دانلود و خرید کتاب فیلسوف و پزشک قرن پردراگ چیچوواتسکی ترجمه شهاب‌الدین عباسی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب فیلسوف و پزشک قرن

کتاب فیلسوف و پزشک قرن نوشتهٔ پردراگ چیچوواتسکی با ترجمهٔ شهاب‌الدین عباسی در نشر سنگ چاپ شده است. این کتاب به زندگی و اندیشه اخلاقی دکتر آلبرت شوایتزر می‌پردازد.

درباره کتاب فیلسوف و پزشک قرن

«فیلسوف و پزشک قرن ـ زندگی و اندیشه‌ اخلاقی دکتر آلبرت شوایتزر» داستان زندگی و اندیشه‌های انسان‌دوست بزرگ قرن بیستم، دکتر «آلبرت شوایتزر»‌‌‌‌ است و در سه بخش تنظیم شده است:

بخش اول با عنوان «چرا شوایتزر نادیده گرفته شد؟» ترجمه‌ پاره‌ کوتاهی از کتاب تحلیلی دکتر «پردراگ چیچوواتسکی» به نام «احیای نگرش اخلاقی آلبرت شوایتزر» است.

بخش دوم، ترجمه‌ مقدمه‌ مفصل همین نویسنده در کتاب دیگری است که در آن زندگی و بینش اخلاقی دکتر شوایتزر را بررسی کرده و گزیده‌هایی از نوشته‌های شوایتزر را در آن آورده است.

بخش سوم کتاب نیز ترجمه‌ای از نوشته‌های شوایتزر در زمینه‌‌های مختلف است.

در پایان کتاب، مترجم تصاویری را از مراحل مختلف زندگی شوایتزر آورده است. همچنین از ویژگی‌های این کتاب، فهرست منابع و توضیحات پایانی کتاب است که می‌تواند برای مطالعه‌ بیش‌تر بسیار مفید باشد.

درباره آلبرت شوایتزر

آلبرت شوایتزر سال ۱۸۷۵ به دنیا آمد. کارش را ابتدا در حوزه‌ موسیقی، الهیات و فلسفه آغاز کرد، اما با وجود موفقیت‌های فراوان در این حوزه‌ها، تصمیم گرفت نظراتش را در بستر واقعیت زنده و به شکل عینی محک بزند. پس به دانشگاه برگشت و پزشکی خواند و به آفریقا رفت تا به روستاییان محروم قاره‌ی سیاه خدمت کند. به پاس این خدمات، سال ۱۹۵۲ جایزه‌ صلح نوبل غیاباً به او اهدا شد که شوایتزر مبلغ ۳۶ هزار دلار آن را صرف گسترش بیمارستان‌ها در آفریقا کرد. شوایتزر در سال ۱۹۶۵ از دنیا رفت.

اندیشه‌های شوایتزر، بسیار اخلاق‌مدارانه و نوع‌دوستانه است. او کار فلسفه را رها کرد و به طور عملی وارد خدمت به مردم شد. خودش در ابتدای این کتاب می‌گوید: «من به پزشکی روی آوردم تا بتوانم بدون سخن‌پردازی، عمل کنم. سال‌ها خودم را در کلمات بیان می‌کردم. این شکلِ جدید فعالیت یعنی تجلی در عمل، به سخن گفتن درباره‌ دین عشق خلاصه نمی‌شد، بلکه تنها در عرصه‌ عمل خود را نشان می‌داد. می‌خواستم زندگی‌ من برهان من باشد. نمی‌خواستم ایده‌ها و اندیشه‌هایم در خودشان بمانند و هدف شمرده شوند. صبح وقتی آفتاب طلوع می‌کند و ناله‌ بیماران بیمارستان را می‌شنوم، به این ایده‌های سطح بالا فکر نمی‌کنم.»

