاند.
فصل سوم دربارهٔ دستاوردهای هندیان در حوزهٔ مطالعهٔ زبان است.
فصل چهارم مربوط به سرزمینهای اسلامی است. در این قسمت مطالبی دربارهٔ اوضاع اجتماعی ایران پس از ورود اعراب و زبان علم و چگونگی مطالعات دستوری آمده است.
در فصل پنجم آواشناسی در سرزمینهای اسلامی بررسی شده است. در این فصل آثار دانشمندان در حوزهٔ آواشناسی زبان عربی و آواهای زبان فارسی در قرون اولیهٔ هجری بررسی شده و شرحی بر آنها داده شده است.
سهم دانشمندان ایرانی در تکوین آواشناسی در همین فصل مشخص شده است.
خواندن کتاب تاریخچه آواشناسی و سهم ایرانیان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
مخاطبان این کتاب هم زبانشناسان و هم کسانیاند که مشتاقاند رد پای اجدادشان را در تاریخ علوم پیدا کنند و از دانش و اندوه نگفتنی آنها قصههایی برای شبهای دراز بسازند.
بخشی از کتاب تاریخچه آواشناسی و سهم ایرانیان
«یونان همواره «کانون سلسلهای از پژوهشها و بررسیهای مداوم و به هم پیوستهٔ علمی بوده است (روبینز، ص ۲۷). یونانیها اولین بار برای اصلاح خط به زبان توجه کردند. اقوام دوری در هزارهٔ دوم پیش از میلاد مسیح به یونانیان عصر میسینیان حمله کردند. «این یورش که با خصومت نژادی همراه بود باعث شد که نظام سیاسی جامعه از هم بگسلد و کشاورزی و بازرگانی نابود شود و خانوادهها دربهدر شوند و از جایی به جایی دیگر کوچ کنند» (دورانت، ۱۳۶۵، ص ۷۴). خط هجانگار یونانیان هم در این هجوم از بین رفت. پس از این نیز یکبار دیگر یونانیان مغلوب رومیان شدند و کار به آنجا کشید که یونان در سال ۱۴۶ قبل از میلاد یکی از استانهای روم شد ولی حملهٔ دوریها آخرین هجومی بود که به قصد محو تمدن یونانیها انجام شده بود. یونانیها پس از نابودشدن خطشان این بار خطی را از فنیقیها قرض کردند که در آن فقط برای صامتها نشانههایی داشت. یونانیها برای این خط مصوتهایی ابداع کردند که این کار را میتوان اولین پژوهش آنها دربارهٔ زبان دانست.
اما نخستین پژوهشهای مستمری که دربارهٔ زبان یونانی شده برای فلسفه یا ادبیات بوده است. تاریخ علم در یونان را به چهار دوره تقسیم کردهاند (برنال، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۴): دورهٔ اول در حدود قرن ششم قبل از میلاد بوده است. در این دوره فلاسفهای نظیر طالس و فیثاغورث زندگی میکردند، در دورهٔ دوم که از قرن پنجم تا چهارم قبل از میلاد بوده است فلاسفهای نظیر سقراط و افلاطون و ارسطو میزیستهاند و خرد یونانی در این دوره به اوج اعتلاء رسیده است، به وجود آمده است، دورهٔ چهارم دورهٔ اقلیدس و ارشمیدس است که در آن اساس علوم دقیقه بنا شده است.
مطالعهٔ زبان در دورهٔ دوم و با افلاطون و ارسطو آغاز شد. در آتن آن زمان که عصر دموکراسی بود به بحث و جدل و فصاحت بیان اهمیت فراوان میدادند. زبان وسیلهٔ کسب شهرت و ثروت بود و به کلمات و معانی آنها توجه بسیار میشد (برنال، ص ۱۵۲). تسلط بر مردم با کلام و گفتار آسانتر از تسلط بر آنها با مالکیت ابزار و مهارت در استفاده از ابزار بود و سود بیشتری از این راه نصیب سخنوران و زبانآوران میشد. آموزش سخنوری یک شغل پردرآمد شده بود. طبقهٔ جدیدی به نام سوفسطائیان به وجود آمده بودند که پول میگرفتند و به مردم حرفزدن میآموختند. همه چیز با حرف موجه جلوه داده میشد. میگویند روزی که تملقگویی زبردست بود تف کرد. آریستیپوس خندید و گفت: «ماهیگیران برای گرفتن کوچکترین ماهیها بایستی متحمل رطوبتی بیش از این شوند» (دورانت، ۱۳۶۵، ص ۵۶۶). سوفسطائیان داروندارشان زبان بود.
نحلههایی فلسفی نظیر رواقیان هم بودند که در چارچوب مسائل فلسفی خودشان به بررسی زبان میپرداختند. دلیل بررسی زبان برای رواقیان این بود که گوینده تأثرات ذهنی خود را با کلمات بیان میکند و شنونده سخنان او را با فن استدلال درک و فهم میکند. یعنی گوینده و شنونده با زبان سروکار دارند (روبینز، ص ۴۱).
تعصب به زبان همیشه وجود داشته است. این معنی گاهی به صورت بحث درست و غلط در زبان مطرح میشده و زمانی به شکل مقایسهٔ تکوین زبانها با یکدیگر و به تعصبات قومی و نژادی میآمیخته است. ابومنصور محمدبن احمد ازهری در مقدمهٔ کتاب تهذیباللغهٔ که در قرن چهارم هجری تألیف کرده آورده است: «... هدف من... پاکسازی زبان عربی از الفاظی است که بر اثر بیخبری و عدم فصاحت عدهای از ساخت و مجرای اصلی خود خارج گردیده...» (عبدالتواب، ص ۳۱۳، به نقل از تهذیب اللغهٔ، ص ۵۴). هشت قرن بعد جانشین او ویلهلم فون هومبولت تکامل تصریف را ملاک برتری زبان و نژاد و هوش و تمدن دانست و هرچه هم قطارانش به او هشدار دادند و نظراتش را از لحاظ فنی و اخلاقی غیرموجه دانستند توجهی نکرد و در نظرش پافشاری کرد (سورن، ص ۲۶۴). ان. ژ. مار که بیست و نه سال پس از مرگ هومبولت به دنیا آمده بود به گونهای دیگر کار او را ادامه داد. او که هر طور شده میخواست خدمتی به مارکسیسم کرده باشد اصرار داشت که ثابت کند زبانها پدیدههایی طبقاتیاند و در بنیاد اقتصادی نمود پیدا میکنند. (روبینز، ص ۴۷۲). اگر استالین دستور نمیداد و نظریهٔ او را در هم نمیشکست معلوم نبود کار مار به کجا میکشید.
یکی از مسائل یونانیان هم مسئلهٔ درست و غلط در زبان بوده است. جهان یونانی با فتوحات اسکندر گسترش پیدا کرده بود و زبان یونانی یکی از ابزارهای سلطه شده بود. ملیگرایی بازار گرمی داشت. عدهای بر این باور بودند که فقط زبان پاک و درست باید آموزش داده شود. درست و غلط به قیاس با متون کهن تعیین میشد و پژوهشهای زبانی با این هدف انجام میشد.»
حجم
۲۷۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۲۷۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه