دانلود و خرید کتاب ایده های بزرگ فلسفی جانی تامسون ترجمه شهاب الدین عباسی
تصویر جلد کتاب ایده های بزرگ فلسفی

کتاب ایده های بزرگ فلسفی

معرفی کتاب ایده های بزرگ فلسفی

کتاب ایده های بزرگ فلسفی نوشتهٔ جانی تامسون و ترجمهٔ شهاب الدین عباسی است. نشر سنگ این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر  ۱۳۱ اندیشه از ۹۶ متفکر بزرگ جهان را بازخوانی کرده است.

درباره کتاب ایده های بزرگ فلسفی

کتاب ایده های بزرگ فلسفی یک دایرةالمعارف فشرده‌ٔ بانشاط، خواندنی و تأمل‌برانگیز از اندیشه‌های فلسفی توصیف شده است. این کتاب را شسته‌ورفته دانسته‌اند؛ کتابی که ایده‌های فلسفی را بدون تنزل محتوا معرفی کرده است. جانی تامسون در این کتاب، ۱۳۱ اندیشه یا پرسش را باتوجه‌به نظرات ۹۶ متفکر بزرگ جهان، به‌طور مختصر و مفید مطرح کرده است؛ از فیلسوفان سرشناسی نظیر نیچه و هایدگر و هگل گرفته تا نویسندگان محبوبی مثل کامو و پروست و کافکا. این مباحث در ۱۰ بخش کلی‌تر دسته‌بندی شده‌اند که عبارتند از اخلاق، اگزیستانسیالیسم، هنرها، جامعه و روابط، دین و متافیزیک، ادبیات و زبان، علم و روان‌شناسی، فلسفهٔ روزمره، معرفت و ذهن، سیاست و اقتصاد.

جانی تامسون، نویسندهٔ کتاب حاضر در «آکسفورد» فلسفه تدریس کرده است. او یک حساب کاربری و وب‌سایت محبوب و پرطرفدار اینستاگرامی به نام «فلسفهٔ جیبی» را اداره می‌کند که حاصل گفت‌وگوهایش با دانشجویان و تأملات و مطالعات متراکم آثار فلسفی است.

خواندن کتاب ایده های بزرگ فلسفی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران علم فلسفه پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب ایده های بزرگ فلسفی

«آیا تا به حال پیش آمده فیلمی با زبان خارجی مبهم تماشا کرده باشید و بعد با خودتان گفته باشید: «این چی بود من تماشا کردم؟!» آخرین باری که اثر هنری‌ای که دیدید، خواندید، شنیدید یا تماشا کردید و آن‌قدر برای‌تان غریب و بیگانه بود که نتوانستید اصلاً از آن سر دربیاورید، کی بود؟ فرهنگ بخشی از زندگی ماست و چنان حضور عادی و جاافتاده‌ای در آن دارد که نمی‌توان درک کرد چه‌قدر کل آن تصنعی است. جز چند استثنا، هر فیلمی که تماشا می‌کنیم یا هر کتابی که می‌خوانیم، از فرم و موضوع مشابهی پیروی می‌کند. آن‌ها هنجارها یا ارزش‌های خاصی را هم تثبیت می‌کنند و ما حتی متوجه آن نمی‌شویم.

این همان چیزی است که فیلسوف آلمانی تئودور آدورنو در «صنعت فرهنگ» می‌بیند و به نظرش خطرناک، سرکوبگر و رخوت‌انگیز است. در اوایل قرن بیستم مارکسیست‌ها در سراسر اروپا این سؤال را مطرح می‌کردند که چرا طبقهٔ کارگر قیام نکرد و خود را از شر بورژوازی ستمکار و استثمارگر نرهاند؟ خود مارکس این خیزش را پیش‌بینی کرده بود، اما با وجود فراهم شدن همهٔ شرایط، آن خیزش رخ نداد. پاسخ آدورنو ناظر به فرهنگ مدرن بود، که به عقیدهٔ او «آگاهی کاذب» ایجاد کرده بود.