بخشی از کتاب فیلسوف و پزشک قرن

از نظر من امر اخلاقی به این معنی است که صادقانه به اندیشیدن روی بیاوریم. برای انسان اخلاقی، زندگی فی‌نفسه مقدس است. او هیچ برگی را از درخت نمی‌کند، هیچ گلی را نمی‌چیند، و مراقب است به هیچ حشره‌ای آسیب نزند. اگر در تابستان زیر نور چراغ کار می‌کند، ترجیح می‌دهد پنجره‌های اتاقش را ببندد و هوایی گرفته را نفس بکشد تا حشره‌ها را ببیند که یکی‌یکی روی میزش می‌افتند. اگر پس از بارندگی در جاده قدم بزند و ببیند کرمی خاکی روی آسفالت افتاده، با خودش فکر می‌کند آفتاب آن کرم را خشک می‌کند و از بین می‌برد. اگر هرچه زودتر به زیر خاک برنگردد. پس آن را بلند می‌کند و در میان علف‌ها می‌گذارد. اگر حشره‌ای را ببیند که در چاله‌ی آب افتاده لحظه‌ای می‌ایستد تا با برگی افتاده یا تکه‌چوبی کمک کند آن حشره از آن چاله نجات پیدا کند…

او نمی‌ترسد به او بخندند و او را احساساتی بخوانند. سرنوشت هر حقیقتی این است که به آن بخندند تا این‌که به طور عمومی آن را به رسمیت بشناسند. زمانی احمقانه محسوب می‌شد که رنگین‌پوستان واقعاً انسان شمرده شوند و مثل انسان با آن‌ها رفتار شود. اما این حماقت به حقیقتی مقبول بدل شد. امروز باید این حقیقت را با نیروی بیش‌تری اظهار کرد که احترام و توجه دائم به هر موجود زنده، از پایین‌ترین تا بالاترین مراتب، از اقتضائات اخلاق خردمندانه است. زمانی خواهد رسید که مردم تعجب می‌کنند که بشر به این همه زمان نیاز داشته که بدون درنگ و تأمل، آسیب زدن به موجودات زنده را ناسازگارِ با اخلاق محسوب کند. اخلاق، مسئولیت بی حد و حصر در قبال همه‌ی موجودات زنده است.

محمدرضا
۱۴۰۲/۱۰/۲۴

خیلی کوتاه و مختصر با اندیشه و زندگی آلبرت شوایتزر آشنا شدم. خود زندگی این فرد به تنهایی، منو تحت تأثیر قرار داد. خیلی جای فکر داره نظراتش. اخلاق مبتنی بر «احترام به زندگی»، ریشه اصلی اندیشه اخلاقی اون رو

