دانلود و خرید کتاب خاطرات سیمون دوبووار (جلد چهارم) سیمون دوبووار ترجمه قاسم صنعوی
تصویر جلد کتاب خاطرات سیمون دوبووار (جلد چهارم)

کتاب خاطرات سیمون دوبووار (جلد چهارم)

انتشارات:انتشارات توس
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب خاطرات سیمون دوبووار (جلد چهارم)

کتاب خاطرات سیمون دوبووار (جلد چهارم) نوشتهٔ سیمون دوبووار و ترجمهٔ قاسم صنعوی است انتشارات توس آن را منتشر کرده است. این کتابْ خاطرات خودنوشت سیمون دوبووار، متفکر بزرگ فرانسه است که جلد چهارم آن حساب‌رسی نام دارد.

درباره کتاب خاطرات سیمون دوبووار (جلد چهارم)

چاپ خاطرات سیمون دوبووار زمانی انتشار یافت که نویسنده‌اش روی در نقاب خاک پنهان کرده بود. او در روز ۱۴ آوریل ۱۹۸۶ درگذشت و این حادثه با اختلاف یک روز، شش سال پس از درگذشت ژان پل سارتر، یار و همراه دیرینی که طرف مقابل این زوج افسانه‌ای به‌شمار می‌رفت، روی داد.

کتاب خاطرات سیمون دوبووار ۴ جلد دارد و البته خود او در متن اصلی چنین عنوانی به آن‌ها نداده، بلکه هر جلد را با عنوانی خاص منتشر کرده است. نام هرکدام از جلدها از این قرار است:

جلد اول: خاطرات دختری آراسته

جلد دوم: سن کمال

جلد سوم: اجبار

جلد چهارم: حساب‌رسی

در جلد چهارم، نویسنده نظم زمانی را که در سه جلد قبلی رعایت کرده است در هم می‌ریزد تا با توجه به همهٔ جهات و طبقه‌بندی مسائلی که برایش مهم بوده به یک جمع‌بندی دست بزند.

مترجم فارسی برای آنکه نکته‌ای از خاطرات نویسنده چاپ نشده باقی نماند «کتاب مراسم وداع» چاپ ۱۹۸۲ را که شرح زندگی نویسنده در ده سال آخر حیات سارتر است در پایان این جلد آورده است و بدین‌گونه این اثر عظیم تقریبا سه‌هزار صفحه‌ای پایان می‌گیرد.

او در خاطراتش، زیر و بم زندگی پر تکاپوی خود او، ژان پل سارتر و جمعی از یاران نزدیک آن‌ها را به تفصیل نقل می‌کند، اما دربارهٔ ۶ سال آخر زندگی او آگاهی‌هایی که با شرح و بسط‌های «خاطرات» قابل مقایسه باشد در دسترس قرار ندارد. آنچه از این زندگی ۶ساله بر همگان آشکار است این است که سیمون دوبووار پس از آن که «مراسم وداع» یا «حساب‌رسی»، آخرین جلد از خاطرات و آخرین اثر خود را که شرح حوادث زندگی ۱۰ سال آخر سارتر بود در اواخر سال ۱۹۸۱ به چاپ رساند، با شور و حرارت همیشگی ادارهٔ مجله «له تان مدرن» را که او، سارتر و جمعی از یارانشان تأسیس کرده بودند، به‌عهده گرفت و نامه‌هایی را که سارتر به او نوشته بود تحت عنوان «نامه‌هایی به کامو» منتشر کرد و برنامه‌هایی برای تلویزیون نوشت، به اقتباس‌هایی برای استفاده در سینما دست زد و در این میان، دمی نیز از مبارزه در راه آزادی و برابری حقوق زن روی نگرداند.

دوبووار به سؤال‌هایی که در تمام طول زندگی‌اش مطرح کرده، همیشه جواب‌های قطعی نداده. ولی از طرح سؤال‌های اساسی انصراف نیافته است: چگونه باید زیست، چگونه باید زن و مرد بود، برای بودن چه باید کرد؟ انسان خوشش می‌آید که می‌بیند کسی که هرگز خود را کنار نکشیده یا عقب‌نشینی نکرده، در پایان آخرین کار بزرگش، واپسین سؤال را بکند: جامعه باید چگونه باشد تا در آن انسان در دوران پیری‌اش انسان بماند؟ پاسخ ساده است: باید همیشه با او چون انسان رفتار شود.

سیمون دوبووار در وقایع‌نگاری دورانش رضایت‌نامه توزیع نمی‌کند، با حیله‌گرترین خطرها، یعنی فراموشی، مبارزه کرده و خاطراتش را به ما هدیه می‌کند. و این راه را، هر قدر هم که درخور اعتراض باشد، چون در کلامی، در نوشته‌ای، تجسم پذیرفته، انسان میل دارد باز هم طی کند.

خواندن کتاب خاطرات سیمون دوبووار (جلد چهارم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به علاقه‌مندان به آرا و نظریات و زندگی سیمون دوبووار پیشنهاد می‌کنیم.

درباره سیمون دوبووار

سیمون دوبووار در سال ۱۹۰۸ در خانواده‌ای مذهبی و ثروتمند به دنیا آمد. ورشکستگی پدر در سال‌های پس از جنگ جهانی اول اوضاع را برای سیمون و خانواده‌اش دشوار کرد. اما فداکاری‌های مادر سیمون، فرانسوا، زمینه را برای پرورش استعداد فرزندان خود فراهم کرد. او تمام تلاش خود را کرد تا دخترانش در دانشگاه سوربن (معتبرترین و بهترین دانشگاه فرانسه در پاریس) ثبت‌نام کنند.