آدورنو معتقد بود «صنعت فرهنگِ» طبقات حاکم آن‌قدر موفق بوده که نهایتاً هر گونه میل به انقلاب را از بین برده است. سرمایه‌داری فضائل و ارزش‌های خاصی را در جایگاهی مقدس و یکسره تخلف‌ناپذیر جا انداخت و با هر فیلم و کتاب و آهنگی که فروخت، این دروغ را بیش‌تر و بیش‌تر تقویت کرد. این دروغ خصلت درونی پیدا کرد و مانند پیش‌فرض پذیرفته شد. حتی ستمدیدگان هم نمی‌توانستند راه دیگری پیش روی خود ببینند.

اما این دروغ چه دروغی بود؟ «آگاهی کاذبی» که ستمدیدگان به آن خو کرده‌اند، چیست؟ آدورنو با مارکس موافق بود که نوعی «پرستش بت‌گونهٔ کالا» وجود دارد. این یک ذهنیت و دستگاهِ ارزشی (شبیه وسواس) است، که ارزش مبادله‌ای هر چیزی در کانون توجهش است و جهان را از دیدگاه اشیایی که مورد استفاده قرار می‌گیرند، نگاه می‌کند. «دروغی» که این دستگاه می‌بافد این است که هر چیزی قیمتی دارد و زندگی بنا بر طبیعتش حریص و جویندهٔ منافع شخصی است.»

مسیح یاسری
۱۴۰۲/۰۳/۲۶

این کتاب خلاصه و جمع و جور برخی حقایق فلسفی را برای خواننده اش خلاصه کرده. شاید بتوان گفت این همان کتابیست که خیلی از ماها که دوست داریم برخی تفکرات فلسفی را بازبان ساده بفهمیم، دنبالش هستیم. این کتاب به تفکرات