- بیشتر
بیش‌تر به هدف دلمشغولی داشت تا به خوشبختی.
هدی✌
من به پزشکی روی آوردم تا بتوانم بدون سخن‌پردازی، عمل کنم.
هدی✌
پدر شوایتزر کشیشی پروتستان و مردی آرام و سخاوتمند بود. مادرش کاری‌تر، آشناتر به امور دنیا و شاید عاقل‌تر بود.
هدی✌
زندگی‌اش را وقف کمک به بیمارانش کرد.
هدی✌
من این جاه‌طلبی را که محققی بزرگ شوم، رها کرده‌ام. می‌خواهم بیش از این باشم، صرفاً یک انسان. ــ آلبرت شوایتزر
UNKNOWN.........
شوایتزر درد و رنج مردم آفریقا را درد و رنج خود شمرد و بخش بیش‌تر زندگی‌اش را وقف آن‌ها کرد.
UNKNOWN.........
پس به دانشگاه برگشت و پزشکی خواند و دکترایش را گرفت و به آفریقا رفت تا در یکی از روستاهای کوچک این قارهٔ پهناور بیمارستانی بنا کند.
UNKNOWN.........
آدمی را چه سود اگر تمام دنیا را به دست بیاورد و روح خود را از دست بدهد؟
UNKNOWN.........
شوایتزر چند سال آخر عمرش را سفر نکرد. او در خلوت و انزوای جنگل‌های آفریقا، با کار در طول روز و موسیقی و نوشتن در شب، به زندگی ادامه داد. در چهاردهم ژانویهٔ ۱۹۶۵، شوایتزر نودمین سالگرد تولدش را در لامبارنه جشن گرفت و کار در بیمارستان را فقط یک ماه قبل از مرگش در چهارم سپتامبر ۱۹۶۵ متوقف کرد. او نزدیک بیمارستانش، در جایی شبیه محل مورد علاقه‌اش بر فراز گونسباخ، به خاک سپرده شد.
هدی✌
شوایتزر علاقه به شهرت نداشت و هم‌وغمش تسکین آلام و رنج‌های اطرافیانش بود، بر پایهٔ همان اصولی به زندگی خود ادامه داد
هدی✌
شوایتزر با ژان روستان (زیست‌شناس و فیلسوف فرانسوی و مخالف گسترش سلاح‌های هسته‌ای.م) استدلال می‌کرد که ادامهٔ آزمایش‌های هسته‌ای «جنایتی است که به آینده فراافکنده شده است.»
هدی✌
شوایتزر وقتی نیاز به استراحت و سرمایهٔ بیش‌تر برای بیمارستان داشت به گونسباخ محبوبش بازمی‌گشت. از آن‌جا به نواحی اروپا سفر می‌کرد تا کنسرت‌هایی برگزار کند و تورهایی برای سخنرانی داشته باشد.
هدی✌
تصمیم گرفت زندگی دانشگاهی و فعالیت‌هایش در زمینهٔ موسیقی را در سی سالگی ترک کند و پزشکی بخواند. او می‌خواست بقیهٔ عمرش را وقف طبابت در میان بومیان آفریقا کند. برنامهٔ شوایتزر با مقاومت شدید روبه‌رو شد. در میان خانواده و دوستانش فقط یک نفر بود که از تصمیم او کاملاًحمایت کرد: هلنه برسلاو. او با الهام از شوایتزر، پرستار شد و تصمیم گرفت سرنوشتش را با سرنوشت او گره بزند. آن‌ها در سال ۱۹۱۲ با هم ازدواج کردند، و در بیست و ششم مارس ۱۹۱۳، در جمعهٔ مقدس عازم آفریقا شدند.
هدی✌
شوایتزر در سن پایین، نواختن پیانو را آموخت و کمی پس از آن، نواختن ارگ را هم یاد گرفت. او در سال ۱۸۹۳ به استراسبورگ رفت تا الهیات و فلسفه بخواند
هدی✌
من این جاه‌طلبی را که محققی بزرگ شوم، رها کرده‌ام. می‌خواهم بیش از این باشم، صرفاً یک انسان. ــ آلبرت شوایتزر
هدی✌
شوایتزر در ۱۹۱۳ زمانی که سی و هشت ساله بود، به همراه همسرش هلنه برسلاو به آفریقای استوایی رفت و بیمارستانی در لامبارنه در ساحل رودخانهٔ محلی آن‌جا تأسیس کرد.
هدی✌
او معتقد بود هر کس در هر جایی از جهان، حتی با کارهای کوچک در خدمت به انسان‌های همنوع خود، می‌تواند زندگی «شگفت‌انگیزی» برای خود رقم بزند و به سعادت حقیقی دست پیدا کند.
هدی✌
شوایتزر با خیلی از ما فرق داشت چون در او آن هستهٔ خیر و آن اشتیاق به یاری کردن دیگران، به تغییری در سبک زندگی و تعهدی مادام‌العمر منجر شد.
هدی✌
غایت نهایی ما در زندگی این است که بیش‌تر از آن‌چه هستیم باشیم:
هدی✌
شوایتزر با خیلی از ما فرق داشت چون در او آن هستهٔ خیر و آن اشتیاق به یاری کردن دیگران، به تغییری در سبک زندگی و تعهدی مادام‌العمر منجر شد.
هدی✌

حجم

۴۴۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۴۴۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۱۳,۰۰۰
تومان