کتاب مدیریت اقتصاد فرسایش خاک
معرفی کتاب مدیریت اقتصاد فرسایش خاک
کتاب مدیریت اقتصاد فرسایش خاک نوشته حسین صادقی و میثم پناهی است. این کتاب را انتشارات نور علم منتشر کرده است.
درباره کتاب مدیریت اقتصاد فرسایش خاک
چالش زمین و آب دسترسی به زمین و آب برای رفع نیازهای ملی و جهانی برای تولید غذا و کشاورزی، به دنبال افزایش اخیر قیمت کالاها و نوسانات مرتبط با آن و تصرف بیشتر زمینهای بزرگ، برجستهتر شده است. اثرات اجتماعی تورم سریع در قیمت غذاها، بیشترین صدمات را به فقیرترین اقشار جامعه وارد کرده است. ایجاد تعادل در بازارهای جهانی کشاورزی برای جذب تکانههای عرضه کالاها کشاورزی و تثبیت قیمت آنها در گرو تداوم کارکرد نظامهای زمین و آب است. این کتاب شامل چهار فصل خاکشناسی و فرسایش خاک؛ فرسایش خاک در ایران؛ تعامل اقتصاد و فرسایش خاک و در نهایت چشماندازها است که به مدیریت و اقتصاد زمین و فرسایش خاک می پردازد.
خواندن کتاب مدیریت اقتصاد فرسایش خاک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام دانشجویان کشاورزی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مدیریت اقتصاد فرسایش خاک
در حالی که فرآیندهای تخریب زمین فیزیکی هستند و ممکن است با دخالت انسان شروع یا تسریع شوند، تأثیر آن در نهایت از نظر مالی و اقتصادی مشاهده میشود. از دیدگاه هر خانوار، هزینههای مالی ممکن است به طور مستقیم احساس شود. از دست دادن تولید به دلیل کاهش عملکرد محصول به دنبال تخریب خاک، هزینه مستقیم کشاورزی است و هزینههای کشاورزی بالاتر ناشی از افزایش مصرف کود برای جبران کاهش حاصلخیزی خاک است. جنگل زدایی و زوال منابع آب به معنای زمان و تلاش بیشتر است، به ویژه برای اعضای زن خانواده که باید برای جمع آوری هیزم و آب صرف کنند. این یک هزینه فرصت دارد زیرا میزان کار خانواده در دسترس برای فعالیتهای تولیدی در مزرعه را کاهش میدهد.
از منظر جامعه هزینههای اقتصادی به همان اندازه واقعی است. برخی از موارد مانند کوتاه شدن عمر اقتصادی یک سد به دلیل لجنپوشی، یا افزایش هزینههای تعمیر جادهها و پلهای آسیبدیده در اثر سیلاب واضح هستند و میتوان آنها را به صورت نقدی محاسبه کرد. موارد دیگر مانند کاهش در سلامت و رفاه جوامع آسیب دیده، هزینه کمتری دارند، اگرچه اهمیت کمتری ندارند
فقر عامل اصلی بسیاری از تخریب زمین در منطقه آسیا و اقیانوسیه است. فقدان فعالیتهای درآمدزای جایگزین (خارج و غیر مزرعه) به این معنی است که اکثر خانوارهای روستایی منطقه برای امرار معاش خود به فعالیتهای کشاورزی و/یا جنگلداری در مقیاس کوچک وابسته هستند. در هر کشوری، جمعیت بومی و مهاجر در نواحی دورافتادهتر و مناطق مرتفع/کوهستانی، عموماً بسیار فقیر هستند و اغلب برای برآورده کردن نیازهای اولیه بقای خود در تلاش هستند. در نتیجه، آنها نمی توانند فرصت تولید کوتاه مدت (مثلاً رشد محصولات غذایی سالانه در شیبهای تند) را حتی زمانی که به وضوح پایدار نیستند، به خاطر منافع حفاظتی بلند مدت (مانند کاشت محصولات درختی که ممکن است نتوانند برای چندین سال هر گونه بازده تولیدی را ارائه دهید).
در حالی که طیف وسیعی از فنآوریهای حفاظت از خاک و آب و جنگلهای زراعتی برای مناطق مختلف زراعی-اکولوژیکی توسعه داده شده است، اجرای آن مستلزم سرمایهگذاری قابل توجهی در نیروی کار، زمان، پول و منابع مادی است که بسیاری از خانوادهها از آن بی بهره هستند. از این رو، حتی زمانی که از نیاز به اتخاذ شیوههای کشاورزی پایدار آگاه هستند، محدودیتهای اجتماعی-اقتصادی در شرایط خانوار آنها را از انجام این کار باز میدارد.
بسیاری از توصیههای حفاظتی (مانند تراسسازی، کشت کوچهها، احیای جنگل) در مقایسه با کاربریهای فعلی زمین، هزینههای سرمایهگذاری اولیه بالایی دارند و هزینههای توسعه افزایشی فراتر از آن چیزی است که بسیاری از خانوارها میتوانند جذب کنند. دسترسی به اعتبار کم هزینه محدود است. بانکهای تجاری، در صورت حضور، معمولاً تمایلی به قرض دادن پول به کسانی ندارند که تصور میکنند وثیقهای برای تضمین وام ندارند.
حجم
۵٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۶ صفحه
حجم
۵٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۶ صفحه