- بیشتر
انجام کار خوب و جالب چه فایده‌ای دارد اگر نتوانید آن کار را در رسانه‌های اجتماعی به رخ بکشید؟ چرا باید خیّر و نیکوکار باشید اگر هیچ کس نباشد که شما را به خاطر آن ستایش کند؟ اگر مهربانی‌ای می‌کنید، مطمئن شوید که کسی در حال تماشای شماست. به دنیای «خودمحوری منطقی» آین رَند خوش آمدید. از اقامت خود لذت ببرید و (فقط) مراقب خودتان باشید.
مرتضی بهرامیان
«در دایرهٔ قدرت ماست که جهان را از نو آغاز کنیم.»
پروا
«همیشه، همه جا و برای هر کس نادرست است که با شواهدِ ناکافی به چیزی اعتقاد داشته باشد.»
پروا
پس دفعهٔ بعد که مطمئن نیستید چگونه با کسی رفتار کنید، از خود بپرسید: «آیا من به این شخص به خاطر انسانیت او احترام می‌گذارم؟ یا از او مانند ابزار استفاده می‌کنم؟» این قاعده‌ای آسان و عملی برای زندگی است.
مرتضی بهرامیان
امروز واقعاً مصلوب ماشین شده‌ایم. نتیجه این است که همه چیز را از دریچهٔ تکنولوژی می‌بینیم. خیلی از مردم به جای تماشای آتش‌بازی‌ها از آن‌ها فیلم می‌گیرند، اولین قدمی که کودک برمی‌دارد باید از آن عکس بگیرند به جای این‌که شیرینیِ این اتفاق را مزه‌مزه کنند و هیچ چیز واقعی نیست مگر این‌که به صورت آنلاین به اشتراک گذاشته شود. انگار واقعیت تا ثبت نشود، رسمیت ندارد. نتیجه این است که دچار گم‌گشتگی شده‌ایم. ما از طبیعت فاصله گرفته‌ایم و این فراق و جدایی در اعماق جان ما اشتیاقی غریب و غم‌زده به جا گذاشته است.
bec san
سیاستِ هیچ نسل قبلی حق ندارد امروزِ ما را مقید کند. در واقع «هر عصر و نسلی باید آزاد باشد که بر اساس خواست خودش عمل کند. بی‌حاصلی و فرض حکمرانیِ فراتر از قبر مسخره‌ترین و وقیحانه‌ترین استبداد است.»
پروا
«هرگز سعی نکنید آن‌چه را که با فریب می‌توان به دست آورد، با زور به دست بیاورید.»
پروا
«لبخند بزن و بی‌خیال پیش برو، چون این کار راحت‌تر از توضیح آن چیزی است که تو را از درون می‌کُشد.»
پروا
«تنها راه معقولِ زندگی کردن در این جهان، زندگی بدون قواعد است.»
پروا
«به انسان رنجکش دوران مدرن مجال کمی داده می‌شود که به رنج خود افتخار کند و آن را مایهٔ شرف و بزرگی ببیند.»
bec san
لحظه‌ای که یک مرجع، که معمولاً ردای «سنت» بر تن کرده است، تأثیر بدی بر این آزادی‌ها می‌گذارد، هر نسلی دلیل موجهی دارد و حتی احساس وظیفه می‌کند که برای سرنگونی آن نظام انقلاب کند.
پروا
۱. فتح فراگیر مردمانی که روحیهٔ متکی بر عصبیت دارند. ۲. رو آوردن از یک حکومت جمعی‌تر به قدرت متمرکزتر در دست پادشاه، خلیفه، یا پیشوا. ۳. حکومت خردمندانه و مرفه یک پادشاه عادل در جهت خیر و صلاح همه. ۴. نفوذ خزنده و موذیانهٔ اعتمادبه‌نفس بیش از حد، غرور، رشوه‌خواهی و پارتی‌بازی. ۵. شکست و از دست دادن قدرت و برآمدن یک گروه جدید با عصبیتی دیگر.
پروا
«اگر مجبور شدید به کسی آسیب بزنید، باید آن‌قدر شدید باشد که لازم نباشد از انتقام او بترسید»
پروا
قهرمان باید روستا را ترک کند، زیرا روحی به او چنین گفته است. او غول چندسر را از پا درمی‌آورد، اژدهای بزرگ شرق را مقهور می‌سازد، به سه معمای نگهبان پل پاسخ می‌دهد و اکسیر قدرت را سر می‌کشد. قهرمان اینک تحول یافته است و به روستای خود برمی‌گردد. اکنون با حکمتی که اندوخته، می‌تواند جامعهٔ خود را راهنمایی کند و پیش ببرد. بنا بر نظر استاد ادبیات و اسطوره‌پژوه آمریکایی، جوزف کَمبل، هر داستان و اسطورهٔ بزرگ چنین سیری دارد. داستان‌های عیسی، بودا، محمد و موسی هم الگوی یکسانی دارند: جدایی، تشرّف یا رَهروی و بازگشت. داستان‌های فرودو، لوک اسکای‌واکر و سیمبا هم از این الگو پیروی می‌کنند.
پروا
«اگر ببینم عصایی داری، آن را به تو می‌دهم. اگر ببینم عصایی نداری، آن را از تو می‌گیرم.»
پروا
معرفت ما همیشه تنها به آن چیزهایی محدود می‌شود که تجربه می‌کنیم. نمی‌توانیم از این تجربه فراتر برویم.
پروا
آدورنو معتقد بود «صنعت فرهنگِ» طبقات حاکم آن‌قدر موفق بوده که نهایتاً هر گونه میل به انقلاب را از بین برده است. سرمایه‌داری فضائل و ارزش‌های خاصی را در جایگاهی مقدس و یکسره تخلف‌ناپذیر جا انداخت و با هر فیلم و کتاب و آهنگی که فروخت، این دروغ را بیش‌تر و بیش‌تر تقویت کرد. این دروغ خصلت درونی پیدا کرد و مانند پیش‌فرض پذیرفته شد. حتی ستمدیدگان هم نمی‌توانستند راه دیگری پیش روی خود ببینند.
پروا
فرهنگ بخشی از زندگی ماست و چنان حضور عادی و جاافتاده‌ای در آن دارد که نمی‌توان درک کرد چه‌قدر کل آن تصنعی است. جز چند استثنا، هر فیلمی که تماشا می‌کنیم یا هر کتابی که می‌خوانیم، از فرم و موضوع مشابهی پیروی می‌کند. آن‌ها هنجارها یا ارزش‌های خاصی را هم تثبیت می‌کنند و ما حتی متوجه آن نمی‌شویم.
پروا
وابی سابی نگرشی است که نقص یا گذرا بودن زندگی را به رسمیت می‌شناسد و می‌کوشد درک عمیق‌تری از آن پیدا کند.
پروا
دوبووار ادعا می‌کند جامعه از «زن» می‌خواهد به نحو مشخصی بنگرد و رفتار کند و زن هم این نقش را آگاهانه و ناآگاه ایفا می‌کند.
پروا

حجم

۶۹۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

حجم

۶۹۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان