کتاب ادبیات آلمانی در قرن بیستم

کتاب ادبیات آلمانی در قرن بیستم نوشتهٔ ح‍س‍ن‌ ن‍ک‍وروح‌ است و انتشارات نگاه آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب ادبیات آلمانی در قرن بیستم

ح‍س‍ن‌ ن‍ک‍وروح‌ در کتاب ادبیات آلمانی در قرن بیستم به معرفی و بررسی نویسندگان و شاعران، سبک‌های ادبی و آثار مهم و مشهور ادبیات آلمان در قرن بیستم می‌پردازد که سهم بسیار بزرگ و عمده‌ای در ادبیات کل جهان داشته‌اند و بر بسیاری از نویسندگان و شاعران بعد از خودشان اثر گذاشته‌اند.

فصل‌ها و بخش‌های این کتاب از این قرار است:

قسمت اول: از آغاز قرن تا پایان جنگ جهانی دوم

درآمد ناتورالیسم

امپرسیونیسم- سبک جدید- سمبولیسم

اشتفان گئورگه

هوگو فن هوفمانستال

توماس مان

راینر ماریا ریلکه

هرمان هسه

اکسپرسیونیسم

فرانتس کافکا

گوتفرید بن

گئورگ تراکل

تئاتر اکسپرسیونیستی

بعد از اکسپرسیونیسم

هاینریش مان

آلفرد دوبلین

روبرت موزیل

هرمان بروخ

برتولت برشت

آلمان نازی و جنگ جهانی دوم

ارنست یونگر

قسمت دوم: از جنگ جهانی دوم تا پایان قرن

ادبیات پس از جنگ

آلفرد آندرش

هاینریش بول

پل سلان

گونتر گراس

کریستا وولف

اووه یونزون

تانکرد دورست

اینگبورگ باخمان

مارتین والزر

هانس ماگنوس انسنسبرگر

پتر هاندکه

ادبیات مستند

پتر وایس

ادبیات پوچی

ماکس فریش

کارل کرولو

ولفگانگ هیلدسهایمر

فریدریش دورنمات

توماس برنهارد

بوتو اشتراوس

پست مدرن

درآمد: آغاز - یا پایان نوآوری؟

هانس آرپ

نسل اول

سنت دادا!

فریدریکه مایروکر

نسل دوم

الفریده یلینک

دورس گرونباین

خواندن کتاب ادبیات آلمانی در قرن بیستم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ ادبیات آلمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ادبیات آلمانی در قرن بیستم

«هسه را باید نمونهٔ یک نویسندهٔ سبک جدید خواند. از همان آغاز می‌توان در آثار او نشانه‌های «هنر نو» را یافت. در داستان «رؤیای جزیره» - یکی از آثار جوانی این نویسنده - با این نشانه‌ها روبرو می‌شویم:: دنیای رؤیائی، جزیره: دنیای دور از واقعیت، بازگشت به گذشته، ضمن آنکه مضامین محبوب این دوره را نیز در آن می‌بینیم، همچون برکه، زنان پری‌وار «گروه زن‌های جوان با اندام‌های کشیده درحال بازی با توپی... خطوط پاک گردن‌ها و پس‌گردن‌هاشان را، چون خم می‌شدند و به دنبال توپ سرها را به عقب می‌کشیدند، می‌دیدم.»

در همین اثر و از درون دنیای آن _ دنیای رؤیا _ چون به شهر نظری می‌افکند از «کثافت و سروصدا» به عنوان دو مشخصهٔ برجستهٔ آن یاد می‌کند.

در قطعهٔ دیگری از همین دورهٔ نویسندگی هسه به نام «الههٔ تب» سخن از الههٔ هنر است، که در جوانی نویسنده به سراغش می‌آید و او را که گاه در پی جاذبه‌های زندگی عادی می‌رود، به دنبال خود می‌کشد. این قطعه با توصیف الهه پایان می‌یابد، که نمونه‌ای است از گرایش هنر سبک جدید به مرگ: «لب‌های سرخ خونین را به نرمی می‌گشاید، دستش را تکان می‌دهد و تصور قصر عشق را با پنجره‌های سرخ در من زنده می‌کند _ با شیون نومیدانه و شیفته‌وار نوای ویولون. و حال باز آنچه را نوشته‌ام می‌بیند، و آه می‌کشد، با رنگ پریدهٔ مرگ در نگاهش.»

آنگاه در رمان «پتر کامنتسیند» بازگشت به دنبال فرار می‌آید، که نشانهٔ رشد و بلوغ است که درپی کودکی می‌آید. شخصیت اول داستان که در فرار از دنیای بستهٔ مدرسه به دامان طبیعت می‌گریزد: «کوه‌ها با صخره‌هاشان پرشیون و خروش سر بالا می‌کشیدند، تا آنگاه از فراز قله‌هاشان بی‌هدف به پایین سرازیر شوند»، پس از چندی به شهر و زندگی شهری بازمی‌گردد:‌ «از این تنوع خیابانها، خانه‌ها و مردمان احساس خوشی می‌کردم.»

موضوعی که از همین نخستین رمان هسه به آثار بعدی او راه می‌یابد، موضوع دوستی است. ریشارد، دوستی که در مدرسه با قهرمان داستان رابطه برقرار می‌کند، او را وارد زندگی اجتماعی می‌کند، که باب طبع پتر نیست. رابطهٔ این دو قطع می‌شود، و اندکی بعد ریشارد در آب غرق می‌شود. در «زیر دنده‌های چرخ» هم هانس گیبنرات، شخصیت اصلی رمان، در مدرسهٔ صومعه دوستی می‌یابد، به نام هرمان هایلنر که از او بی‌علاقگی به مدرسه را می‌آموزد. ولی آنچه در این آثار موضوع اصلی را تشکیل می‌دهد تحول و تکامل قهرمان است و درد و رنجی که در این راه تحمل می‌کند، که موتیف یادشده هم با آن همراهی می‌کند. می توان گفت این دوست، که همیشه هم یک دوست است و نه بیشتر، رنج تکامل را بر قهرمان اثر آسان می‌کند.»