سیمون دوبووار جوان بیشترِ وقتش را صرف تحقیق و مطالعه می‌کرد. دایرهٔ مطالعات او بسیار وسیع بود. از ادبیات کلاسیک و متن‌های قدیم لاتین گرفته تا ادبیات و فلسفه روز.

در دانشگاه با ژان پل سارتر آشنا شد. از همان دوران بود که به یکدیگر علاقه‌مند شدند و عشقشان تقریبا تا پایان عمر باقی بود. ارادت خاص هر دو متفکر به فلسفهٔ وجودگرایی (اگزیستانسیالیسم) یکی از پایه‌هایی بود که رابطه‌شان را استوار نگه می‌داشت. سیمون که از مهم‌ترین اندیشمندان فمینیست است، در سال ۱۹۸۶ در پاریس، شهر محل زادگاهش، دیده از جهان فروبست.

کتاب‌های او از این قرار هستند:

جنس دوم

نقد حکمت عامیانه

خون دیگران (رمان)

ماندارن‌ها (رمان)

همه می‌میرند (رمان)

مرگی بسیار آرام (رمان)

خاطرات

وداع با سارتر

بخشی از کتاب خاطرات سیمون دوبووار (جلد چهارم)

«هر روز صبح، حتی پیش از آن که چشم باز کنم، تختم و اتاقم را به‌جا می‌آورم. اما اگر بعدازظهر در استودیویم بخوابم برایم پیش می‌آید که وقتی بیدار می‌شوم بهت و حیرتی بچگانه احساس کنم. برای چه من خودم هستم؟ آن‌چه مرا متحیرم می‌کند - درست مثل کودکی که برهویت خود وقوف می‌یابد- این است که خود را این‌جا، اینک، در دل این زندگی و نه زندگی دیگری، باز می‌یابم: بر اثر چه تصادفی؟ اگر آن را از بیرون مورد ملاحظه قرار دهم ابتدا غیر واقعی به‌نظرم می‌رسد که من متولد شده باشم. نفوذ این اسپرماتوزئید در این تخمک، که مستلزم دیدار، ابتدا تولد پدر و مادرم و تمام نیاکان آنها بوده، یک در میلیارد بخت آن را داشته که تحقق پذیرد. بر اثر چه تصادفی که در شرایط کنونی علم امری کاملا غیر قابل پیش‌بینی است، من زن خلق شده‌ام. پس از آن، برای هر لحظه گذشته‌ام، هزار آینده متفاوت به نظرم قابل تصور می‌رسد. مثلا بیمار می‌شدم و در تحصیلم وقفه پدید می‌آمد، با سارتر ملاقات نمی‌کردم؛ و هر چیز دیگری. چون به دنیا افکنده شده بودم تسلیم قوانین و تصادف‌های آن بودم، وابسته به اراده‌های خارجی، موقعیت‌ها و تاریخ بودم. بنابراین در این مورد که محتمل بودن خود را احساس کنم توجیه شده‌ام؛ آن چه دچار سرگیجه‌ام می‌کند این است که در همان حال توجیه شده نیستم. اگر زاده نشده بودم مسأله‌ای در میان نبود: باید از این واقعیت که وجود دارم آغاز کنم. و قطعآ آینده دختری که من خود بوده‌ام می‌توانست مرا کسی جز خودم بگرداند. اما در این صورت زنی دیگر بود که درباره خود به سؤال می‌پرداخت. برای زنی که می‌گوید: «این منم» «همساز»۲ وجود ندارد. با این همه این تقارن نفس با ماجرایش برای پنهان داشتن بلاتکلیفی من کافی نیست. زندگی من، آشنا و دوردست، مرا تعریف می‌کند و من نسبت به آن خارجی هستم. این شیء غریب چیست؟

همانند دنیای اینیشتین این شیء نامحدود و در عین حال پایان پذیرفته است. نامحدود است: در خلال زمان و مکان، حتی در سرچشمه‌های دنیا و حتی در ثغور و حدود آن نیز جای نمی‌گیرد. من در وجود خود میراث زمینی و حالت جهان در این لحظه را خلاصه می‌کنم. هر شرح حال نویس خوبی می‌داند که برای شناساندن قهرمان خود ابتدا باید از دوران تمدن و جامعه‌ای که این قهرمان به آن تعلق دارد یاد کند- و نیز تا جایی که امکان دارد از پی سلسله اسلاف او برود. با این همه، مجموعه این آگاهی‌ها و دانسته‌ها اگر با کثرت رابطه‌هایی که هر عامل وجودی با کل برقرار می‌کند مقابله شود ناچیز می‌نماید. گذشته از این، هر یک بسته به این که از این نظرگاه یا از نظرگاه دیگری مورد توجه قرار گیرند معنایی دیگر خواهند داشت. این واقعیت «من در پاریس‌زاده شده‌ام»، در نظر یک نفر پاریسی، یک نفر شهرستانی، یا یک نفر خارجی معرف یک چیز نخواهد بود. ظاهر ساده آن در خلال میلیون‌ها فردی که با این شهر رابطه‌های گوناگون دارند پراکنده می‌شود.»



نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۷۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۷۹

تعداد صفحه‌ها

۷۷۶ صفحه

حجم

۸۷۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۷۹

تعداد صفحه‌ها

۷۷۶ صفحه

قیمت:
۱۹۰,۰۰۰
تومان