کتاب تاریخ روابط ایران و امریکا
معرفی کتاب تاریخ روابط ایران و امریکا
کتاب الکترونیکی «تاریخ روابط ایران و امریکا» نوشتهٔ جان قزوینیان با ترجمهٔ سعید عدالتجو و علی فیضاللهی در انتشارات کتابستان معرفت چاپ شده است.
درباره کتاب تاریخ روابط ایران و امریکا
در نوشتن تاریخ رابطه ایران و آمریکا علاوه بر تمام دشواریهای یاد شده، باید حساسیت بسیار بالای موضوع را نیز در نظر گرفت. به گفتۀ نویسنده نزدیک به سه قرن از رابطۀ این دو سرزمین با هم میگذرد و این دو تاریخی از جهل تقریباً کامل به همدیگر گرفته تا نگاهی افسانهای و اسطورهای، عامل نجات، منشأ آزادی، اشغالگر، کودتاچی، استعمارگر، امپریالیست و سرانجام دشمنی مطلق به یکدیگر داشتهاند. دو کشور پس از یک دورۀ اتحاد و روابط بسیار نزدیک در مدتی بسیار کوتاه به بزرگترین مخالفان همدیگر بدل شدهاند و بارها تا آستانۀ جنگی ویرانگر پیش رفتهاند. این کتاب کوشیده است تا روایت تاریخی از این سه قرن رابطه عجیب و پر افتوخیز را ارائه دهد.
باید توجه کرد که این کتاب برای آمریکاییها نوشته شده است، بنابراین نویسنده برای روشنکردن منظور خود گاه از مثالهایی بهره برده است که برای آمریکاییها مشهور است، خواننده ایرانی ممکن است در برخورد با این مثالها (از قبیل برنامههای تلویزیونی محبوب، فیلمهای تلویزیونی یا چهرههای مشهور در آمریکا، حوادث مشهور تاریخ آمریکا، امکان و یادبودها و..) احساس ناآشنایی کند، مترجمان کوشیدهاند تا هرگاه افزودن توضیحی مثال را برای خواننده ایرانی روشن میکرده، چنین کنند. همچنین ایرانیبودن نویسنده و آشنایی او با ایران، زبان فارسی و بهطور کلیتر خاورمیانه، کمک زیادی به دریافت بهتر خوانندهٔ ایرانی از کتاب کرده است.
کتاب تاریخ روابط ایران و امریکا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به تاریخ پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب تاریخ روابط ایران و امریکا
«امپراتوری ایران در دوران اوج خود در قرن پنجم قم، بر بیش از شصتمیلیون نفر از جمعیت صدمیلیونی جهان حکومت میکرد و پرسپولیس را به پایتختی برای تمامی بشر تبدیل کرده بود. هرکسی که به این شهر افسانهای مینگریست، مبهوت قدرت و ثروت آن میشد. ستونهای سنگی عظیم، محصور در چنبرۀ گاوهای نر بالدار، سربرکشیده به آسمان در آستانۀ ورودی تمامی ساختمانهای تشریفات. کاخها و اتاقهای سلطنتی، مملو از جواهرات و تجهیزات مجللی بود که در روشنایی روز میدرخشیدند. مقبرۀ پادشاهان باستان، حفاریشده در دل صخرهها در این چشمانداز، جلوۀ چشمگیری داشت. جایی بود که جز با دیدن، به باور نمیآمد. شهر بهگونهای طراحی شده بود که تحسین بازدیدکنندگان را برانگیزد و به آنها یادآوری کند پیش از قدرتمندترین پادشاهی که جهان تا آن زمان به خود دیده بود، حقیر بودند.
مانند بسیاری از دیگر پروژههای امپراتوری، شهر پرآوازۀ پارسها مدتها پیش نابود شد. این شهر در سال ۳۳۰قم بهدست اسکندر کبیر و ارتش فاتح یونان غارت و به آتش کشیده شد (افسانهها حاکی از آن است که برای جابهجایی طلا و جواهرات آن، سههزار شتر نیاز بوده است)، هرچند ستونهای آن، در آسمان آبی و بدون ابرِ یکی از بخشهای حاشیهای و غیرمسکونی ایران، همچنان برافراشته است. امروزه دیگر اثری از شاهزادگان سُغدی دیده نمیشود؛ بلکه اتوبوسهای گردشگرانِ اغلب ژاپنی و آلمانی و حتی آمریکایی است که پس از عبور از دشت پهناور و سوزان مرغاب، برای ادای احترام به آنجا میروند. هنگامی که به ویرانههای پرسپولیس میرسند، درست شبیه به ایلامیها و بابلیها که زمانی شگفتزده شده بودند، شگفتزده میشوند؛ در شهری که گویی از هیچ برخاسته است؛ نقطۀ انتها در گسترۀ عظیم و بیرحمی از گردوغبار.
هنگامی که بازدیدکنندگان امروزی در تکاپو میان مقبرهها و مجسمههای باستانی، عکاسی میکنند و بقایای کاخهای داریوش و خشایارشاه را میستایند، اغلب متوجه جایگاه فلزی زنگزدهای در حاشیۀ آن میشوند: ردیفهایی از صندلیهای خالی از تماشاگر، شبیه به صندلیهای زمین فوتبال یک دبیرستان. اینها ویرانههای امپراتور بسیار جدیدتری است.»
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۶۸ صفحه
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۶۸ صفحه